اگر انسان زمینی را آباد نماید و تا آخر عمرش موفق به احیاء جزئی از آن که در حاشیه زمین، بایر باقی مانده است نشود و هیچ وصیت یا هزینه ای برای احیاء آن از خود باقی نگذارد و مضافاً اینکه کل دارائی خود را هم وقف نماید؛ آیا زمین آباد نشده باقیمانده مشمول وقف می شود یا مالکیت آن از آن احیاء کننده است؟
زميني به ارث رسيده مادر مان ميگويد زمين وقف است وچگونگي وقف رانميداند و نوشته وقف نامه هم نيست فقط ميگويد از قديم وقتي محصول ميگرفتيم يك مقدار كمي به مسجد ميداديم ما وارثين بايد چه كار کنیم ؟هيج كس از روستا دقيقا نميداند حكم چيست؟
زمینی را واقف فقط در نماز خواندن و سوگواری و دعا و جلسات قرآنی وقف کرده با قید (ولاغیر) و قید دیگری آمده که مزاحمتی برای امور فوق ایجاد نشود، حال با عنایت به این مطالب:
1- آیا می توان کلاسهای خطاطی، گل دوزی، آموزش نظامی و سیاسی، کتابخانه و امور ورزشی به عنوان زمینه ای برای جذب جوانان به اسلام در این مکان برگزار نمود؟
2- آیا تعبیه و یا تصرف مکان مخصوص و محصور برای قرار دادن گیم نت، کتابخانه، مرکز دیجیتال، پرونده اعضاء و امور اداری و اجرایی و فعالیتهای مفید دیگر که در نیت واقف نیامده و با قید (و لاغیر) حصر در موارد استفاده، ایجاد نموده، به عنوان زمینه برای جذب جوانان جایز است؟
پدربزرگم حدود 50 سال پیش اعلام کرد که از درآمد حاصله یکی از زمین های زراعتی اش 80 تومان صرف حسینیه روستایش شود، آیا این ملک وقف محسوب میشود یا خیر؟ اگر کشت نشود چه وضعیتی پیدا میکند؟
چنانچه اعیانی ملکی جهت استفاده احدی، وقف شده باشد، آیا واقف یا متولی میتواند در عقد وقف قید نماید هرچه بر بنای فعلی اضافه شود جزو موقوفه است و آن را از قبل وقف کرده و جزو موقوفه بداند؟
ارثی که از پدر به فرزندان میرسد اگر یکی فرزندان سهم ارث خود راوقف کند آیاوقف به تمام ارث تعلق مگیرد مثلا باغ خانه زمین یا میشود سهم ارثش را جدا کرد مثلا باغ یا زمین خانه یک کدامش وقف کرد؟
میتی ثلث اموال را در کار خیر وصیت کرده و دو وصی و ناظر خانه ای را در مشهد به این عنوان جهت زوار نیازمند از بستگان خریداری کرده است آیا باید این خانه را وقف کنند و در این صورت وقف و تعیین متولی با کیست در صورتی که میت دو وصی و یک ناظر تعیین کرده است حال تکلیف چیست؟
شخصی در زمان حیات خویش عمده ماترک خود که بصورت ملک بوده وقف نموده ، متعاقباٌ باطرح اختلاف و معرفی وی به پزشکی قانونی از طریق دادگاه به استناد نظریه پزشکی قانونی، حکم قطعی دال بر محجوریت از حدود سه سال قبل از تاریخ وقف، صادر شده است؛ حال سؤال آیا چنین وقفی قابل اعتنا هست و باید به آن عمل نمود؟
آيا ملكي كه چندين سال است دست كشاورز بوده وكشاورز اجاره ي آن را پرداخت مي كرده صاحب ملك بدون پرداخت دسترنج و رضايت كشاورز اين ملك ها را وقف نموده آيا اين عمل درست است يا خير؟
بنده سهامدار یک شرکت سهامی خاص منحله میباشم، آیا میتوانم از مایملک شرکت(زمین مسکونی) وقف نمایم؟ (ضمنا در استعلام از اداره ثبت شرکتها بیان شده سهامدار مالک سهم میباشد نه مالک مایملک شرکت).
من طلبه مدرسه چهار باغ اصفهان می باشم واقف مدرسه در وقف نامه آورده است که نباید در این مدرسه *فلسفه* خوانده شود و حال آنکه فلسفه یکی درس های حوزوی است و ما هم نمی توانیم از آن صرف نظر کنیم کما اینکه بسیاری از علما تاکید بر لزوم خواندن فلسفه میکنند حال خواندن فلسفه دراین مدرسه اشکالی دارد یاخیر؟
آیا شخص میتواند در قابل چیزی که وقف میکند پولی یا چیزی دریافت کند، مثلا به تولیت حرم یکی از ائمه بگويد من در قبال زمینی که برای آستان وقف میکنم شما یک قبر در حرم به من بدهید؟
آیا ورثه می توانند در مورد قطعه زمینی که پدر مرحومشان در زمان حیاتش جهت ساخت حمام عمومی اهدا نموده و مردم حمام را ساخته و سالها از آن استفاده کرده اند ادعای مالکیت کنند؟ ایا مورد هبه در مورد آن صدق می کند؟
مادر من 15 روز پیش به رحمت خدارفتند، من دختر خانه هستم، قبل از فوت با اطلاع خواهر و برادرم به من یک قطعه گردنبند طلا دادن وگفتن وقف کنم به اداره اوقاف وقت نشد تاوقتی زنده هستند ببرم اهدا کنم امروز زنگ زدم اداره اوقاف درحضورخواهرم گفتند که باید ملک باشد سند دار پول و طلا قبول نمیکنند حال تکلیف چیست؟
زمینی وقف مسجد شده وقید شده که بسیج دران فعالیت نکند ولی بخشی از آن ساخته شده و به پایگاه بسیج واگذار شده و بسیج هم هزینه هایی کرده حالا استفاده از آن برای بسیجیان چه حکمی دارد و حکم هزینه های بسیج چیست؟
در اکثر فتوای شرعی فقهای عظام در رابطه با وصول حقوق موقوفات میفرمایند رعایت مصلحت وقف بشود حال سوال این است اگر در روند اجرایی وظائف تولیت یا مدیریت یک امتیازات و مساعدت هایی را برای مستاجرین داشته باشیم که در مرحله اول بیشتر مصلحت و رعایت حال متولی و مدیریت وقف است اما با اثر جلب نظر مردم به متولی و مدیر وقف در آینده تعامل و توجه مردم به وقف و موقوفه هم خوب میشود و قطعا مصلحت وقف را هم به دنبال خواهد داشت این کار چه حکمی دارد؟
فردی چند میلیون وجه نقد تحویل این جانب داد وگفت میخواهم تا زنده ام سود این پول مال خودم باشد و بعد از مرگم ذخیره قیامتم باشد وشما هرکاری صلاح میدانی انجام بده بنده هم نوشتم وقف مطلق خیرات و مبرات باشدوامضاءکرد حال سؤال این است که :
1. این شخص فوت کرده ومقداری ازسوداین پول(که درقالب بیع نقدونسیه انجام دادم وکالتأ) الان نزدبنده هست حکم اصل پول وسودش چیست؟ باید به ورثه اش بدهم یا همه اش وقف است؟
2. هنوزچندماه ازاین قراردادبیع مذکورباقی مانده سودهای اتی حکمش چیست؟
درضمن موکل(متوفی)تأکیدفراوان داشتند که این پول بدست ورثه ام نرسد چون به همه انها سهمشان راداده ام واین را برای خودم میخواهم اگرحضرتعالی اجازه میفرماییدکل این مبلغ(اصل وسودش)برای ساخت خانه عالم درروستایش هزینه شود؟
آیا ولی ( پدربزرگ ) میتواند با توجه به مصلحت مولی علیه که نوه خود می باشد تمام و یا مقداری از پول دیه تصادف که بر اثر آن نوه او عقل معاش را از دست داده را وقف نماید یا باید نزد خود امانت نگه دارد تا بعد از مرگ مولی علیه به وراثش بدهد؟
