خانمى كه از ترشح زياد مهبلى و سوزش يا خارش تناسلى شاكى است به ماما مراجعه میکند. ماما با پرسش برخى علائم میتواند تا حدّى نوع عفونت را تشخيص داده و نسخه بنويسد؛ امّا صلاح میداند كه زن را مورد معاينه زنانگى (كه نياز به نگاه عورت است) قرار دهد؛ چون احتمال میدهد علاوه بر عفونت مهبل، دهانه رحم هم دچار عفونت شده باشد. مخصوصاً اگر طى یک سال گذشته، زن معاينه نشده باشد عفونت دهانه رحم خيلى شايع است. پس اگر زن را معاينه كند اين عفونت احتمالى را كه البته در زنان شايع است را كشف كرده و درمان مخصوص آن را نيز انجام میدهد. بهاینترتیب ماما احساس میکند كه دين خود را نسبت به زنان ادا كرده است. چراکه: عفونت دهانه رحم اگر كشف و درمان نشود احتمالاً عوارضى را ايجاد میکند. با توجّه به اين توضيحات، آيا اين معاينات زنان ضرورت پزشكى محسوب شده و مجوّز نگاه به عورت میشود؟
درصورتیکه پزشك بيمارى را تشخيص ندهد، آيا با احتمال ضعيف میتواند دارو تجويز كند؟ درحالیکه با ارجاع به پزشك حاذقتر احتمال درمان بيشتر است و از هدر رفتن پول بيمار نيز جلوگيرى میگردد؟
اگر پزشك براثر فراموشى انواع و علائم بیماریها ـ به خاطر گستردگى موضوع ـ بيمارى شخص را تشخيص ندهد، درنتیجه اصلاً دارويى تجويز نكند; درصورتیکه بيمارى تشديد و يا منجر به مرگ گردد، اين پزشك در چه حدّى مسئول است؟ (درصورتیکه امكان ارجاع به متخصّص باشد)
اگر تشخيص بيمارى بهدرستی صورت گيرد، ولى داروى مؤثر در دسترس نباشد و يا بسيار گران باشد، بهگونهای كه بيمار قادر بر تهيّه آن نباشد، آيا پزشكِ معالج ملزم به تهيّه آن، به هر طريق ممكن است؟
بيمارى به علّت ضربه به نخاع كه، احتمال قطع شدن نخاع مىرفته، در ايّام تعطيلات به بيمارستان اعزامشده و پزشك معالج درخواست وجه خارج از مقررات نموده است. كارشناس ناظر نيز در جريان امر بوده، ولى با استدلال حفظ سلامت بيمار در آن مرحله اعتراض و اقدامى نكرده است، عمل كارشناس ناظر چه حكمى دارد؟
برخى از پزشكان ادّعا میکنند در صورت برنامهریزی براى جلوگيرى از اتلاف وقت مردم، ممكن است در مقاطعى پزشك بدون بيمار بماند. در تعارض بين هدر رفتن وقت مردم و معطّل شدن احتمالى پزشك، كدام ترجيح دارد؟
در مراكز آموزشى، درمانى و پزشكى دولتى دستياران، بهویژه در سالهای نخست بايد با حضور و راهنمايى اساتيد خود اقدام به عمل جرّاحى كنند. چنانچه دستيار با اجازه استاد خود، يا به اين اميد كه استاد گفته: «شما كار را شروع كنيد، من هم میرسم» بهتنهایی يا به همراه ساير دستياران، عمل جرّاحى را شروع كنند و استاد حاضر نشود و آسيبى به بيمار برسد كه ناشى از عدم حضور استاد است، چه كسى ضامن است؟
شخصى در اثر سوختگى به بیمارستان منتقل مى شود و پزشک معالج در انجام معالجه کوتاهى مى کند و شخص مصدوم فوت مى نماید، پزشک قانونى اعلام مى کند: میزان سوختگى به حدّى بوده است که در نهایت منجر به فوت مى شده، امّا سهل انگارى پزشک، باعث گردیده که بیمار زودتر فوت کند، آیا در این فرض مسئولیّتى متوجّه پزشک مى باشد؟
خانمی که برای زایمان بستریشده نیاز به عمل جراحی داشته ولی پزشک مسئول انجام نداده است و در اثر عدم انجام عمل جراحی دچار عارضه شده است آیا پزشک ضامن دیهی ایجادشده است یا خیر؟
در اثر زایمان طبیعی و خروج سر جنین زائو دچار پارگی مقعد درنتیجه مبتلابه دفع بیاختیاری مدفوع شده است (قوه ماسکه را ازدستداده است) و این عارض نیز توسط عامل زایمان قابلپیشگیری نبوده است ولی پس از زایمان تشخیص صحیح داده نشده است و در اثر عدم ترمیم بهموقع فرد دچار ضایعات بعدی شده است، آیا عامل زایمان که تشخیص پارگی مقعد را نداده است ضامن دیه است یا خیر؟ حکم مسئله را بیان فرمایید.
پزشکی که تا بحال به او مراجعه می کردیم و از حالا این قصد را نداریم و قبلا تلفنی از او راهنمایی میخواستیم اما حالا او نمی داند که دیگر نمی خواهیم به او مراجعه کنیم و جواب تلفن را می دهد و گمان می کند هنوز مریض او هستیم . راهنمایی گرفتن از او چه حکمی دارد؟
نظر به اينكه به خاطر سير تكامل علوم، تعليم روشهاى قبلى نيز در دوران دانشجويى امكانپذير نيست، چه برسد به روش هاى جديد، آيا پزشك مىتواند به همان روش هاى قبلى اكتفا نمايد و يا فقط در حدّى كه وقت محدودش اجازه مىدهد به فراگيرى آنها بپردازد در اين صورت اگر متوجّه مسائل مهمّ جديد نشود آيا مسئوليّتى بر عهده اوست؟
خانم جوانى که حامله بوده بنا به تشخیص دکتر معالج از طریق سزارین تحت عمل جرّاحى قرارگرفته که متأسّفانه بعد از عمل دچار ضایعه شده است. بنا به تشخیص پزشک قانونى، بیمار در حال حاضر با توجّه به آسیب مغزى و اختلال هوشیارى بدون برگشت، به سطح هوشیارى قلبى در وضعیت نباتى به سر میبرد و هیچگونه ارتباطى با محیط اطراف ندارد و کلیّه حسها، اعم از بینایى، شنوایى، صوتى، چشایى، جنسى و بویایى را ازدستداده است. سازمان نظام پزشکى علّت حادثه را عدم امکانات و تجهیزات بیمارستان عنوان نموده و مسؤولیت حادثه را متوجّه دکتر بیهوشی و پرستار بهبودى و مسؤولین بیمارستان دانسته است. حال با توجّه به اینکه مدّت چهار سال و چهار ماه است که بیمار در چنین وضعیتی بسر میبرد و امکان دارد تا چند سال دیگر نیز این وضعیت به طول بیانجامد، سؤال این است که آیا براى هرکدام از اعضا و منافع باید دیه جداگانه پرداخت شود؟
در برخى بیماریها، مثل نارسایى کلیه، با اطمینان میتوان به بیمار توصیه نمود که روزه نگیرد امّا در خیلى از موارد به علّت شکی که در اصل بیمارى، یا چگونگى تأثیر روزه بر آن وجود دارد، یا به علّت عدم وجود تحقیقات و نتایج لازم در مورد اثرات روزه بر بسیارى از بیماریها و کلاً به خاطر عدم امکان تعیین نقش روزه بر بیمارى، پزشک واقعاً نمیداند روزه را به بیمار توصیه کند یا خیر؟ در این صورت وظیفه پزشک چیست؟
با توجه به این که معالجات دندان پزشكى ممكن است با شكست يا كوتاهى عمر دندان همراه شود، اگر دندان پزشك سعى كافى و دقّت لازم را نموده باشد، ولى در حين معالجه ضررهايى به دندان و دهان برسد، آیا دندان پزشک ضامن است؟
اگر غرور پزشک، یا اطمینان وى به موفّقیت در کارش، باعث فراهم نکردن وسائل و شرایط کافى براى انجام عمل جرّاحى گردد و این موضوع به مرگ یا ضرر و زیان بیمار منجر شود، آیا پزشک ضامن است؟
آیا اقدامات پزشکى طبیب در غیر رشته تخصّصى خود، که آگاهى لازم را ندارد، و باعث تشدید بیمارى یا بروز عارضه اى جدید در بیمار مى شود، یا منجر به فوت وى مى گردد، موجب ضمان است؟
اگر پزشک با توجّه به گستردگى موضوع نداند، یا فراموش کرده باشد که دارو یا روش تشخیصى وى براى خانم هاى باردار یا شیرده مضر است، مسئولیّت پزشک در صورت ایجاد عارضه در جنین یا مادر در چه حد است؟
برخى از اوقات، پزشک تنها جهت احتیاط و مطمئن شدن در جهت تشخیص و یا ردِّ یک بیمارىِ احتمالى در هر بیمار مشکوکى ـ با هر علامت غیر اختصاصى ـ دستور آزمایشی مى دهد، تا بیمارى مخفى احتمالى را کشف کند، در صورت وجود یا عدم هرگونه بیمارى (که احتیاج به آزمایش دارد) آیا پزشک در ایجاد عوارض احتمالى و هزینه درمان مسئول است؟
اگر بیمار، کاملا بیهوش باشد و در حال حاضر هیچ شخص بالغ یا نابالغ که خویشاوند وى باشد نیز در دسترس نباشد و از طرفى جان بیمار در خطر فورى باشد، جهت اجازه و شرط چه باید کرد؟ آیا مى توان طبق وظیفه پزشکى هر گونه اقدام ممکن را بدون اجازه انجام داد؟ اگر سهواً با اقدامات غیرمؤثّر به مرگ بیمار تسریع بخشیده شود مسؤولیّتى بر گردن پزشک معالج خواهد بود؟ و اگر به خاطر خوف از عدم تأثیر درمان و کمک به تسریع مرگ و مدیون شدن، پزشک هیچ کارى انجام ندهد آیا در این صورت پزشک مسؤول خواهد بود؟ زیرا مشاهده شده است گاهى اجل شخصى فرا رسیده ولى علّت مرگ را به غلط به پزشک معالج وى نسبت مى دهند؟