مسأله 1418ـ هرگاه کسى به واسطه مسافرت يا بيمارى روزه نگيرد نمى تواند همسر خود را مجبور به جماع نمايد و اگر او را مجبور کند گناه کرده، ولى لازم نيست کفّاره او را هم بدهد.
مسأله 1415ـ هرگاه روزه دار در ماه رمضان با همسر خود كه روزه دار است جماع كند چنانچه او را اکراه كرده باشد بايد كفّاره روزه خود و همسرش، هر دو را بدهد و قضا بر هر دو واجب است؛ و اگر او راضى شده، بر هر كدام يك كفّاره واجب مى شود، ولى اگر اکراه به مفطرات ديگر كند گناه كرده، امّا كفّاره بر هيچ كدام واجب نيست، امّا آن كسى كه روزه اش را خورده بايد قضا كند.
مسأله 1412ـ هرگاه روزه خود را عمداً باطل کند، بعد به مسافرت برود، کفّاره از او ساقط نمى شود، ولى اگر عمداً روزه خود را باطل کند بعد عذرى مانند حيض يا نفاس يا بيمارى براى او پيدا شود کفّاره بر او واجب نيست.
مسأله 1410ـ اگر نذر کند که روز معيّنى را براى خدا روزه بگيرد چنانچه عمداً روزه نگيرد يا روزه خود را باطل کند بايد کفّاره بدهد (و کفّاره آن مانند کفّاره ماه رمضان است).
مسأله 1409ـ هرگاه روزه دار آروغ بزند و چيزى در دهانش بيايد نبايد آن را فرو ببرد، و الاّ روزه او باطل مى شود و قضا و کفّاره دارد، ولى کفّاره جمع لازم نيست.
مسأله 1408ـ اگر روزه دار روزه خود را به چيز حلالى باطل کند، بعد کار حرامى که روزه را باطل مى کند انجام دهد احتياط واجب آن است براى هر کدام يک کفّاره بدهد.
مسأله 1407ـ اگر روزه دار در يک روز ماه رمضان چند مرتبه جماع کند يک کفّاره بر او واجب است و در صورتى که جماع او حرام باشد يک کفّاره جمع و همچنين اگر در يک روز چند مرتبه کارهاى ديگرى که روزه را باطل مى کند انجام دهد.
مسأله 1405ـ اگر روزه دار به چيز حرامى روزه خود را باطل کند، بنابر احتياط واجب بايد کفّاره جمع بدهد، يعنى هم يک بنده آزاد کند و هم دو ماه روزه بگيرد و هم شصت فقير را سير کند (يا به هر کدام از آنها يک مد طعام که تقريبا 750 گرم است بدهد) و چنانچه هر سه برايش ممکن نباشد هر کدام که ممکن است بايد انجام دهد (خواه آن چيز حرام، مانند شراب و زنا باشد يا مانند نزديکى کردن با همسر خود در عادت ماهانه).
مسأله 1404ـ در جايى که بايد پى در پى روزه بگيرد اگر در وسط يک روز را عمداً روزه نگيرد بايد همه را از نو به جا آورد، ولى اگر مانعى پيش آيد مانند عادت ماهانه و نفاس و سفرى که ناچار از انجام آن است مى تواند بعد از رفع مانع ادامه دهد و لازم نيست از سر بگيرد.
مسأله 1403ـ کسى که شصت روزه را براى کفّاره انتخاب کرده، احتياط واجب آن است که 31 روز آن را پى در پى به جا آورد، ولى در 18 روز که در بالا گفته شد پى در پى به جا آوردن لازم نيست.
مسأله 1402ـ هرگاه هيچ يک از اين سه کار ممکن نشود هر چند «مُد» که مى تواند به فقرا اطعام کند و اگر نتواند بايد 18 روز روزه بگيرد و اگر نتواند هر چند روز که مى تواند به جا آورد و اگر نتواند استغفار کند و همين اندازه که در قلب بگويد: «استغفراللّه» کافى است و واجب نيست بعداً که قدرت پيدا کرد کفّاره رابدهد.
مسأله 1401ـ کفّاره روزه يکى از سه چيز است: آزاد کردن يک بنده، يا دو ماه روزه گرفتن، يا شصت فقير را سير کردن (و اگر به هر کدام يک «مُد» که تقريباً 750 گرم است گندم يا جو يا مانند آنها بدهد کافى است). و در زمان ما که بنده آزاد کردن موضوع ندارد در ميان دو چيز ديگر مخيّر است و به جاى گندم مى تواند مقدار نانى بدهد که گندم آن به اندازه يک «مُد» است.
مسأله 1399ـ كارهايى كه روزه را باطل مى كند اگر عمداً و با علم و اطّلاع انجام دهد، علاوه بر اين كه روزه او باطل مى شود و قضا دارد، كفّاره نيز دارد; ولى اگر به خاطر ندانستن مسأله باشد كفّاره ندارد، ولى قضای آن واجب است.
مسأله 1498ـ اموالى را که انسان به مصرف نذر و کفّاره و مانند آن مى رساند جزء مخارج ساليانه اوست، همچنين اموالى را که به ديگران مى بخشد يا جايزه مى دهد اگر از شأن او زياد نباشد جزء مخارج سالانه حساب مى شود.
مسأله 2303ـ اگر از روى فراموشى يا اجبار و اضطرار به قسم عمل نکند کفّاره ندارد و قسمى که آدم وسواسى مى خورد مثل اين که مى گويد و اللّه الآن مشغول نماز مى شوم، ولى وسواس مانع مى گردد اگر وسواس او طورى باشد که بى اختيار به قسم خود عمل نکند کفّاره ندارد.
مسأله 2302ـ هرگاه عمداً با قسم خود مخالفت كند بايد كفّاره دهد، ده فقير را سير كند، يا بر آنها لباس بپوشاند، يا يك بنده را آزاد نمايد (و در زمان ما که بنده آزاد کردن موضوعیّت ندارد میان دو چیز دیگر مخیّر است) و اگر توانايى بر اينها نداشته باشد بايد سه روز روزه بگيرد.
مسأله 2299ـ كسى كه به عهد خود با شرايط بالا عمل نكند بايد كفّاره بدهد و كفاره عهد مانند كفاره نذر است، يعنى سير كردن شصت فقير، يا دوماه روزه پى در پى (يعنى سى و يك روز آن را پشت سر هم به جا آورد) يا آزاد كردن يك بنده؛ و در زمان ما که بنده آزاد کردن موضوع ندارد در میان دو چیز دیگر مخیّر است.
مسأله 2287ـ اگر نذر کند تا وقت معيّنى عملى را ترک نمايد بعد از گذشتن آن وقت مى تواند آن کار را به جا آورد و اگر پيش از گذشتن وقت از روى فراموشى يا اجبار انجام دهد چيزى بر او نيست، ولى لازم است تا آخر وقت نذر، آن عمل را به جا نياورد و اگر بدون عذر آن را به جا آورد بايد مطابق آنچه در مسأله پيش گفته شد کفّاره بدهد.
مسأله 2286ـ اگر كسى از روى اختيار به نذر خود عمل نكند گناه كرده و بايد كفّاره بدهد و كفّاره نذر عبارت است از اطعام شصت فقير، يا دو ماه پى در پى روزه گرفتن (یعنی سی و یک روز آن را پشت سر هم بجا آورد)، يا يك بنده آزاد كردن؛ و در زمان ما که بنده آزاد کردن موضوع ندارد در میان دو چیز دیگر مخیّر است.