کسر مهریه بر ذمه شوهر از سرمایه

آیا هنگام محاسبه خمس می‌توان مهریه‌ای را که بر عهده‌ی شوهر است، کسر نمود؟

حکم تحقیر کردن زن توسط شوهر در مقابل دیگران

آیا شوهر می‌تواند در مقابل دیگران عیوب زنش را بگوید و او را تحقیر کند اگرچه به شوخى باشد؟ الف) درصورتی‌که زن ناراحت شود؟ ب) درصورتی‌که زن ناراحت نشود؟

حکم دروغ گفتن به همسر

دروغ گفتن به زن براى جلب محبت او چه حکمی‌دارد مثلاً بگوید: امروز از صبح تابه‌حال یک‌لحظه از فکر تو بیرون نبودم و حال آن‌که چنین نباشد؟

حکم توهین کردن زن و شوهر نسبت به همدیگر

حکم توهین کردن زن به شوهر و بالعکس چیست؟

حکم پرداخت کفاره زن توسط شوهر

آیا شوهر یا پدر با رضایت خودشان می‌توانند از طرف همسر و فرزند، کفاره پرداخت نمایند؟

حکم پرداخت کفاره روزه توسط زن به شوهر فقیرش

آیا زن می‌تواند کفاره روزه را به شوهر فقیر خود بدهد؟

اجبار شوهر روزه‌دار توسط زن به جماع

اگر زنی که روزه نیست شوهر روزه‌دار خود را مجبور به جماع کند باید کفاره‌ی روزه‌ی او را بدهد یا بر عهده‌ی خود شوهر است؟

حکم روزه در صورت تهدید شوهر به طلاق

اگر شوهر راضی نباشد که زن روزه بگیرد و زن را تهدید به جدایی کند، وظیفه چیست؟

ترک زینت و ازدواج پس از مرگ شوهر یا بستگان تا مدّتى طولانى

در بعضی مناطق مرسوم است که زن‌ها پس از مرگ شوهران، یا بستگان نزدیک خود تا مدّتى طولانى لباس مشکى مى‌پوشند، صله‌رحم را ترک مى‌کنند و از منزل خارج نمى‌شوند، در مراسم شادى دیگران شرکت نمى‌کنند، به مسافرت نمى‌روند، سروصورت خود را اصلاح نمى‌کنند و حتّى بعضى از آن‌ها با این‌که جوان هستند دیگر ازدواج نمى‌کنند، این امور شرعاً چه حکمى دارد؟

تفاوت فتوای مرجع تقلید زن و شوهر

چنانچه طبق فتواى مرجع تقلید شوهرم کارى واجب باشد (مثلاً پوشانیدن زینت‌هاى دست‌ها تا مچ و گردى صورت) ولى مرجع من آن را واجب نداند، وظیفه من چیست؟

جدا شدن از شوهر مرتد

اگر شوهر مرتد شود و نه‌فقط به دین اعتقادى نداشته باشد بلکه علیه آن نیز صحبت کند، حکم زندگى کردن همسرش با او چیست، لازم به ذکر است که امربه‌معروف و نهى از منکر نیز در او اثرى نداشته است؟

توهین عمدی شوهر به اهل‌بیت علیهم‌السلام

اگر مردی به ائمه علیهم‌السلام توهین کند و همسر او یقین دارد که وی عمداً چنین کرده، وظیفه‌این زن چیست؟

روزه مستحبّى زن بدون اذن شوهر

مسأله 1463ـ روزه گرفتن زن (روزه مستحبّى) در صورتى که حقّ شوهرش از بين برود بدون اجازه او جايز نيست، و اگر حقّ او از بين نرود نيز، بنابر احتياط واجب بايد با اجازه شوهر باشد، همچنين روزه مستحبّى اولاد اگر اسباب اذيّت پدر و مادر شود جايز نيست، ولى اجازه گرفتن از آنها لازم نمى باشد.

حکم زکات زن به شوهر فقيرش

مسأله 1660ـ زن مى تواند به شوهر فقير خود زکات دهد، هر چند شوهر زکات را بگيرد و صرف مخارج آن زن و اولادش کند.

زني که شوهر نفقه اش را نمي پردازد

مسأله 1659ـ هرگاه شوهر مخارج همسرش را نمى پردازد، ولى زن مى تواند از طريق حاکم شرع يا غير او حقّ خود را بگيرد، چنين زنى نمى تواند از زکات استفاده کند.

ارث زوجه مطلقه به طلاق رجعى اگر شوهر در عده بميرد

مسأله 2403ـ هرگاه زن را به ترتيبى که در احکام طلاق گفته شد، طلاق رجعى دهد و در بين عدّه بميرد شوهر از او ارث مى برد، همچنين اگر شوهر در بين عدّه زن بميرد زن از او ارث مى برد، ولى در عدّه طلاق بائن هرگاه يکى از آنان بميرد ديگرى از او ارث نمى برد.

ارث شوهر از زوجه مرحومه که اولاد ندارد

مسأله 2395ـ هرگاه زن دائمى از دنيا برود و اولاد نداشته باشد نصف تمام مال او به شوهر مى رسد و بقيّه را ورثه ديگر مى برند و اگر از آن شوهر يا از شوهر ديگرى اولاد داشته باشد يک چهارم تمام مال او به شوهرش مى رسد و بقيّه به وارثان ديگر.

اگر وارث فقط زن يا شوهر و جد و جده پدرى و جد و جده مادرى باشد

مسأله 2377ـ اگر وارث فقط زن يا شوهر و جدّ و جدّه پدرى و جدّ و جدّه مادرى او باشند، زن يا شوهر، ارث خود را به شرحى که در مسائل آينده خواهد آمد مى برند و يک قسمت از سه قسمت اصل مال را به جدّ و جدّه مادرى مى دهند که بطورى مساوى ميان خود تقسيم مى کنند و بقيّه به جدّ و جدّه پدرى مى رسد و سهم جد دو برابر جدّه است.

قسم زن در صورت ممانعت شوهر

مسأله 2301ـ هرگاه پدر از قسم خوردن فرزند (در هر سن و سالی که باشد) جلوگيرى كند، يا شوهر از قسم خوردن زن مانع شود قسم آنان صحيح نيست، حتّى اگر فرزند بدون اجازه پدر و زن بدون اجازه شوهر قسم ياد كند قسم آنان صحيح نمى باشد.

شکستن نذر توسط شوهر در حالي که با اجازه او بوده

مسأله 2278ـ اگر زن در جايى که احتياج به اجازه شوهر دارد با اجازه او نذر کند، شوهرش بنابراحتياط واجب نمى تواند نذر او را به هم بزند يا او را از عمل کردن به نذر جلوگيرى نمايد.

نذر زن با اجازه شوهر

مسأله 2277ـ نذر زن اگر مزاحم حقوق شوهر باشد بى اجازه او باطل است و اگر مزاحم نباشد احتياط مستحب آن است که با اجازه او باشد.

کيفيت رجوع در طلاق خلع و مبارات

مسأله 2167ـ زن مى تواند در بین عدّه طلاق خلع یا مبارات از بخشش خود برگردد و اگر بر گردد ( همه یا قسمتی از مابذل خود را دریافت کند) شوهر مى تواند رجوع کند و بدون عقد دوباره او را همسر خود قرار دهد.

اعتبار خواندن صيغه بصورت عربي صحيح

مسأله 2166ـ احتياط واجب آن است که صيغه طلاق خلع و مبارات به عربى صحيح خوانده شود، ولى اگر زن براى بخشيدن مال خود به شوهر به فارسى بگويد: فلان مال را به تو بخشيدم تا مرا طلاق دهى مانعى ندارد.

صيغه طلاق مبارات

مسأله 2165ـ احتياط واجب آن است که صيغه طلاق مبارات را به طريق زير بخوانند، اگر خود شوهر صيغه را مى خواند و مثلاً اسم زن «فاطمه» است مى گويد: «بَارَأْتُ زَوْجَتى فاطَمَةَ عَلى ما بَذَلَتْ فَهِىَ طالِقٌ» يعنى مبارات کردم(1) زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رها است (و اگر چيزى غير مهر را مى دهد بايد آن را نام ببرد) و در صورتى که وکيل مرد بخواهد صيغه را بخواند مى گويد: «بَارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلي فاطِمَةَ عَلى ما بَذَلَتْ فَهِىَ طالِقٌ» البته قبلاً بايد زن مهر خود بلکه چيزى کمتر از آن را به شوهر در برابر طلاق مبارات بخشيده باشد.

معني طلاق مبارات

مسأله 2164ـ هرگاه زن و شوهر يکديگر را نخواهند و زن مهر خود يا مال ديگرى را به مرد ببخشد که او را طلاق دهد آن را طلاق مبارات گويند.

صيغه طلاق خلع

مسأله 2163ـ احتياط واجب آن است که صيغه طلاق خلع به صورت زير باشد: اگر خود شوهر مى خواهد صيغه طلاق را بخواند و اسم زن مثلاً «فاطمه» است مى گويد: «زَوْجَتِي فاطِمَةُ خَلَعْتُها عَلى ما بَذَلَتْ هِىَ طالِقٌ» يعنى زنم فاطمه را در برابر چيزى که بخشيده است طلاق دادم، او رهاست و اگر وکيل او بخواهد صيغه را بخواند احتياط واجب آن است که يک نفر از طرف زن وکيل شود و ديگرى از طرف مرد، چنانچه مثلاً اسم شوهر «محمد» و اسم زن «فاطمه» است، وکيل زن مى گويد: «عَنْ مُوَکِّلَتِي فاطِمَةَ بَذَلْتُ مَهْرَها لِمُوَکِّلِکَ مُحَمَّد لِيَخْلَعَها عَلَيْهِ» پس از آن وکيل مرد بدون فاصله مى گويد: «زَوْجَةُ مُوَکِّلِي خَلَعْتُها عَلى ما بَذَلَتْ هِىَ طالِقٌ» (و اگر زن چيز ديگرى غير از مهر را به شوهر ببخشد بايد نام همان را در موقع خواندن صيغه ببرد).

طلاق خلع به چه معناست

مسأله 2162ـ زنى که مايل نيست با شوهرش زندگى کند، و بيم آن مى رود که ادامه همسرى آنها باعث گناه شود مى تواند مهر خود يا مال ديگرى را به او ببخشد که طلاقش دهد، اين را طلاق خلع گويند.

زنى که يقين به مرگ شوهر پيدا مى کند و عدّه نگه مى دارد

مسأله 2153ـ هرگاه زن يقين کند همسرش از دنيا رفته و عدّه وفات نگه دارد و بعداً شوهر کند، چنانچه معلوم شود شوهر او بعد مرده است، بايد از شوهر دوم جدا شود و احتياط واجب آن است که اگر باردار است به مقدارى که در عدّه طلاق گفته شد براى شوهر دوم عدّه طلاق نگه دارد و بعد از آن براى شوهر اوّل چهار ماه و ده روز عدّه وفات نگه دارد و اگر باردار نيست براى شوهر اوّل عدّه وفات نگه دارد و بعد براى شوهر دوم عدّه طلاق.

شوهر زن شيرده به خواهران شيرخوار محرم نمى شود

مسأله 2110ـ هرگاه زنى بچّه اى را با شرايط آينده شير دهد شوهر آن زن که شير مربوط به اوست به خواهرهاى آن بچّه محرم نمى شود، ولى احتياط مستحب آن است که با آنان ازدواج نکند، همچنين خويشان شوهر با خواهر و برادر آن بچّه محرم نمى شوند.