اگر شخصى دیگرى را بکشد، و ادّعا کند که در مقام دفاع بوده، امّا اولیاى دم مدّعى باشند از باب دفاع نبوده، الف) آیا قصاص و دیه ساقط است؟
ب) آیا فرد مى تواند در مقام دفاع از اقوام خویش یا افراد دیگر، مهاجمى را که به آنها تجاوز کرده به قتل برساند؟ ج) فردى به خیال این که دیگرى مهاجم است، به سوى وى تیراندازى کرده، و او را مى کشد. آیا قصاص مى شود؟
آیا تظاهرات آرام بر علیه سیاست حاکم ظالمى که وظیفه اش حکومت دینى است، جایز مى باشد؟ با توجّه به این که روشهاى دیگر اعتراض مفید نبوده، و این روش نیز ممکن است خطر قتل به همراه داشته باشد. آیا این عمل نوعى جهاد دفاعى محسوب مى شود؟
اگر فردى مورد تعرّض و تهاجم قرار گیرد، ولى ناتوان از دفاع مشروع باشد، و ما به کمک او برویم، لکن با وجود این که جانش در خطر است کمک ما را نپذیرد، بلکه رد کند، وظیفه ما چیست؟اگر ما جهت کمک به او درگیر شده، و باعث قتل مهاجم شویم، چنانچه دفع خطر مهاجم، متوقّف بر قتلش باشد، آیا در محکمه مى توان به دفاع مشروع استناد نمود؟
اگر سارق به مکانی حمله ببرد و ما بخواهیم مقاومت نماییم احتمال از بین رفتن مال یا تجاوز به ناموس وجود دارد، آیا می توان با این احتمال از مقاومت دست برداشت و اجازه داد سارق مال را با خود ببرد؟