مسأله 364ـ اگر انسان جماع کند و به اندازه ختنه گاه يا بيشتر داخل شود، مرد و زن هردو جُنُب مى شوند، خواه بالغ باشند يا نابالغ، منى بيرون آيد يانه. اين در صورتى است که جماع در قُبُل باشد و اگر در دُبُر باشد بنابر احتياط واجب بايد جمع کند بين غسل و وضو.
مسأله 361ـ اگر رطوبتى از انسان خارج شود و نداند منى است يا رطوبت ديگر، چنانچه همراه با «جستن» و «شهوت» بوده باشد آن رطوبت حکم منى دارد و اگر اين دو نشانه، يا يکى از آنها را نداشته باشد حکم منى ندارد، ولى در زن و مريض لازم نيست که با جستن بيرون آيد، بلکه اگر رطوبت هنگامى بيرون آيد که به اوج شهوت جنسى رسيده است، حکم منى دارد.
مسأله 323ـ هرگاه انسان وضو داشته و شک کند باطل شده يا نه، بنامى گذارد که وضوى او باقى است و بعکس اگر کسى وضو نداشته، شک دارد وضو گرفته يا نه، بنا مى گذارد که وضو نگرفته است.
مسأله 235ـ باطن بدن انسان (مانند داخل دهان و بينى) اگر نجس شود همين که نجاست از بين برود پاک مى شود، مثلاً اگر از لثه ها خون بيرون آيد و در آب دهان از بين برود يا خون را بيرون بريزد آب کشيدن داخل دهان لازم نيست؛و ملاقات در باطن دهان و غیر آن موجب نجاست نمی شود اما اگر دندان مصنوعی در دهان باشد احتیاط مستحب آن است که آن را آب بکشد.
مسأله 79ـ رطوبتهايى که از انسان خارج مى شود غير از بول و منى بر چند قسم است: اوّل آبى که گاه بعد از بول بيرون مى آيد و کمى سفيد و چسبنده است و به آن «وَدْى» مى گويند، دوم آبى که هنگام ملاعبه و بازى کردن با همسر بيرون مى آيد و به آن «مَذْى» مى گويند، سوم آبى که گاه بعد از منى بيرون مى آيد و به آن «وَذْى» گويند، همه اين آبها در صورتى که مجرا آلوده به بول و منى نباشد، پاک است و وضو و غسل را هم باطل نمى کند.
مسأله 89ـ بول و مدفوع انسان و هر حيوان حرام گوشت که خون جهنده دارد، يعنى اگر رگ آن را ببرندخون از آن به سرعت جارى مى شود، نجس است، احتياط واجب آن است از بول حيوان حرام گوشت که خون جهنده ندارد نيز اجتناب کند; ولى فضله حيوانات کوچک ـ مثل پشه مگس و مانند آنها پاک است ـ بنابر اين از فضله موش و گربه و حيوانات درنده و مانند آنها بايد اجتناب کرد.
مسأله 79ـ رطوبتهايى که از انسان خارج مى شود غير از بول و منى بر چند قسم است: اوّل آبى که گاه بعد از بول بيرون مى آيد و کمى سفيد و چسبنده است و به آن «وَدْى» مى گويند، دوم آبى که هنگام ملاعبه و بازى کردن با همسر بيرون مى آيد و به آن «مَذْى» مى گويند، سوم آبى که گاه بعد از منى بيرون مى آيد و به آن «وَذْى» گويند، همه اين آبها در صورتى که مجرا آلوده به بول و منى نباشد، پاک است و وضو و غسل را هم باطل نمى کند.
آیا ممکن است انسان با جن ارتباط برقرار کند (با توجه به اینکه این دو از یک عالم وجودی نیستند)؟ آیا رجوع به افرادی که ادعای ارتباط با جن را دارند برای مداوا ازلحاظ شرعی اشکال دارد؟
اگر انسان همانطور که از دیدن یک باغ و گلستان لذّت میبرد از نگاه کردن بهصورت انسان دیگر (مرد یا زن) لذّت ببرد، آیا این کار حرام است و مصداق قصد ریبه و لذّت بهحساب میآید؟
آیا زندگی انسانی که از طریق شبیهسازی به وجود میآید بدون حضور خداوند و بدون داشتن روحی پاک تا ابد جریان دارد یا برای این انسان خدا و بهشت و جهنم و سایر احکام و ...معنی دارد یا خیر؟ آیا خدا این انسان را جزو بند گان خویش میداند؟ آیا این انسان ازنظر حقوق بشری با انسانهای دیگر در یک طراز قرار دارد؟ و آیا انسان حق ازدواج دارد؟
در عالم پزشكى متداول شده كه روى ژنهای درون سلولهای بدن انسان و غير انسان اقداماتى انجام میدهند كه گفته میشود موجب پيدايش تغييراتى در ساختمان روانى انسانها و يا تغييرات جسمى انسانها و غير انسانها میگردد، بفرماييد:
۱. آيا نفس اين عمل (دستکاری كردن ژنها) جايز است؟
۲. درصورتیکه اين اقدام بهمنظور درمان صورت نگيرد، ولى در جهت دستيابى به برتریهای جسمى يا روانى و پيشرفت علم پزشكى بوده باشد، آيا میتوان چنين اقدامى انجام داد؟
۳. اگر اقدام فوق روى نطفه يا جنين انجام شود، حكم چگونه خواهد بود؟
لطفاً به سؤالات زير پيرامون آزمايش و پژوهش روى افراد پاسخ دهيد:
الف) آيا میتوان از انسانها براى آزمايش داروها استفاده كرد؟ براى مثال معمول است كه در آزمايش داروها از گروه شاهد (گروه سالم) استفاده میکنند و برخى مىگويند: اگر اثر داروى موردمطالعه مشخص نباشد میتوان گروه شاهد را انتخاب كرد، ولى در مواردى كه اثر درمانى داروى موردمطالعه حتمى است، يا عدم تجويز آن سبب خطراتى میشود تعيين گروه شاهد صحيح نيست. نظر شما چيست؟
ب) آيا ازنظر اخلاقى تجويز دارونما اشكالى ندارد؟
برخى میگویند استفاده از داروى كاملاً بیاثر (Placebo) اشكال دارد و در مقايسه یک دارو بايد آن را با داروى قديمى مقايسه كرد; ولى اگر داروى قديمى موجود نباشد، میتوان از دارونما استفاده كرد. البتّه دارونماىِ كاملاً بیاثر «مثل تزريق مايع نمكى داخل رگ بهجای دارو» بايد به اطّلاع و موافقت بيمار باشد. آيا بيماران چنين مسئلهای را میپذیرند؟ بيمارى كه به بيمارستان مراجعه میکند براى درمان است نه براى آزمايش و پيدا شدن افراد داوطلب كه بيمار هم باشند مشکل است. پس راهحل چيست؟ آيا میتوان بدون اطّلاع بيمار به او دارونما داد؟
ج) آيا استفاده از كفّار، اسرا و محكومين به مرگ، براى آزمايش و پژوهش مجاز است؟ اين روش را هيتلر روى یهودیها و آمریکائیها روى سیاهپوستان انجام میدادند.
آیا ممکن است انسان با جن ارتباط برقرار کند(با توجه به این که این دو از یک عالم وجودی نیستند)؟ آیا رجوع به افرادی که ادعای ارتباط با جن را دارند برای مداوا از لحاظ شرعی اشکال دارد؟