مسأله 127ـ هرگاه مويز و كشمش را در غذا بريزند و بجوشد، به طوری که آب به داخل آن نفوذ کند و آب داخلش نیز بجوشد حرام می شود امّا نجس نیست و می توان آنها را جدا کرد و غذا را خورد. ولی در حال سرخ کردن و دم کردن در برنج و امثال آن مانعی ندارد. و در مورد خرما نیز اگر آب آن در غذا وارد شود و بجوشد و مستهلک شود مانعی ندارد. ولی اگر مقدار آن بقدری باشد که بجوشد ولی مستهلک نشود نمی توان آن را خورد.
مسأله 126ـ هرگاه آب انگور به خودى خود جوش آيد (جوش آمدنى که معمولاً مقدّمه شراب شدن است) نجس و حرام است، ولى اگر با حرارت آتش يا غير آن به جوش آيد نجس نيست، ولى خوردنش حرام است. همچنين آب خرما و مويز و کشمش، بنابر احتياط واجب.
مسأله 125ـ الکلهايى که ذاتاً قابل شرب نيست يا جنبه سمّى دارد نجس نيست، ولى هرگاه آن را رقيق کنند و مشروب و مسکر باشد نوشيدنش حرام است و احتياطاً حکم نجس دارد.
مسأله 123ـ شراب و هر مايعى که انسان را مست مى کند نجس است بنابراحتياط واجب، امّا اگر مثل بنگ و حشيش باشد که مخدّر و مستى آور است و ذاتاً مايع نيست پاک است، هرچند آن را با آب مخلوط کنند و به صورت مايع درآورند، ولى استعمال آن به هر حال حرام است.
مسأله 124ـ الکل طبّى و صنعتى که انسان نمى داند از چيز مست کننده مايع گرفته شده، پاک است همچنين ادکلن و عطرها و داروهايى که با الکل طبّى يا صنعتى مخلوط است.
مسأله 123ـ شراب و هر مايعى که انسان را مست مى کند نجس است بنابراحتياط واجب، امّا اگر مثل بنگ و حشيش باشد که مخدّر و مستى آور است و ذاتاً مايع نيست پاک است، هرچند آن را با آب مخلوط کنند و به صورت مايع درآورند، ولى استعمال آن به هر حال حرام است.
مسأله 1442ـ هرگاه روزه روز معيّنى غير از ماه رمضان بر انسان واجب باشد (مثل اين که نذر کرده نيمه شعبان را روزه بگيرد) بنابر احتياط واجب نبايد در آن روز مسافرت کند، و اگر در سفر است چنانچه امکان دارد در جايي قصد توقّف ده روز کند و آن روز را روزه بگيرد.
مسأله 1428ـ هرگاه به واسطه مستى روزه او ترک شده بايد قضا کند، هرچند مادّه مست کننده را از روى اشتباه و يا براى معالجه خورده باشد، بلکه اگر نيّت روزه را قبلاً کرده بعد در حال مستى روزه را تمام کند بنابر احتياط واجب بايد قضا نمايد.
مسأله 1397ـ احتياط واجب آن است که روزه دار به جايى نرود که مى داند چيزى در گلويش مى ريزند يا مجبورش مى کنند که روزه را افطار کند، امّا اگر قصد رفتن کند و نرود يا بعد از رفتن چيزى به خوردش ندهند روزه اش صحيح است.
مسأله 1485ـ اگر اجمالاً مى دانيم کسى عقيده به خمس دارد و خمس نمى دهد ولى نمى دانيم خصوص مالى را که به ما داده خمس به آن تعلّق گرفته يا نه، مثل اين که احتمالاً اموالى از طريق ارث به او رسيده، يا وام گرفته و احتمال مى دهيم اين مال از آنها باشد، تصرّف در چنين مالى اشکال ندارد و خمس آن لازم نيست، همچنين قبول دعوت اين گونه اشخاص و يا نماز خواندن در خانه آنها جايز است، مگر اين که بدانيم غذايى را که تهيّه کرده و يا خانه او از پولهايى است که خمس آن را نداده.
مسأله 1484ـ هرگاه مالى به دست انسان از شخص کافر، يا کسى که عقيده به خمس ندارد از طريق تجارت يا غير آن بيايد، دادن خمس آن واجب نيست، امّا اگر عقيده به خمس دارد ولى خمس آن را نداده، دادن خمس آن واجب است.
مسأله 1701ـ اگر زکات فطره انسان بر ديگرى واجب باشد، بر خود او واجب نيست، ولى اگر کسى که بر او واجب است نپردازد احتياط واجب آن است که اگر مى تواند خودش بدهد.
مسأله 2323ـ «وصيّت» آن است که انسان سفارش کند بعد از مرگش کارهايى را انجام دهند (و آن را وصيّت عهديه گويند) مانند وصيّت هايى که براى کفن و محلّ دفن و مراسم ديگر مى کنند، يا بگويد بعد از مرگش چيزى از اموال او ملک کسى باشد (آن را وصيّت تمليکيّه گويند) يا براى اولاد خود قيّم و سرپرستى معيّن کند.
مسأله 2275ـ نذر در صورتى صحيح است که از انسان بالغ و عاقل انجام شود و از روى اختيار و قصد باشد، بنابراين نذر از روى اجبار، يا به واسطه عصبانى شدن و از دست دادن اختيار، صحيح نيست.
مسأله 2263ـ اگر با گاو و گوسفند و شتر نزديکى کنند، علاوه بر اين که گوشت آنها حرام است، بول و مدفوع آنها نيز بنابر احتياط واجب نجس مى باشد و آشاميدن شير آنها نيز حرام است و بايد آن حيوان را ذبح کنند و لاشه آن را بسوزانند و کسى که با آن نزديکى کرده بايد پول آن را به صاحبش بدهد.
مسأله 2042ـ ازدواج با زنانى که با انسان محرم هستند حرام است، مانند مادر، دختر، خواهر، عمّه، خاله، دختر برادر، دختر خواهر، زن پدر، دختر زن و مادر زن (و شرح آن در مسائل آينده خواهد آمد).
مسأله 1914ـ انسان مى تواند قبل از مرگ خود خواه صحيح و سالم باشد يا بيمار هر قدر از مال خود را بخواهد، به ديگرى ببخشد، يا جنسى را ارزانتر از قيمت بفروشد، يا به مصرف خود و عيال و ميهمان برساند، ولى احتياط آن است که در مرضى که با آن از دنيا مى رود (يعنى در آستانه مرگ) در بيش از ثلث مال خود چنين تصرّفاتى نکند، مگر با اجازه ورثه.
مسأله 1914ـ انسان مى تواند قبل از مرگ خود خواه صحيح و سالم باشد يا بيمار هر قدر از مال خود را بخواهد، به ديگرى ببخشد، يا جنسى را ارزانتر از قيمت بفروشد، يا به مصرف خود و عيال و ميهمان برساند به شرط این که کاملاً هوشیار باشد، ولى احتياط مستحب آن است كه در مرضى كه با آن از دنيا مى رود (يعنى در آستانه مرگ) در بيش از ثلث مال خود چنين تصرّفاتى نكند، مگر با اجازه ورثه.
مسأله 1840ـ «صلح» آن است که انسان با ديگرى در امرى که مورد اختلاف است يا امکان دارد مورد اختلاف و نزاع واقع شود سازش کند که مقدارى از مال يا منفعت يا حقّ خود را به ديگرى واگذار نمايد، يا از طلب يا حقّ خود بگذرد که او هم در عوض مقدارى از مال يا منافع خود را به او واگذار نمايد، يا از طلب يا حقّ خود بگذرد و اين را «صلح معوّض» مى نامند و اگر اين واگذارى بدون عوض باشد «صلح غيرمعوّض» نام دارد و هر دو صحيح است.
مسأله 1067ـ کسى که زياد شک مى کند اگر شک کند رکنى را به جا آورده يا نه (مانند رکوع) و به آن اعتنا نکند بعد يادش بيايد که آن را به جا نياورده است، چنانچه وارد رکن بعد نشده بايد آن را به جا آورد و اگر مشغول رکن بعد شده نمازش باطل است، ولى اگر غير رکن باشد و بعد يادش بيايد که به جا نياورده، چنانچه وارد رکن بعد نشده به جا مى آورد و اگر وارد رکن بعد شده بر نمى گردد و نمازش صحيح است.
مسأله 1066ـ هرگاه انسان شک کند کثيرالشّک شده يا نه بنا مى گذارد بر اين که کثيرالشّک نشده و بعکس اگر کثيرالشّک بوده، تا يقين نکند به حال معمولى برگشته، بايد به شکّ خود اعتنا نکند.
مسأله 832ـ تزيين كردن مسجد به طلا اشكال دارد. همچنين احتياط واجب آن است كه عکس چيزهايى كه روح دارد مثل انسان و حيوان را در مسجد نصب نکنند، ولی در جای دیگر مانند کتابخانه مسجد مانعی ندارد.