اگر صندوق قرض الحسنه اى منحل گردد، آيا اموال و سرمايه آن، كه از محلّ كارمزد يا سودهاى معاملات اسلامى است، را بايد فروخت و بين اعضا تقسيم كرد؟ آيا اين تقسيم براى آنان ايجاد مالكيّت خواهد نمود؟
همسرم بدون هيچ دليل منطقى زندگى مشترك را ترك و به خانه پدرش رفته است. در زمان فراهم كردن مقدّمات عروسى، بنده مطابق رسوم قومی ، مبالغى به قرار ذيل به پدرزنم جهت شيربها و تهيه وسايل و مانند آن پرداخت نمودم :
1. يك ميليون و هفتصد هزار تومان بابت شيربها.
2. دو ميليون و يكصد هزار تومان بابت مصارف روز عروسى
3. هفتصد و پانزده هزارتومان بابت خريد طلاجات.
4. پانصد هزار تومان بابت خريد باقيمانده وسائل جهيزيّه.
با توجّه به موارد فوق و مطابق عرف مرسوم قومی، تقاضامندم كه به استفتائات ذيل پاسخ دهيد :
الف) اگر پول خريد طلاجات را شوهر به خانواده عروس پرداخت كرده ولى هيچگاه به
زوجه هبه ننموده باشد، مالكيت طلاهاى مزبور از آنِ كيست؟ اگر صرفاً فاكتور آنها به نام زوجه باشد، آيا پس از طلاق، زوجه مىتواند در آن تصرّف مالكانه نمايد؟
ب) وسائل و اثاثيّه منزل كه به عنوان جهيزيّه و با پول شوهر خريدارى مىگردد و در ابتدا مطابق عرف رايج تمام آنها به خانه پدرى عروس برده شده و وقتى كه عروس به خانه شوهر برمىگردد، آنها را همراه با خود مىآورد، چه حكمى دارد؟
زنی که با شخصی رابطه نامشروع داشته و در مدت این رابطه آن مرد خودش با میل خودش پول میریخته به حساب زن، اما حالا این زن با تمام وجود توبه کرده و آن مرد ادعا طلبکاری میکند، تکلیف چیست؟
با توجّه به اینکه خمس یکى از ضروریّات اسلام است و جماعت صوفیّه فقط عشریّه مى دهند، آن هم به قطب شان؛ استفاده کردن از غذاها و نیز ماندن در منزلشان و بالأخص نماز خواندن در آن چه حکمى دارد؟
بنده تا کنون خمس نداده ام و ازدواج کرده ام و وسایل و دارایی متعلق به هر دو نفرمان میباشد چگونگی حساب و اینکه به چه چیزهایی تعلق میگیرد را راهنمایی فرمایید.. در ضمن هر دو کارمند دولت و از لحاظ وضع مادی در حد متوسط بوده و خانه و ماشین و...در حد متعارف میباشد.
شخصى اموال اضافه بر نیازش را بر خود حرام کرده و نذر کرده اگر خداوند به وى اموالى بیش از نیازش عطا کند، همه را در راه خدا انفاق کند. حال که این ثروت به ایشان رسیده از نذر خود پشیمان است و مى خواهد به نذر خود عمل نکند، آیا یک بار کفّاره کافى است، یا این که تا آخر عمر نمى تواند از اموال اضافى استفاده کند؟ یا هر بار که چیزى با آن پول هاى اضافى بخرد، باید کفّاره بدهد؟
فردی اینگونه وصیت کرده که " وصيت می کنم بعد از مرگم سه دانگ از منزلم را به پسرم و سه دانگ به دخترم بدهيد و لازم به ذكراست همه را واگذار كردم در مقابل مال الصلح مبلغ هزار تومان مشروط به اينكه تا عمر دارم خودم حق تصرف و فسخ داشته باشم." آيا اين وصيت صحيح است؟ اگر نيست به چه صورت بنويسيم؟
از سال 89 بخاطرمشکلات شديد مالي پدرم از پول بچه داداشم که پدر و مادرش در زلزله بم فوت کردن مبلغ يک ميليون قرض ب ما داد و ما از طريق سپرده کردن يک ميليون، پنج ميليون وام گرفتيم حالا تو اين سه سال سود پول بچه را بايد حساب کنيم يا نه؟
شخصی اموال خود را به مسجد مصالحه نموده است، در حالى كه وارث طبقه دوّم او (برادر و خواهر) موجودند، آيا اموال مختصر او به مسجد مىرسد، يا ورثه او نيز حقّى دارند؟
اگر شخصی اموال خود را به کسی صلح کند به این شرط که او بعد از وفات صلح کننده مال را بین ورثه او تقسیم نماید؛حال آیا این شخص می تواند آن مال را به شخص دیگری صلح نماید؟