در مورد حکم توارث آیا تفاوتی در نحوه مرگ هست؟ مثلاً اگر عدّهای در نفت یا حوض شیر یا مایعات دیگر غرق شوند، آیا مشمول این حکم میشوند یا خیر؟ همچنین آیا هدم، شامل انفجار هواپیما و امثال آن نیز میشود؟ تصادف اتومبیل چطور؟
تعدادى از بيماران به دليل ضايعات مغزى غير قابل بازگشت، فعاليّتهاى قشر مغز خود را از دست داده، و در حالت اغماى كامل بوده، و به تحريكات داخلى و خارجى پاسخ نمىدهند، ضمناً فعاليّتهاى ساقه مغز خود را نيز از دست داده، فاقد تنفّس و پاسخ به تحريكات متفاوت نورى و فيزيكى مىباشند. در اينگونه موارد احتمال بازگشت فعّاليّتهاى مورد اشاره، مطلقاً وجود نداشته، و بيمار داراى ضربان خودكار قلب بوده، كه ادامه اين ضربان هم موقّتى و تنها به كمك دستگاه تنفس مصنوعى به مدّت چند ساعت و حدّ اكثر چند روز مقدور مىباشد. اين وضعيّت در اصطلاح پزشكى مرگ مغزى ناميده مىشود; از طرفى نجات جان عدّه ديگرى از بيماران منوط به استفاده از اعضاى مبتلايان به مرگ مغزى است. با عنايت به اينكه اين اشخاص فاقد تنفّس، شعور، احساس و حركت ارادى هستند، و هيچ گاه حيات خود را باز نمىيابند. لطفاً به سؤالات زير پاسخ دهيد:
1. در صورت احراز شرايط فوق، آيا مىتوان از اعضاى بدن آنها براى نجات جان بيماران ديگر استفاده كرد؟
2. آيا صرف ضرورت نجات جان مسلمانان نيازمند به پيوند عضو، براى جواز قطع عضو كافى است، يا اذن قبلى و وصيّت صاحب عضو نيز لازم است؟
3. آيا در صورت جواز قطع اعضا ديه، ثابت است، يا ساقط مىشود؟
4. در صورت ثبوت ديه، پرداخت آن بر عهده كيست؟ پزشك يا بيمار؟
5. موارد مصرف ديه مذكور كدام است؟
آيا از فردى كه در حال مرگ مغزى است، ولى به وسيله دستگاه تنفس مصنوعى به حيات نباتى ادامه مىدهد، و از نظر پزشكى امكان برگشت وى به زندگى عادى وجود ندارد و مرده تلقّى مىشود، مىتوان در موارد زير عضوى را (مثل چشم يا كليه) براى پيوند خارج كرد؟
الف) در مورد مسلمانان به طور كلّى.
ب) در مورد مسلمانان با وصيّت قبلى، و يا اجازه اطرافيان.
ج) در مورد غير مسلمانان.
اگر شوهر قسمتى از ثلث اموالش را به همسرش هبه کند مشروط بر اين كه بعد از مرگ شوهر از هشت يك خود صرف نظر كند، آيا زوجه مى تواند بعد از مرگ زوج درخواست هشت يك كند؟
در بعضی مناطق مرسوم است که زنها پس از مرگ شوهران، یا بستگان نزدیک خود تا مدّتى طولانى لباس مشکى مىپوشند، صلهرحم را ترک مىکنند و از منزل خارج نمىشوند، در مراسم شادى دیگران شرکت نمىکنند، به مسافرت نمىروند، سروصورت خود را اصلاح نمىکنند و حتّى بعضى از آنها با اینکه جوان هستند دیگر ازدواج نمىکنند، این امور شرعاً چه حکمى دارد؟
اگر هنگام ظهور نشانههای مرگ انسان یقین داشته باشد که اطرافیان پس از او حقوقى که بر گردن او است را به نحو شایسته پرداخت میکنند، آیا لازم است که خود به این امر مبادرت ورزد؟
مسأله 2331ـ کسى که آثار مرگ را در خود مى بيند اگر مالى نزد کسى دارد، يا در جايى پنهان کرده که ورثه نمى دانند، چنانچه به واسطه ندانستن حقّشان از بين برود بايد به آنان اطّلاع دهد و نيز در صورتى که فرزندان صغير دارد و اگر قيّم و سرپرست معيّن نکند حقّ آنها از بين مى رود يا خودشان ضايع مى شوند، بايد براى آنان قيّم امينى معيّن نمايد.
مسأله 2330ـ کسى که آثار و نشانه هاى مرگ را در خود مى بيند اگر خمس و زکات و مظالم بدهکار است بايد فوراً بپردازد و اگر نمى تواند بدهد چنانچه مالى دارد، يا اگر مال ندارد احتمال مى دهد دوستان يا بستگانش آن را ادا کنند بايد وصيّت نمايد، همچنين است اگر حج بر او واجب باشد و اگر نماز و روزه قضا دارد بنا بر احتياط واجب بايد وصيّت کند (با رعايت آنچه در مسأله نماز و روزه استيجارى گفته شد).
مسأله 2329ـ هنگامى که انسان آثار و نشانه هاى مرگ را در خود ديد بايد فوراً امانت هاى مردم را به صاحبانش برگرداند و اگر بدهکار است و موقع آن رسيده بايد بدهى خود را بدهد و اگر خودش نمى تواند بدهد يا وقت دادن بدهى نرسيده، بايد وصيّت کند و اگر اطمينان ندارد که به وصيّت او عمل کنند بايد شاهد بگيرد، ولى اگر مطمئن است که ورثه بدهى او را مى پردازند، وصيّت لازم نيست.