مسأله 1457ـ اوّل ماه به وسيله تقويمها و محاسبات منجّمين ثابت نمى شود، هرچند آنها اهل اطّلاع و دقّت باشند، مگر اين که از گفته آنها يقين حاصل گردد، همچنين بلند بودن ماه و دير غروب کردن آن دليل بر اين نمى شود که شب قبل شب اوّل ماه بوده است.
مسأله 1456ـ اوّل ماه از پنج طريق ثابت مى شود:
1ـ ديدن ماه با چشم، امّا ديدن با دوربين و وسايل ديگرى از اين قبيل کافى نيست.
2ـ شهادت عدّه اى که از گفته آنها يقين پيدا شود (هر چند عادل نباشند، همچنين هر چيزى که مايه يقين گردد).
3ـ شهادت دو مرد عادل، ولى اگر اين دو شاهد صفت ماه را بر خلاف يکديگر بگويند، يا نشانه هايى بدهند که دليل بر اشتباه آنهاست به گفته آنها اوّل ماه ثابت نمى شود.
4ـ گذشتن سى روز تمام از اوّل ماه شعبان که اوّل ماه رمضان با آن ثابت مى شود، يا گذشتن سى روز تمام از اوّل ماه رمضان که اوّل ماه شوال ثابت مى شود (البتّه اين در صورتى است که اوّل ماه قبل مطابق همين طريق ثابت شده باشد).
5ـ حکم حاکم شرع، به اين صورت که براى مجتهد عادلى اوّل ماه ثابت شود و سپس حکم کند که آن روز اوّل ماه است، در اين صورت پيروى از او بر همه لازم است، مگر کسى که يقين به اشتباه او دارد.
مسأله 1454ـ زنانى که بچّه شير مى دهند خواه مادر بچّه باشند يا دايه، اگر روزه گرفتن باعث کمى شير آنها و ناراحتى بچّه شود روزه بر آنها واجب نيست، ولى براى هر روز همان کفّاره (يک مدّ طعام) واجب است، بعداً نيز بايد روزه را قضا کنند، امّا اگر روزه براى خودشان ضرر داشته باشد، نه روزه واجب است و نه کفّاره، ولى بايد بعداً روزه هايى را که نگرفته اند قضا نمايند.
مسأله 1453ـ زنان باردارى كه روزه براى حمل آنها ضرر دارد روزه گرفتن بر آنها واجب نيست، ولى كفّاره (یک مد طعام) بايد بدهند، امّا اگر روزه براى خودش ضرر دارد روزه بر او واجب نيست كفّاره هم ندارد، ولى بعداً قضا مى كند.
مسأله 1452ـ روزه بر کسانى که مبتلا به بيمارى استسقاء هستند، يعنى زياد تشنه مى شوند و توانايى روزه گرفتن را ندارند و يا براى آنها بسيار مشکل است واجب نيست، ولى بايد براى هر روز يک مدّ طعام که در مسأله قبل به آن اشاره شد کفّاره بدهند و بهتر است که بيش از مقدار ضرورت آب نياشامند و اگر بعداً بتوانند قضا کنند احتياط واجب قضا کردن است.
مسأله 1451ـ کسانى که به خاطر پيرى روزه نگرفته اند اگر در فصل مناسبى که هوا ملايم و روزها کوتاه است بتوانند قضاى آن را به جا آورند احتياط آن است که آن را قضا کنند.
مسأله 1450ـ مرد و زن پير که روزه گرفتن براى آنها مشکل است مى توانند روزه را ترک کنند، ولى بايد براى هر روز يک مد (تقريباً 750 گرم) گندم يا جو و مانند اينها به فقير دهند و بهتر آن است به جاى گندم و جو نان را انتخاب کنند و در اين صورت احتياط واجب اين است به اندازه اى باشد که گندم خالص آن مقدار يک مد شود.
مسأله 1449ـ مسافر و کسى که از روزه گرفتن معذور است مکروه است در روز ماه رمضان در خوردن و آشاميدن، خود را کاملاً سير کنند، همچنين جماع براى آنها مکروه است.
مسأله 1448ـ هرگاه مسافر پيش از ظهر به حدّ ترخّص وطن يا جايى كه قصد دارد ده روز در آنجا توقّف كند برسد، چنانچه كارى كه روزه را باطل مىكند انجام نداده باشد بايد روزه بگيرد و اگر انجام داده بايد بعداً قضا كند و مستحبّ است باقيمانده آن روز را امساك نمايد، ولى اگر بعد از ظهر وارد شود نمىتواند روزه بگيرد.
مسأله 1447ـ هرگاه روزه دار بعد از ظهر مسافرت نمايد بايد روزه خود را تمام کند، امّا اگر پيش از ظهر مسافرت نمايد روزه اش باطل است، ولى قبل از آن که به حدّ ترخص برسد نمى تواند روزه را افطار کند و اگر پيش از آن افطار کند کفّاره بر او واجب است (منظور از حدّ ترخص جايى است که صداى اذان شهر را نشنود، يا به جايى برسد که از نظر مردم شهر پنهان گردد).
مسأله 1444ـ مسافر مى تواند براى گرفتن حاجت، سه روز در مدينه روزه مستحبّى بگيرد (هر چند قصد ده روز نکند) ولى احتياط آن است که روز چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه را اختيار کند.
مسأله 1443ـ اگر نذر روزه كند ولى روز آن را معيّن نسازد نمى تواند آن را در سفر بجا آورد، حتّى اگر نذر كند در سفر روزه بگيرد يا فلان روز را روزه بگيرد خواه در سفر باشد يا در حضر اين نذر هم اشکال دارد.
مسأله 1442ـ هرگاه روزه روز معيّنى غير از ماه رمضان بر انسان واجب باشد (مثل اين که نذر کرده نيمه شعبان را روزه بگيرد) بنابر احتياط واجب نبايد در آن روز مسافرت کند، و اگر در سفر است چنانچه امکان دارد در جايي قصد توقّف ده روز کند و آن روز را روزه بگيرد.
مسأله 1440ـ شخص مسافر (با شرايطى که در مسأله نماز مسافر گفته شد) نبايد روزه بگيرد، و بطور کلّى در هر موردى نماز شکسته است روزه را بايد ترک کرد و در جايى که نماز را بايد تمام بخواند (مانند کسى که شغلش مسافرت است و يا در محلّى قصد ماندن ده روز کرده) بايد روزه را بگيرد.
مسأله 1439ـ اگر ولى ميّت نداند که ميّت قضاى روزه بر ذمّه دارد يا نه، واجب نيست براى او قضا بگيرد و اگر اجمالاً بداند مقدارى قضاى روزه بر ذمّه اوست بايد به اندازه اى که يقين دارد به جا آورد و بيش از آن لازم نيست.
مسأله 1431ـ کسى که روزه قضاى ماه رمضان را به جا مى آورد مى تواند پيش از ظهر روزه را افطار کند، به شرط اين که وقت براى قضاى روزه تنگ نباشد، ولى بعد از ظهر جايز نيست، همچنين اگر قضاى روزه غير معيّنى (مانند قضاى روزه نذر) را گرفته باشد احتياط واجب آن است که بعد از ظهر روزه را باطل نکند.
مسأله 1430ـ اگر از چند ماه رمضان روزه قضا بر ذمّه دارد قضاى هر کدام را اوّل بگيرد مانعى ندارد، ولى اگر وقت براى قضاى رمضان آخر تنگ شده باشد بايد بنابر احتياط اوّل قضاى رمضان آخر را بگيرد.
مسأله 1429ـ روزه هايى که به خاطر مسافرت يا بيمارى و مانند آن ترک شده بايد قضا کند، امّا اگر نداند تعداد روزه هاى فوت شده چه اندازه بوده، کافى است مقدارى که يقين دارد قضا کند و اضافه بر آن واجب نيست، هرچند احتياط مستحبّ است.
مسأله 1428ـ هرگاه به واسطه مستى روزه او ترک شده بايد قضا کند، هرچند مادّه مست کننده را از روى اشتباه و يا براى معالجه خورده باشد، بلکه اگر نيّت روزه را قبلاً کرده بعد در حال مستى روزه را تمام کند بنابر احتياط واجب بايد قضا نمايد.
مسأله 1427ـ روزه هايى که در حال جنون به جا نياورده بعد از عاقل شدن لازم نيست قضا کند، همچنين اگر کافرى مسلمان شود قضاى روزه هاى گذشته واجب نيست، امّا اگر مسلمانى مرتد شود و دوباره برگردد و مسلمان شود روزه هاى دوران مرتد بودن را بايد قضا نمايد.
مسأله 1425ـ مضمضه کردن زياد براى روزه دار مکروه است و بعد از مضمضه بايد آب خارجى را از دهان بيرون بريزد و بهتر است سه مرتبه آب دهان را بيندازد و اگر بداند به واسطه مضمضه بى اختيار آب وارد گلويش مى شود نبايد مضمضه کند.
مسأله 1424ـ در چند صورت قضاى روزه لازم نيست:
الف: هرگاه چيز ديگرى غيراز مايعات را در دهان ببرد و بى اختيار فرو رود يا آب داخل بينى کند و بى اختيار فرو رود.
ب: در ماه رمضان اگر بعد از تحقيق يقين کند صبح نشده و چيزى بخورد و بعد معلوم شود صبح بوده است.
ج: اگر فراموش کرده که روزه است و آب را فرو برد.
د: اگر براى وضو آب در دهان کند و بى اختيار فرو رود.
هـ : کسى با همسر خود بازى کند و اطمينان داشته باشد که با اين کار منى خارج نمى شود و تصادفاً خارج شود.
و: در صورتى که در شب ماه رمضان جنب باشد و بخوابد ولى در خواب اوّل بيدار نشود.
مسأله 1423ـ در چند صورت فقط قضاى روزه لازم است و کفّاره واجب نيست:
1ـ در صورتى که در شب ماه رمضان جُنُب باشد و بخوابد و بيدار شود و براى بار دوم يا سوم بخوابد و بيدار نشود، در اين صورت احتياط واجب قضاى روزه است. امّا اگر در خواب اوّل بيدار نشود، قضا ندارد و روزه اش صحيح است.
2ـ هرگاه کارى که روزه را باطل مى کند انجام ندهد، ولى نيّت روزه نکرده باشد يا قصد کند که روزه خود را بخورد، يا با ريا روزه را باطل نمايد.
3ـ هرگاه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند و با همان حال يک يا چند روز روزه بگيرد بنابراحتياط واجب.
4ـ در ماه رمضان بدون آن که تحقيق کند صبح شده يا نه، کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، همچنين اگر بعد از تحقيق شک يا گمان کند که صبح شده است; ولى اگر بعد از تحقيق يقين کند صبح نشده، و چيزى بخورد، بعد معلوم شود که صبح بوده، قضا واجب نيست.
5ـ هرگاه کسى بگويد صبح نشده و هنوز وقت باقى است و انسان به گفته او کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد و بعد معلوم شود صبح بوده، در اينجا نيز قضا لازم است، ولى اگر بعد از تحقيق يقين کند صبح نشده و چيزى بخورد بعد معلوم شود صبح بوده قضا واجب نيست.
6ـ کسى بگويد صبح شده و انسان به گفته او يقين نکند يا خيال کند شوخى مى کند و کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده.
7ـ هرگاه شخص عادلى خبر دهد مغرب شده و او افطار کند بعد معلوم شود مغرب نبوده است.
8ـ هرگاه در هواى صاف به واسطه تاريکى يقين کند مغرب شده و افطار کند بعد معلوم شود مغرب نبوده.
9ـ هرگاه براى خنک شدن، يا بدون هدف، آب در دهان بگرداند و بى اختيار فرو رود بايد قضا کند، امّا اگر فراموش کرده که روزه است و آب را فرو برد قضا ندارد، همچنين اگر براى وضو آب در دهان کند و بى اختيار فرو رود قضا بر او واجب نيست.
10ـ کسى که با همسر خود بازى کند بدون اين که قصد استمناء داشته باشد و منى از او خارج شود، ولى اگر اطمينان داشت که با اين کار منى خارج نمى شود و تصادفا خارج شد روزه اش صحيح است و قضا ندارد.