حکم ازدواج معاطاتى چیست و چه شرایطى دارد؟ منظور این است که معیار حلّیّت در نکاح، آیا صرفاً لفظ «انکحت» و مانند آن است، یا اینکه فقط نیّت و قصد انشا و رضایت قلبى طرفین کفایت میکند؟ اگر ملاک روح توافق و قصد انشاى طرفین است، در این فرض چه لزومى به اداى الفاظ مخصوص است؟ بهویژه آنکه بهجاى آن الفاظ مخصوص، میتوان بهوسیله حرکات نیز از قصد و رضایت طرفین مطلع شد.
مردی خواهرزن خود را صیغه کرده و هر دو جاهل بهحکم بودهاند، پس از اطلاع که از هم جداشدهاند آیا نیاز دارد مرد مدت باقیمانده را ببخشد و آیا مهری که تعیینشده مرد مکلف است بپردازد و آیا این دو ازنظر شرعی تکلیف دیگری دارند؟
در بین عشایر عرب خوزستان رسمى به نام «نهوه» وجود دارد (اجبار دخترعمو به ازدواج با پسرعمو یا دیگر نزدیکان و منع از ازدواج با دیگران)، چنین رسمى ازنظر شرعى چه حکمیدارد؟
آیا در ازدواج موقت با زنان اهل کتاب با توجه به اینکه دارای احکام دینی متفاوتی میباشند لازم است شرایطی که در ازدواج موقّت با زنان مسلمان رعایت آنها لازم است مثلاً رعایت شود؟