استفاده شخصى از اموال حکومتهای اسلامى (غیر ایران)، مثل ماشینسواری و مانند آنچه حکمی دارد؟ آیا استفاده از اسلحه و مانند آن، براى دفاع از مذهب شیعه اثناعشری جایز است، یا اجازه حاکم شرع ضرورى است؟
در شهر ما فرقه اهل حق زیادی هستند، خانهام را به یکی از آنها اجاره دادهام که قائل به نیاز بجای نماز هستند مراوده با آنها و استفاده از نذر آنها چگونه است و اجاره و معاملات دیگر با آنها چه حکمی دارد؟
من در یک خانواده آذری به دنیا آمدهام ولی به علت اینکه خانواده من ملتزم به مسائل دینی نبودند لذا مسائل دینی خود را از اهل سنت یاد گرفتم و مدتی بر همان اساس عمل نمودم بعداً مذهب خود را شناختم و بر اساس مذهب شیعه عمل میکنم حال اعمالی را که مدتی بر اساس فقه اهل سنت انجام دادهام چگونه است آیا باید قضا بکنم؟
با عنايت به اینکه مذهب شيعه و شافعى ازنظر اصولى بسيار به هم نزدیکاند و علماى عظام شيعه و اهل سنّت نيز بر اين موضوع واقفاند، اینجانب كه پيرو مذهب شافعى هستم در بسيارى از موارد از فتاواى حضرتعالی تقليد مىنمايم. آيا تقليد اینجانب صحيح است؟
جد اینجانب در حدود150 سال قبل دهی را وقف نموده وتولیت آن را اینچنین بیان کرده است (مادام الحیات تولیت موقوفه مزبوره با نفیس واقف معظم الیه است پس از آن تفوض نمودندبه نوه پسر زاده وبعدازآنان به اصلح اولادخودکه از شیخیه باشند)حال موقوفه مورد اشاره دست اداره اوقاف می باشد وچون اینجانبان شیعه اثنی عشری می باشیم می توانیم تولیت موقوفه را بدست بگیریم منظور بنده این است که آیا صرف شیخیه بودن واقف می تواند باعث تضییع حقوق اولادومتولی به صرف شیخیه نبودن گردد؟
مرد وزن سنی مذهب باهم ازدواج کردند. بعد از ازدواج زن متوجه شد که مرد عیبِ فسخ کننده نکاح را دارد. در فقه جعفری داشتن چنین عیب نکاح را فسخ میکند ولی در فقه اهلسنت باید طلاق صورت بگیرد. یک مرد شیعه میخواهد با این زن ازدواج کند. سوال بنده از محضر حضرتعالی اینست که آیا نکاح زن فسخ شده است و مرد شیعه میتواند با او ازدواج کندو نیازی به طلاق نیست، یا باید زن طلاق بگیرد و بعداً مرد با وی ازدواج کند؟
کسی که قبلاً سنی بوده و بحث مرجع تقلید را نداشتهاند و طبق نظر دانشمندان عمل میکردند (مثلاً به آنها گفته بودندکه زن بعد زایمان تا 40 روز حیض یا نفاس است و نماز و روزه ندارد) الآن که شیعه شده و برای خود مرجع تقلید انتخاب کرده نسبت به اعمال قبل چه وظیفهای دارد؟
کسی که قبلاسنی بوده و بحث مرجع تقلیدرا نداشته اند وطبق نظر دانشمندان عمل میکردند( مثلابه آنها گفته بودندکه زن بعد زایمان تا40روزحیض یا نفاس است و نماز و روزه ندارد)الان که شیعه شده و برای خود مرجع تقلید انتخاب کرده نسبت به اعمال قبل چه وظیفه ای دارد؟
خانمی با مردی ازدواجکرده، بعدازازدواج شوهرش میگوید که درویش است از فرقه قادریه، موهایش را بلند میکند گاهی اوقات تیغبازی میکنندیالامپ مهتابی میخورند، وظیفهی او چیست؟
فردی اقدام به قتل انسانی نموده که او را نمی شناسد بعد از قتل به هر دلیل مثل آتش زدن مقتول جنازه قابل شناسایی نیست در نتیجه مسلمان بودن وی معلوم نیست با توجه به این مسائل آیا قصاص امکان پذیر است؟ آیا این که قتل در منطقه ای که اکثریت در آن مسلمان هستند رخ داده باشد یا غیر مسلمان تفاوتی دارد؟ آیا می توان در این گونه موارد قاعده درء اجرای شود؟ نهایتاً در صورتی که قصاص منتفی باشد مجازات این فرد چیست؟
استفاده شخصى از اموال حکومتهاى اسلامى (غیر ایران)، مثل ماشین سوارى و مانند آن چه حکمى دارد؟ آیا استفاده از اسلحه و مانند آن، براى دفاع از مذهب شیعه اثنا عشرى جایز است، یا اجازه حاکم شرع ضرورى است؟
من در یک خانواده آذری به دنیا آمدهام ولی به علت اینکه خانواده من ملتزم به مسائل دینی نبودند لذا مسائل دینی خود را از اهل سنت یاد گرفتم و مدتی بر همان اساس عمل نمودم بعداً مذهب خود را شناختم و بر اساس مذهب شیعه عمل میکنم حال اعمالی را که مدتی بر اساس فقه اهل سنت انجام دادهام چگونه است آیا باید قضا بکنم؟
لطفاً تعریف دقیقى از «محکمات»، «ضروریّات دین» و سایر اصطلاحات مشابه همچون «احکام ضرورى اسلام» و «مسلّمات مذهب» بیان فرمایید. ضمناً حکم انکار هر یک از آنها چه مى باشد؟
با عنايت به اینکه مذهب شيعه و شافعى ازنظر اصولى بسيار به هم نزدیکاند و علماى عظام شيعه و اهل سنّت نيز بر اين موضوع واقفاند، اینجانب كه پيرو مذهب شافعى هستم در بسيارى از موارد از فتاواى حضرتعالی تقليد مىنمايم،آيا تقليد اینجانب صحيح است؟
جنابعالى در ابتداى رساله مرقوم فرمودهاید: «عقیده مسلمان به اصول دین، باید از روى دلیل باشد.» اگر مسلمانى به دنبال تحقیق رفت و درنتیجه دینى غیر از اسلام را برگزید، آیا حق دارد پیرو آن دین شود؟ آیا حکم مرتد بر او جارى نمیشود؟ اگر جارى میشود، چرا؟ آیا این فتوا با فتواى به لزوم تحقیق در اصول دین و عدم جواز تقلید در آن سازگار است؟ اصولاً کسى که میداند، اگر به نتیجهای غیر از دین پدر و مادرش برسد کشته خواهد شد، چگونه میتواند بافکری آزاد در اصل دین تحقیق کند؟