لطفاً در صورت امکان فلسفه بیان احتیاط واجب از طرف مرجع تقلید را بیان نمایید، و بهعبارتدیگر در چه مواردی بهجای اینکه مرجع تقلید فتوای صریح بیان کند میتواند احتیاط واجب نماید و آیا در موارد متعددی که حضرتعالی میفرمایید ممکن است که وظیفه مکلف تفاوتی داشته باشد؟
اگر مقلد، در چندین مسئله که حکمشان احتیاط واجب است، در هرکدام به فتوای مرجع تقلیدی دیگر رجوع کند، آیا لازم است که هنگام اجرای آن احکام، یادش باشد به کدام مرجع رجوع کرده یا همینکه فتوای رجوع شده به آن در ذهنش باشد کافی است؟ مثلاً راجع به وجوب شرکت در نماز جمعه، لازم است همیشه بداند که به مقام معظم رهبری رجوع کرده یا اگر این را فراموش کند، ولی حکم در ذهنش باشد کافی است؟
شخصى از مجتهد زندهای تقلید میکند، ولى اعلمیت آن مجتهد برایش محرز نیست، همانطور که اعلمیت سایر مراجع نیز بر وى پوشیده است، آیا میتواند در بعضى از مسائل عمل به احتیاط نماید؟
آیا کسى که در میان مراجع کنونى، فقط درباره اعلمیت مثلاً سه نفر شک دارد، میتواند رساله هر سه نفر را بگیرد و بدون توجّه به نظر مراجع دیگر که احتمال اعلمیت آنها را نمیدهد، احتیاط کند؟
در ابتدا مساله 2309 رساله می گوید احتیاط مستحب آن است که از هنگام خواندن صیغه وقف کند اما هنگام مثال می گوید اگر مثلًا بگويد اين مال بعد از وفات من وقف باشد اشكال دارد ظاهرا در ابتدا نیز باید احتیاط واجب باشد اگر شخص بگوید، اين مال بعد از وفات من وقف باشد؟
در استفتائات آمده است اگر در عقد موقت مدت تعیین نشده است احتیاط آن است که زوج زوجه را طلاق نیز بدهد اولا آیا این احتیاط مستحب است یا واجب ثانیا اگر مدت مشخص شده و مهر را معین نکرده باشند نیز همین حکم را دارد؟