يك جريان طبيعى آب از چشمهسارهای دامنه يك كوهستان از قدیمالایام وجود دارد، مزارع و باغاتى نيز از گذشته در اطراف مجراى آب مزبور به وجود آمده، كه از همين آب مشروب میشده است. در سالهایی كه بارندگى زياد و مقدار آب بيش از نياز مزارع و باغات مىباشد مقدار آب زائد بر مصرف داخل در مسيل گرديده و پس از عبور از يك مسير كوهستانى لميزرع در فاصله 30 كيلومترى به مزرعه و روستاى ديگرى مىرسد كه اهالى آن روستا، آن را بر آب قنات خويش اضافه نموده و از آن استفاده مىكنند. در سالهای كم باران مقدار آب بيش از نياز مصرفى مزارع بالادست نبوده و طبعاً آبى به روستاى بعدى نمىرسد و همين امر مايه نزاع بين اهالى دو روستاى مزبور شده كه هنوز نيز ادامه دارد. مقررات فقهى موجود و اصل 49 قانون اساسى و قانون توزيع عادلانه آب، مصوّب سال 1361 مجلس شوراى اسلامى و ماده 156 قانون مدنى، مبنى بر حقّ تقدّم مزارعى كه به منبع آب نزدیکترند، ظاهراً براى رفع خصومت و قطع مايه نزاع كافى نيست. لطفاً در اين موضوع نظر خود را در خصوص چگونگى حقّ تقدّم استفاده از آب چشمهسارهای طبيعى كه توسّط آبادیها و روستاهاى اطراف آن چشمهسارها بهصورت سنّتى و بدون قرارداد مدوّن مورد بهرهبردارى قرار مىگيرد و موجب اختلاف مىشود بیان نمایید؟
آيا تغيير جزئى از عين موهوبه (مثل بريدن و دوختن پارچه) يا از بين رفتن بخشى از طلاى هديه شده، مثل زنجير آن كه دانه هاى مستقل دارد، موجب اسقاط حقّ رجوع زوج است؟
آیا میتوان در مورد مسائلی که در متن صریح قرآن آمده نظر داد؟ و آیا یک مجتهد میتواند با توجه به اجتهاد خود نظر دهد که این آیه به فرض در زمان کنونی با زمان پیامبر (ص) فرق میکند و نظر جدیدی بدهد؟ مثلاً در مورد مقدار دیه زن و مرد که در متن صریح قرآن آمده است با توجه به شرایط کنونی مقدار آن را تغییر داد؟
اگر بر انسان طبق فتواى مرجع قبلى خود، احکامى از قبیل خمس و غیره واجب و یا بعضى از اعمالش باطل و یا مشکوک به نظر برسد، ولى طبق فتواى مرجع فعلى اعمالش صحیح و یا خمس و غیره واجب نباشد، لطفاً مرقوم فرمایید آیا میتواند طبق فتواى مرجع بعدى خود عمل و درنتیجه اعمالش صحیح و خمس و امثال آن را پرداخت ننماید؟
مسأله 460ـ زنانى که «عادت وقتيّه و عدديّه» دارند، اگر يکى دو سه روز جلوتر از زمان عادت يا بعد از آن خون ببينند بطورى که بگويند عادت را جلو يا عقب انداخته، بايد به احکام زن حائض عمل کنند، خواه آن خون نشانه هاى حيض را داشته باشد يا نه.
آیا میشود نیات واقف را به دلیل اقلیت مذهبی بودن آن تغییر داد یا از درآمد موقوفات زرتشتیان مبالغی را جهت ترویج فرهنگ قرآنی و برگزاری مسابقات قرآنی هزینه نمود؟
ما داشتیم میرفتیم شاهچراغ یه نفر 10000تومان به خانمم داد وگفت بینداز داخل ضریح وما عجله داشتیم خانمم اشتباهی 8000تومان داخل جیب دیگرش بود وان پول را انداخت داخل ضریح ومن هم داخل ضریح 5000تومان انداخته ام میشه 2000تومان پول خودم که داخل ضریح انداختم جای پول اون باشد؟
زمینی در حال ساخت است و طبقه اول را حسینیه و طبقه دوم را مسجد قرار داده اند ولی صیغه خوانده نشده است و چون طبقه اول تقریبا تکمیل شده نماز جماعت برگزار می شود ولی چون نماز در آنجا فضیلت مسجد را ندارد می خواند آن را مسجد قرار داده و طبقه دوم را حسینیه کنند آیا شرع می توان تغییر داد؟
آیا مسئله این که هرگاه مسجدی را غصب کنند و آن را از صورت مسجد بکلی در آورند، بطوری که دیگر به آن مسجد نگویند، باز هم نجس کردن آن بنا بر احتیاط حرام است و تطهیر آن لازم است با مسئله استفتائات سایت که می گوید مسجدی که با خیابان شدن و امثال آن از بین می رود زمین آن از مسجد بودن ساقط می شود آیا تعارض دارد؟