مسأله 476ـ اگر مبتدئه بيشتر از ده روز خون ببيند که چند روز آن نشانه حيض دارد، چنانچه خونى که نشانه حيض دارد کمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد، آن خون حيض و بقيّه استحاضه است و اگر کمتر از سه روز باشد بايد آنچه را نشانه حيض دارد بگيرد و باقيمانده را به عادت خويشاوندان خود مراجعه کند، همچنين اگر آنچه نشانه حيض دارد بيش از ده روز باشد به تعداد عادت خويشاوند خود حيض قرار مى دهد و بقيّه استحاضه است.
مسأله 473ـ زنى که «عادت عدديّه» دارد اگر بيشتر از شماره عادت خود، خون ببيند و از ده روز بيشتر شود چنانچه همه خونهايى که ديده يک جور باشد بايد از موقع ديدن خون به شماره روزهاى عادتش حيض و بقيّه را استحاضه قرار دهد و اگر چند روز آن نشانه حيض دارد بايد همان را حيض قرار دهد و اگر بيشتر از ايّام عادت او باشد از آخر آن کم مى کند و اگر کمتر از ايّام عادت او ست، بايد آن روزها را با چند روز بعد از آن که روى هم رفته به اندازه عادتش شود، حيض قرار دهد و بقيّه را استحاضه.
مسأله 470ـ زنى که «عادت وقتيّه» دارد اگر بيشتر از ده روز خون ببيند و نتواند تعداد روزهاى حيض را به واسطه نشانه هاى آن تشخيص دهد، بايد مطابق تعداد روزهاى عادت زنان خويشاوند خود حيض قرار دهد (اعم از خويشاوندان پدرى يا مادرى، زنده يا مرده و اين در صورتى است که همه يا اکثريّت قريب به اتفاق آنها يکسان باشند، امّا اگر در ميان آنها اختلاف است، مثلاً بعضى پنج روز و بعضى هشت روز عادت مى بينند، احتياط واجب آن است که در هر ماه هفت روز را ايّام عادت خود قرار دهد.
مسأله 465ـ زنانى که «عادت وقتيّه و عدديّه» دارند اگر بيشتر از ده روز خون ببينند، آنچه را در روزهاى عادت ديده اند حيض است (خواه نشانه هاى حيض را داشته باشد يا نه) و آنچه بعد از روزهاى عادت ديده اند استحاضه است (خواه نشانه هاى حيض داشته باشد يا نه).
مسأله 464ـ زنى که «عادت وقتيّه و عدديّه» دارد، اگر در وقت عادت خون ببيند ولى شماره روزهاى آن کمتر يا بيشتر از ايّام عادت باشد قبل از وقت عادت، يا بعد از آن نیز به شماره روزهاى عادت خون ببيند، فقط خونى را که در وقت عادت ديده حيض قرار مى دهد.
مسأله 351ـ هرگاه جبيره بيشتر از معمول، اطراف زخم را گرفته و برداشتن آن ممکن نيست بايد به دستور جبيره عمل کند و بنابر احتياط مستحب، تيمّم هم بنمايد و اگر برداشتن جبيره اضافى ممکن است بايد آن را بردارد.
در شهر ما یک مرکز پیش دانشگاهی دولتی وجود دارد که بیشتر بچه ها در آنجا ثبت نام می کنند اما از لحاظ تدریس نسبت به مراکز غیر انتفاعی شهر خیلی ضعیف تر است. همه این موضوع را می دانند که با ثبت نام در آنجا شانس قبولی کمی در کنکور دارند یا حد اقل نمی توانند جای خوبی قبول شوند. اگر برای من مقدور باشد که به مراکز غیر انتفاعی بروم _ با علم به اینکه با ثبت نام در غیر انتفاعی جای بهتری قبول می شوم و می توانم به جامعه بیشتر کمک کنم _ اما به همان مرکز دولتی بروم آیا در آینده نسبت به خودم و جامعه مسئولم یا خیر؟
