آیا برداشت کشت دوم برنج که از ریشه ان به وجود می آید درمیان مزارعی که صاحبان آن به آنها اهمیت نمی دهند و احتیاجی به آن ندارند و اگر محصول همانطور درزمین بماند خراب میشود توسط افراد دیگر چه حکمی دارد و آیا این رها کردن اعراض محسوب نمی شود؟
استاد ما به بچه ها روزاول گفت هرکس بعداز من وارد کلاس شود باید شیرینی بخرد وگرنه نمیتواند وارد کلاس شود، اگرکسی ازروی ناچاری و برای اینکه غیبت نخورد وبدون رضایت خود شیرینی بخرد خوردن آن شیرینی حلال است؟
اگر در اثر کار مشترک چند نفر مثل مشارکت پزشکان در یک عمل جراحی یا مشارکت چند خیاط در دوخت لباس یا مشارکت چند مؤلف در تولید یک کتاب، خدمتی ارائه یا چیزی تولید گردد که اولأ: نتیجه مشارکت جمعی است که محصول یا تولید مشترک، متعلق به فرد خاصی از مجموعه نیست و ثانیأ همه ی اعضا در سود و زیان شریک می باشند، حکم چنین مشارکتی چیست؟ آیا از مصادیق شرکت اعمال(ابدان) که در فقه امامیه، باطل اعلام شده است، می باشد؟
همسایه ای داریم که شوهرش کارهای ناشایستی با زنش انجام میدهد و جنون زن آزاری دارد،ولی زن به دلیل نداشتن سرپناه به اجبار با او زندگی می کند،وظیفه ی شرعی ما همسایگان چیست؟
برادر من مشکل شخصیتی دارد و با زنی ازدواج کرده است که او هم مشکل روانی شدید دارد، آنها بصورت ناخواسته بچه دارشده اند و بچه خود را به فرد دیگر فروخته اند، بعد از آن بچه ،دوتا بچه دیگر هم دارند که در شرایط نامناسبی بزرگ میشوند:
اولا میخواهم بدانم در این زمینه حدیثی یا روایتی هست و چقدر این کار آنها گناه دارد؟
ثانیا : ما با آنها چه کار کنیم؛ آیا ما وظیفه داریم بچه فروخته شده را پیدا کنیم و این دوتا بچه ی دیگر را از آنها بگیریم؟ چون روانپزشک گفت می توانید باتوجه به مشکل روانی آنها بچه ها رو از آنها بگیریم؟
یک باشگاه ورزشی قصد دارد با افراد بااستعداد کم سن و سال جهت آموزش فوتبال قراردادی منعقد کند و چون این افراد از نظر مالی بیبضاعت میباشند فعلاً قادر به پرداخت دستمزد باشگاه نمیباشند. باشگاه می تواند دو نوع قرارداد با بازیکنان منعقد کند: نوع اول ـ بازیکنان در چند سالی که در این باشگاه تحت آموزش میباشند وجهی پرداخت نکنند و از اولین سالی که این بازیکنان موفق به عهد قرارداد با سایر باشگاهها گردند تا سه سال هرسال ۱۵ درصد از مبلغ دریافتی از باشگاه جدید را به باشگاه قبلی پرداخت نمایند. نوع دوم ـ باشگاه مبلغ معینی را در قرارداد بازیکنان تعیین میکند و لیکن در قرارداد شرط میشود که هرگاه بازیکن با باشگاه جدید قرارداد ببندد دستمزد را ظرف مدن معینی به باشگاه قبلی پرداخت نماید. با توجه به ابهاماتی که در قیمت و مدت وجود دارد کدامیک از این قراردادها از نظر موازین شرعی صحیح است؟
بنده در یکی از موسسات آموزش زبان تدریس میکنم. برای اینکه زبان آموزان و دانشجویان به طور منظم در کلاسها اشتراک کنند و تکالیف شان را انجام دهند، برای کلاسهای خود قانونی وضع کردم که در صورت غیابت و یا عدم انجام تکلیف جریمه نقدی از زبان آموزان اخذ میگردد.
حال میتوانم از این پول جریمه استفاده کنم؟ آیا این پول برای بنده حلال است؟
قابل ذکر است که این قانون در اول کلاس ابلاغ شده است.
احتراماً به استحضار میرساند اگر زمانی به دلیل تلخ و شور شدن آب یک چاه دارای پروانه بهرهبرداری و مجاز که تلخی و شور شدن آن مورد تأیید آزمایشگاههای فنی نیز قرارگرفته است، باغهای کشاورزان زحمتکش در حال خشکیده شدن باشد و مشکل معیشتی برای آنها ایجاد شود؛ و با عنایت به اضطرار موضوع و ازآنجاکه قانون در مورد تلخی و شوری آب سکوت کرده است و بر اساس اصل 167 قانون اساسی که در موارد سکوت قانون باید به منابع معتبر و یا فتاوای معتبر رجوع کرد و شرع مقدس نیز ضرر و زیان به غیر را جایز نمیداند و اصل 40 قانون اساسی و همچنین بر اساس ماده 22 قانون توزیع عادلانه آب که دو وزارت نیرو و کشاورزی را موظف به تأمین آب شیرین برای کشاورزی میکند، نظر آن مرجع عالیقدر بر طبق شرع مقدس در این خصوص و امکان دادن مجوز حفر یک چاه جدید در منطقهای که آب شیرین دارد بهجای آن چاه دارای مجوز که آب آن تلخ و شور شده است، چیست؟
فردی بقتل میرسد، حین الفوت دارای پدر و دختر صغیر بوده ، پدر او به ولایت قهری دعوی قتل را تعقیب می نماید، پدر نیز به رحمت خداوند واصل می گردد، عموها و عمه های دختر صغیر بعنوان ورثه پدر مقتول دعوی را ادامه می دهند یکی از عموها نیز قیمومیت صغیر را می پذیرد، دختر صغیر به سن رشد رسیده و دادگاه به رشید بودن وی حکم می دهد دختر در مقام تنها وارث قصد سازش و ختم دعوی قتل را دارد آیا عموها و عمه ها نیز در اعلام گذشت مدخلیت دارند یا اعلام گذشت دختر رشید کفایت دارد؟
اگر زید اموالش را به بکردر عقدی معاطاتی مانند هبه به شرط آنکه بکر بعد از مرگ زید یک سوم از اموال را صرف خیرات کند به وی واگذار کند و اتفاقا بکر زودتر از زید بمیرد حکم اموال چگونه است؟
با توجه به بند 10 شرط ضمن عقد سند نکاح : در صورتیکه پس از گذشت 5 سال زوجه از شوهر خود به جهت عقیم بودن و یا عوارض جسمی دیگر زوج صاحب فرزند نشود سوالات زیر مطرح می گردد؟
با توجه به پیشرفت علم پزشکی اگر پزشک قانونی اعلام کند که زوجین از طریق روش مصنوعی از جمله ivf می توانند باردار شوند آیا زوجه می تواند از این شرط برای مطلقه نمودن خود استفاده کند؟
با توجه به بند 10 شرط ضمن عقد سند نکاح : در صورتیکه پس از گذشت 5 سال زوجه از شوهر خود به جهت عقیم بودن و یا عوارض جسمی دیگر زوج صاحب فرزند نشود سوالات زیر مطرح می گردد؟
اگر تاریخ عقد سال 1386 باشد و زوجه فقط دوسال تمکین نموده باشد و با توجه به صدور حکم الزام به تمکین ، زوجه به زندگی مشترک باز نگردیده باشد آیا می تواند از این بند جهت طلاق استفاده کند ؟