مسأله 1856ـ کسى که خانه يا مغازه يا اطاقى را اجاره کرده و حق دارد به ديگرى واگذار کند نمى تواند به زيادتر از آن مبلغ اجاره دهد مگر اين که کارى (مانند تعمير و سفيد کردن يا گذاردن قفسه و فرش) در آن انجام داده باشد تا مقدار اضافى در برابر آن قرار گيرد.
مسأله 1844ـ اگر انسان با اين که مقدار بدهى خود را مى داند اظهار بى اطّلاعى کند و طلبکار او نداند و طلب خود را به کمتر از مقدارى که هست صلح کند صحيح نيست و بدهکار نسبت به مقدار اضافى مديون است، مگر اين که چنان باشد که اگر مقدار طلب خود را هم مى دانست باز به اين صلح راضى بود.
مسأله 1011ـ هرگاه عمداً يا سهواً صورت را به تنهايى کاملاً به طرف راست يا چپ برگرداند بنابر احتياط واجب نمازش را اعاده کند، ولى اگر صورت را کمى بگرداند بطورى که از قبله خارج نشود نماز باطل نمى شود.
مسأله 1785ـ هرگاه يکى از شروط بالا حاصل نباشد معامله باطل است ، ولى اگر خريدار و فروشنده راضى باشند که در عين باطل بودن معامله در مال يکديگر تصرّف کنند مانعى ندارد.
مسأله 1839ـ هرگاه با سرمايه شرکت معامله اى انجام دهند بعد معلوم شود شرکت باطل بوده، چنانچه همه شرکا آن معامله را اجازه دهند صحيح است و درآمدش مال همه آنهاست و کسانى که در اين ميان کارى براى شرکت کرده اند مى توانند مزد زحمتهاى خود را به اندازه معمولى بگيرند.
مسأله 1833ـ کسى که با سرمايه شرکت معامله مى کند اگر برخلاف قراردادى که با او کرده اند خريد و فروش کند و خسارتى پيش آيد ضامن است، همچنين اگر قرارداد خاصّى با او نگذاشته باشند و برخلاف معمول عمل کند ضامن مى باشد.
مسأله 592ـ هرگاه مرد در مرگ زن يا فرزند، لباس خود را پاره کند يا زن در عزاى ميّت صورت خود را بخراشد بطورى که خون بيايد، يا موى خود را بکند، بنابر احتياط واجب بايد مانند کفّاره قسم را بدهد، يعنى يک بنده آزاد کند، يا ده فقير را طعام دهد و يا آنها را بپوشاند، بلکه اگر خون هم نيايد به اين دستور عمل نمايد.
مسأله 349ـ هرگاه جبيره تمام صورت يا تمام يکى از دستها را گرفته باشد، بايد بنابر احتياط هم وضوى جبيره اى بگيرد و هم تيمّم کند، همچنين اگر جبيره تمام اعضاى وضو را گرفته باشد.
مسأله 301ـ هرگاه در صورت يا دستها بريدگى است که خون آن بند نمى آيد و آب براى آن ضرر ندارد، بايد در آب کر يا جارى فرو برد، يا زير شير آب بگيرد و قدرى فشار دهد که خون بند بيايد و بعد به دستورى که قبلاً گفته شد وضوى ارتماسى بگيرد، امّا اگر آب ضرر دارد بايد به دستور وضوى جبيره که بعداً مى آيد، عمل کند.
مسأله 280ـ در وضوى ارتماسى بايد صورت و دستها از بالا به پايين شسته شود، يعنى اگر وقتى صورت و دستها را در آب فرو مى برد قصد وضو کند، بايد صورت را از طرف پيشانى و دستها را از طرف آرنج در آب فرو برد و اگر موقع بيرون آوردن از آب قصد وضو مى کند بايدصورت را از طرف پيشانى و دستها را از طرف آرنج بيرون آورد.
مسأله 268ـ براى وضو، شستن صورت و دستها مرتبه اوّل واجب است و احتياط واجب، ترک مرتبه دوم است و امّا سوم و بيشتر حرام است. منظور از مرتبه اوّل آن است که تمام عضو را بشويد خواه با يک مشت آب باشد يا چندين مشت، وقتى که تمام شد يک مرتبه حساب مى شود.
مسأله 267ـ معمولاً پيش از شستن صورت، دستها را تا مچ مى شويند، ولى اين براى وضو کافى نيست، بايد بعد از شستن صورت در موقعى که دست راست و چپ را مى شويد تمام دست را بشويد و اگر فقط تا مچ را بشويد وضوى او باطل است.
مسأله 260ـ کسانى که محاسن دارند، چنانچه پوست صورت از لاى موها پيدا باشد بايد آب را به پوست برسانند و اگر پيدا نباشد شستن روى مو کافى است و رسانيدن آب به زير آن لازم نيست.
مسأله 258ـ هرگاه انگشتانش بيش از حدّ معمول بزرگ يا کوچک باشد اعتبارى به آن نيست، بلکه بايد ببيند افراد معمولى چه اندازه از صورت خود را مى شويند، او هم همان مقدار را بشويد، همچنين کسى که رستنگاه موى او بسيار بالا يا بسيار پايين است مطابق افراد معمولى صورت خود را مى شويد.
مسأله 257ـ صورت را از بالاى پيشانى يعنى جايى که موى سر مى رويد تا آخر چانه و از نظر پهنا به مقدارى که ميان انگشت وسط و شست قرار مى گيرد، بايد شست و اگر مختصرى از اين مقدار شسته نشود وضو باطل است، لذا براى اين که يقين پيدا کند تمام اين مقدار شسته شده بايد کمى اطراف آن را هم بشويد.