اگرکسی درمهریه قبول کند که حافظ کل قرآن باشد با فرض اینکه فایده ای از اینکار عاید زن می شود و مهریه صحیح است و بعدازازدواج حفظ نکند یا در صورت فوت مرد و یا زن و یا در جاهایی که مرد ملزم به پرداخت نصف مهریه است چگونه خواهد بود؟
اگر پسری قبل ازدواج عهد با خدا ببندد که وقتی ازدواج کرد مهریه رو به نیت چهارده معصوم 14 عدد بگیرد و خانواده دختر قبول نکنند آیا عهد او صحیح است و می تواند آن را بشکند؟
با توجه به مسئله 2041: هرگاه به خاطر ناتوانى مرد از نزديكى، زن عقد را به هم زند، شوهر بايد نصف مهر او را بپردازد، ولى اگر به خاطر يكى ديگر از عيبهاي موجب فسخ نکاح، مرد يا زن عقد را به هم بزند اگر باهم نزديكى نكرده باشند چيزى بر مرد نيست و اگر كرده باشند بنابر احتياط واجب بايد تمام مهر را بپردازد. حال سوال این است که 1-تمام مهر یا مهرالمثل؟ 2- اگر بعد از اطلاع از عیب مرد به آن راضی شود مهریه را ضامن است یا بدل به مهرالمثل می شود؟
من قبل از ازدواجم با يکى ديگر نامزد بودم ولى خانوادها مانع ازدواج شدند اما من زن بودم ولی به هيچکس نگفتم چون ميترسيدم تا اينکه باکسى که دارم زندگى ميکنم آشنا شدم ولى هيچى به او نگفتم تا اينکه نامزد شديم فريبش دادم گفتم کار خودت است و حالا زندگى خوبى دارم دوتا دختر دارم، آیا با توجه به این دروغ و تدلیس عقدمان صحیح است و می توانم مهریه بگیرم؟
اگر در عقد موقت شرط شود که این عقد جهت محرمیت می باشد و به قصد ازدواج و زناشویی نمی باشد و مهریه یک عدد سکه تمام بهار آزادی تعیین شده باشد و پس از آن دختر و پسر با رضایت و تراضی نزدیکی نمایند پس از اتمام مدت صیغه نامه زوجه مایل به عقد دائم نباشد آیا دختر می تواند به دلیل ازاله بکارت درخواست مهرالمثل نماید؟
آیا فلسفه مهریه صرفا مادی است؟ آیا می توان گفت که مبلغ مهریه را باید قبل از ازدواج به دختر پرداخت کرد؟ با توجه به شرایط زندگی دختران در گذشته که خانه دار بودند و لذا امکان اشتغال و استقلال اقتصادی نداشتند، آیا با تغییر شرایط امروزی و اصرار دختران به اشتغال، می توان گفت که برای زنان شاغل، با توجه به تعالیم اسلامی و تغییر شرایط مهریه با ارزش مادی تعلق نمی گیرد؟
متناسب با شرایط فعلی جامعه چه میزان مهریه ای به جوانان پیشنهاد می کنید؟
در مواردی که خانمی در عقد موقت مردی است و شوهر دارد اما با اطلاع از باطل بودن عقد با مرد دیگری ازدواج می کند یا در عده است و می داند ازدواج در عده جایز نیست ولی اقدام به ازدواج میکند،اما مرد از این موضوع اطلاع ندارد، آیا مهریه بر عهده ی مرد واجب می شود یا نه؟
يكي از دوستانم براي ازدواج موقت به خانمي که متصدي اين نوع ازدواج هاست مراجعه نموده ، اين خانم دوست مرا به خانه اي دعوت ميكند ،وقتي مرد وارد خانه ميشود ياالله ميگويد اما خانمي كه قرار است با او ازدواج کند پوشش مناسب ندارد بعد آن خانم واسطه ميگويد برو كارت را بکن ،مرد ميگويد صيغه نميخوانيد و آن زن واسطه صيغه اي ميخواند و من هم قبلت گفتم بعد ديدم مکان مناسبي نيست و به انحاي مختلف از آنجا فرار كردم؛
من و همسرم عقد دائم هستیم ولی هنوز زندگی مشترک را شروع نکرده ایم من و ایشان یک بار نزدیکی از پشت داشته ایم آیا با وجود برقراری رابطه جنسی از پشت ایشان میتوانند از حق حبس استفاده کنند؟
پزشکی که با توجه به ضرورت عمل ترمیم بکارت برای دختر را انجام می دهد در صورت ازدواج و کشف عدم بکارت وی و فسخ عقد توسط زوج ضامن مهریه است؟ یا مدلس خود دختر محسوب می شود؟
دختری که بدون اذن پدر عقد موقت مردی شده که عقد را اشتباه خوانده اند و دختر با توجه به اینکه قبلا نیز یکبار بکارتش را از دست داده با این شخص نزدیکی می کند حالا باتوجه به این سوال آیا مهریه ای که تعیین شده باید بدهند و یا مهرالمثل بدهد؟
6 سال است که ازدواج نموده ام،خانم در ابتدای ازدواج گفتند که مدت کوتاهی نامزد بوده اند و بعد مدت کوتاهی نامزدی را بهم زده اند بنده هم با قبول موضوع که ایشان هنوز دختر هستند با ایشان ازدواج کردم و حال بعد از 6 سال فهمیده ام که ایشان نه تنها نامزدی بلکه مدت 3 سال زندگی مشترک داشته اند و بعد از جدایی از همسر قبلی در همان سال و قبل ازدواج با بنده به دکتر رفته و جراحی پرده بکارت کرده اند که خود را دختر جلوه دهند.حکم عقد بنده،نفقه و مهریه ای که به ایشان پرداخت نموده ام چیست؟قابل ذکر است که من مدت 4 سال است که از ایشان به دلایل فوق جدا زندگی می کنم و در حال متارکه هستم.
بعد از طلاق اگر فرزندان (دختر)، خودشان بخواهند که نزد مادر بمانند و با او زندگی کنند و تصمیم بگیرند تا دیگر نزد پدر برای همیشه برنگردند، در این صورت نفقه به فرزندان تعلق میگیرد یا نه ؟
مهریه زنی یک میلیون تومان به شرط انتقال یک باب خانه معین توسط زوج ظرف یک سال، ضمن عقد نکاح تعیین می شود.
1-چنانچه زوج قبل از انجام شرط فعل مذکور، زوجه خود را طلاق شرعی دهد، آیا به جهت منتفی شدن عقد اصلی، شرط فعل مذکور نیز زایل می شود و دیگر زوجه حقی نسبت به خانه مذکور ندارد یا دارد؟
2-اگر زوج قبل از طلاق و قبل از انتقال خانه مذکور به زوجه، آن را به شخص ثالثی بفروشد. آیا معامله دوم صحیح است یا زوجه به استناد شرط ضمن عقد نکاح، می تواند ادعا کند معامله یاد شده سبب تضییع حق وی شده؛ بنابراین نافذ نیست و آن را ردّ بنماید؟
3-در صورتی که زوج بعد از عقد نکاح و قبل از عمل به شرط یاد شده، از دنیا برود و عقد نکاح به سبب مرگ منفسخ شود، آیا زوجه می تواند علیه ورثه نسبت به انتقال خانه مذکور اقامه دعوا کند، یا به جهت این که شرط فعل تنها ایجاد تکلیف علیه مشروط علیه می کند و حکم وضعی بر آن بار نمی شود تا قابل انتقال به ترکه باشد، دیگر پس از وفات زوج، تکلیف مذکور منتفی می شود و زوجه حقی به خانه ندارد؟
4-در صورتی که مهر مذکور به صورت شرط فعل ضمن عقد نکاح تعیین نمی شد بلکه به عنوان یک قرارداد معین و مستقل تعیین می شد، آیا تأثیری در پاسخ پرسشهای سابق الذکر داشت یا خیر؟
چنانچه مردی به خانمی نوشته ای بدهد که تا تاریخی معلوم وی را با مهریه ای معلوم (مثلاً 500 سکه طلا) عقد خواهد کرد و اگر تا آن تاریخ، وی را عقد نکرد، باید به وی 500 سکه طلا بدهد اما مرد بنا به هر دلیلی زن را عقد نکرده است.حال، آیا گرفتن سکه ها از مرد با عنایت به اینکه هیچگونه عقد و صیغه ای صورت نگرفته است؛ از لحاظ شرعی چه حکمی دارد؟
من با اینکه میدانم دیدن عورت به غیر از همسر کار حرامیست ولی مجبور هستم که عورتم را اپیلاسیون کنم چون درغیر این صورت زندگیم از هم میپاشد و مجبور به طلاق هستم ایا برای حفظ زندگی این کار را بکنم باز هم حرام است و گناه محسوب میشود؟
مادرشوهرم ازپدرشوهرم طلاق گرفته بعد باهم صیغه نودونه ساله شدن، تا بتوانند ازحقوق پدرومادرش استفاده کند، پدر و مادرش فوت کردند و الان شش ماه است که حقوق به حساب مادر شوهرم واریز می شود، من خیلی مانعش شدم که این کار را نکند، به او گفتم این پول حرام است اما می گوید شوهرم خرجی بهم نمیدهد چیزی برای خانه نمیخرد تا غذادرست کنم من هم مجبورشدم این کار را انجام بدهم، بعدهروقت غذادرست میکند به ماهم می گوید بیا بخوریم، شوهرمن که پسرش است، برای خانه چیزی نمیخرد تا من غذا درست کنم، بهم می گوید باید همان جا غذابخوری، الان تکلیف من چیست؟ غذا خوردن من چه حکمی دارد؟