زنم را طلاق داده ام و حضانت دخترم تا هفت سال با مادرش هست و در هفته یک روز می توانم او را ببینم قاضی حکم داده است حال آیا حضور فرزند در شب نزد پدر به جهت انجام وظایف مربوط به حضانت اشکال شرعی دارد؟
شخصی بعد از رسیدن به سن بزرگی محجور گردیده(یعنی حجرش متصل به صغر نمیباشد) و این شخص محجور دارای پدر و همسر و فرزند میباشد و پدر هم دارای حسن شهرت و صلاحیت میباشد با این توضیحات 3 سوال دارم که در ذیل بیان میگردد :
1)آیا پدر با توجه به اینکه ولی محجور هم میباشد نسبت به دیگران جهت قیمومت دارای اولویت میباشد؟
2)چنانچه پدر بعنوان قیم اینچنین محجوری که کبیر میباشد انتخاب و انتصاب گردد آیا پدر فقط قیم میباشد از جهت قیمومت یا ولایت مطلق پدر بعد از رسیدن به سن کبر همچنان باقی است؟یعنی پدر هم قیم است و هم ولی یا فقط قیم؟
3)شخص کبیر (بعد از بلوغ )چه محجور(سفیه یا مجنون) باشد و چه غیر محجور (رشید یا عاقل)،آیا بازهم پدر ولایت بر فرزندش دارد؟یا عنوان و سمت ولایت پدر فقط مربوط به صغیر(قبل از بلوغ) میباشد؟(در صورت داشتن ولایت در هردو صورت ، محدوده آن چه مقدار تعریف و معین میگردد )
دختری پدرش به دلیل دوری راه مخالف ازدواجش بوده باتمام تلاش دوطرف نتوانستند رضایت او را بگیرند آیا دختر و پسر میتوانند خود صیغه عقد دائم را جاری کنند با مهریه تعیین شده است ؟ اما بعد از مدتی پدر دختر راضی میشود ولی با مهریه دیگری و خطبه عقد با مهریه ای که از جانب پدر تعیین شده بوده خوانده میشود کدام عقد صحیح هست؟ زمانی که خطبه عقد اول جاری شده دختر19سال داشته.اگر پسر بعد از عقد بگوید که دختر به من قول داده بوده برا مهریه اول و الان مهریه اش حرام هست تکلیف چیست؟
اذن پدر در دختر دوشیزه شامل چه چیزهایی میشود مثلا پدر دختر، داماد را پسندیده ولی در میزان مهریه نظر وی با دختر متفاوت است حالا تعیین میزان مهر باید با نظر ولی باشد یا نظر دختر مهم است؟
دختری که بدون اذن پدر عقد موقت مردی شده که عقد را اشتباه خوانده اند و دختر با توجه به اینکه قبلا نیز یکبار بکارتش را از دست داده با این شخص نزدیکی می کند حالا باتوجه به این سوال آیا مهریه ای که تعیین شده باید بدهند و یا مهرالمثل بدهد؟
من قبلا در مورد نفقه شوهر بر زن پرسیدم و شما گفتید باید حتما با اذن شوهر از دارایی های اون به عنوان خرجی چیزی بر داری و گفتید که طبق عرف قبل از عروسی خرج با پدر دختر هست نه با همسر . پس چطور بارها تو دین تاکید شده بر اینکه بعد از تمکین خاص زن نفقه بر گردن مرد واجب میشود . مگر امر واجب مثل نماز و روزه و غیره نیست ؟ چطور من بعد ده ماه عقد که در تمکین خاص شوهرم هستم نباید نفقه از او بگیرم؟ اگر سالها من رو در عقد نگه داشت و شرایط خونه و وسایلش اماده نبود گناه من چیه ؟ چرا نفقه نباید بگیرم؟ خواهش میکنم راهنماییم کنید . پس چرا میگن بعد از تمکین خاص نفقه واجب میشه؟
دختر 22 ساله درزمان حیات اقای بهجت بدون اذن پدر صیغه موقت خوانده ودر زمان حیات ایشان قبل تمام شدن مدت با اجازه پدر به عقد دایم شخص دیگری درامده ایا رجوع در این مورد به مرجع مساوی برای باطل بودن صیغه اول درست بوده؟ حکم ازدواج دوم چیست؟
دختری در دوران نامزدی قبل از عقد، تصادف کرده و به حالت اغما است. نامزدش می خواهد از او مراقبت کند. آیا می توانند برای محرمیت با اذن پدر او را عقد کنند؟
اگر پدر عروس با این ذهنیت که مهریه 140 سکه است اذن به عقد دایم دخترش بدهد ولی دختر و پسر بدون اطلاع پدر با 14 سکه عقد دایم بخوانند آیا عقد آنها صحیح است؟
صیغه موقت بدون اذن پدر انجام شد بعد از تحقیق فهمیدم عقد باطل است و جدا شدم اما نمی دانستم که باید مدت بخشیده شود و بعدش با شخص دیگری قبل از تمام شدن مدت دخول از پشت داشتم و میخواهم با آن شخص ازدواج کنم حکم چیست؟(در همان زمان از مراجع تحقیق کردم و گفتند عقد باطل است و چیزی در مورد بخشیدن مدت نگفتند)
اگر دختر باکره ای بدون اذن ولی اقدام به صیغه موقت با مردی مسن نماید اما هیچ گونه دخول یا عمل زناشویی نداشته اند حتی کنار یکدیگر هم نخوابیده اند و این که آن مرد مسن هم فوت کرده است آن دختر میتواند با پسر آن مرد ازدواج موقت یا دائم نماید؟
اگر در ازدواج دختر به سردفتر ازدواج اعلام نماید نمیخواهم پدرم از ازدواج قبلی همسرم اطلاع پیداکند زیرا داماد به بنده و مادرم گفته است، اما پدرم اگر بفهمد ممکن است از این ازدواج ممانعت کند آیا خواندن عقد با این شرایط صحیح است یا خیر ؟
دختری در سن 18 سالگی به اصرار مادر و مخالفت خود دختر به عقد پسر دایی خود در می آید. قبل از عقد، پدر که به شدت مخالف این مساله بوده است خانه را ترک می کند و فامیل برای آنکه بتوانند صیغه عقد را جاری کنند پدربزرگ دختر را می آورند و دختر با چشم گریان و با نارضایتی خود و پدر سر سفره عقد بله را می گوید. آیا این عقد که با نارضاتی قلبی دختر و با نارضایتی شدید پدر که منجبر به ترک خانه قبل از عقد شده است صحیح است؟ آیا زمانی که پدر به شدت ناراضی است، برای توجیه کار می توان از پدربزرگ به عنوان یک ابزار استفاده کرد؟
مرد متأهلی دختری علاقمند شده و پس از خواستگاری بدون اینکه خانواده دختر بدانند که متأهل است با اجازه خانواده دختر صیغه موقت خوانده( دختر از متأهل بودن آقا خبر داشته) و 5 سال است که یکدیگر را دوست دارند و دختر دیگر باکره نیست و الان خانواده یا خواهران دختر که از متأهل بودن خبردار شدند مخالف با ازدواج با مرد متأهل هستند و در حال حاضر دختر خواستگاری دارد و خانواده دختر او را تحت فشار قرار داده اند. ضمنا کسی اطلاع ندارد که دختر دیگر باکره نیست از نظر شرعی و از نظر وجدانی چه کاری باید در قبال دختر انجام دهد؟
اگر پدر دختر با ازدواج او با پسری کاملا موافقت کرده باشد وبه پسر جواب قطعی داده باشد که دختر خودرا به ازدواج او درخواهد آورد و ارتباط دختر و پسر خیلی زیاد باشد ولی پدر به بهانه ی اینکه دخترش باید درسش را تمام کند و در صورت عقدکردنش از درس خود عقب می ماند تایکی دو سال آینده عقدآنها را به تاخیر می اندازد در حالی که تمام اقوام و بزرگترها اصرار بر محرم شدن این دو دارند ولی پدر زیربار نمی رود، آیا خود دختر و پسر با اکتفا به اینکه پدر راضی به ازدواج آنهاست می توانند صیغه ی عقد موقت یا دائم را بین خود جاری کنند تا ارتباطشان خالی از گناه باشد؟(دختر وپسر رابطه خیلی نزدیکی دارند و پدر هم با این ارتباط مشکلی ندارد)
شخصی در نظر دارد فرزند خوانده خود را از طریق عقد موقت بین دختر نوزاد خواهرش{خواهر مرد} و این فرزند خوانده او را با به اصطلاح عمه اش محرم کند .و این اقا اگر جریان را به خواهر و شوهر خواهرش بگوید قطعا راضیند ولی نمی خواهد جریان فرزند خواندگی را بفهمند .سوال: با اینکه می داند اگر از شوهر خواهرش بخواهد حتما راضی است، آیا می تواند نگوید ودختر خواهرش را برای مدت کوتاهی فقط بخاطر محرم شدن با پسرخوانده اش عقد کند ؟به اصطلاح اذن فحوی کافی است؟
به شرط اینکه پدرم یک تکه زمین هنگام خرید منزل کمکمان کند با مردی ازدواج کردم موقع خرید منزل پدرم آلزایمر داشتند بچه هایش مخالفت کمک کردن شدند، آیا مادرم میتواند کمک کند ؟