اگر دختری از مرجع تقلیدش بپرسد آیا میتواند با فلان پسر ازدواج کند یا نه آیا با او حرام ابد شده یا نه مرجع تقلیدش بگوید بر او حرام ابد نشده، و میتواند با او ازدواج کند و بعدش مرجع تقلید فوت کند آیا باز هم میتواند با پسر ازدواج نماید؟
اگر در مساله ای احتیاط واجب داده باشند آیا میتوان گاهی به احتیاط و گاهی به فتوای اعلم بعد از مرجعمان مراجعه کنیم؟
آیا اگر خواستیم در آن مساله از دیگری تقلید کنیم و افرادی باشند که در اعلمیت بعد از مرجع خودمان مساوی اند هربار میتوانیم از یکی از آنها تقلید کنیم؟
آیا اگر یکبار به احتیاط واجب عمل کرده باشیم میتوانیم از آن پس به اعلم بعد از مرجع خودمان در آن مساله مراجعه کنیم؟
در حاشيه عروه الوثقي ج1 فصل في غايات الوضوئات الواجبه وغيرالواجبه مساله 14في جواز كتابة المحدث آية من القرآن بإصبعه على الأرض أو غيرها إشكال (4)، و لا يبعد عدم الحرمة (5)...مكارم الشيرازي: بل الأحوط لو لم يكن الأقوى، حرمته، لأنّه يحدث تحت إصبعه الخطّ القرآني، فيمسّه:
حال سؤال اين است كه منظور از عبارت معظم له چيست؟ آيا فتوا به عدم جواز است يا احتياط واجب است يا مثل نظر مرحوم فاضل لنكراني است كه احتياط واجب نزديك به فتوا است كه قابل رجوع به مرجع بعدي نيست؟
آیا در مسأله 9رساله که در مورد احتیاط واجب می گوید می توان به مرجع اعلم یا مساوی دیگر رجوع کرد لازم است به مرجعی رجوع شود که در آن مساله فتوا داشته باشد یا اگر از جهت دیگری احتیاط کرده باشد نیز می توان رجوع کرد؟
آیا باید به تمام دستورات مرجع تقلید بدون چونوچرا عمل کرد، مثلاً اگر مرجع تقلید هم مانند امام معصوم که به شخصی فرمودند که برود داخل تنور پر از آتش، چنین دستوری دهد آیا عمل به آن صحیح است؟ این مثال فقط برای روشنتر شدن موضوع بیانشده است؟
تفاوت بین فتوا و حکم از کجا سرچشمه میگیرد که فتوا فقط بر مقلدین لازم العمل است اما حکم بر جمیع افراد؟ اگر دو فقیه احکام مختلف دهند چه وضعى پیش میآید؟ اصلاً فقیهى که حاکمیت عامه ندارد آیا حکمش بر امّت نافذ است؟
مسأله 17ـ هرگاه فتواى مجتهد تغيير کند بايد به فتواى جديد عمل شود، امّا اعمالى را که مطابق فتواى سابق عمل کرده (مانند عبادات يا معاملاتى که انجام داده) صحيح است و اعاده لازم ندارد، همچنين اگر از مجتهدى به مجتهد ديگر عدول کند، اعاده اعمال سابق لازم نيست.
مسأله 15ـ هرگاه کسى در نقل فتواى مجتهدى اشتباه کرده بايد بعد از اطّلاع، صحيح آن را بگويد، و اگر در منبر و سخنرانى گفته بايد آن را در جلسات مختلف تکرار کند تا کسانى که به اشتباه افتاده اند از اشتباه درآيند، امّا اگر فتواى آن مجتهد تغيير کرده، اعلام تغيير بر او لازم نيست.
مسأله 7ـ براى آگاهى از فتواى مجتهد چند راه وجود دارد: اوّل، شنيدن از خود مجتهد يا ملاحظه دستخطّ او; دوم، ديدن در رساله اى که مورد اطمينان باشد; سوم، شنيدن از کسى که مورد اعتماد است; چهارم، مشهور بودن در ميان مردم بطورى که سبب اطمينان شود.
مشکل بزرگی دارم ولی بهطور خلاصه میگویم: زنی 21 ساله هستم 1 سال پیش آقای صانعی را بهعنوان مرجع انتخاب کردم و فتوای ایشان دربارهی ادرار روی سرامیک این است که با دستمال برداری پاک است من این کار را انجام دادم. بعد از ماهها به من گفتند ایشان دیگر مرجع نیستند و من شمارا 2 ماه است مرجع خود نمودم حال فتوای شما پاک کردن با آب است. حالا من فکر میکنم تمام زندگیام نجس است چون بارها از تاوَن قسمتها با طی و بخارشور همهجای منزلم را پاک کردم. من دارم دیوانه میشوم اعصابم بههمریخته عاجز و خسته شدهام.شما را به خدا قسم میدهم تا از بین نرفتم مرا راهنمایی کنید.