مسأله 1914ـ انسان مى تواند قبل از مرگ خود خواه صحيح و سالم باشد يا بيمار هر قدر از مال خود را بخواهد، به ديگرى ببخشد، يا جنسى را ارزانتر از قيمت بفروشد، يا به مصرف خود و عيال و ميهمان برساند، ولى احتياط آن است که در مرضى که با آن از دنيا مى رود (يعنى در آستانه مرگ) در بيش از ثلث مال خود چنين تصرّفاتى نکند، مگر با اجازه ورثه.
مسأله 1914ـ انسان مى تواند قبل از مرگ خود خواه صحيح و سالم باشد يا بيمار هر قدر از مال خود را بخواهد، به ديگرى ببخشد، يا جنسى را ارزانتر از قيمت بفروشد، يا به مصرف خود و عيال و ميهمان برساند به شرط این که کاملاً هوشیار باشد، ولى احتياط مستحب آن است كه در مرضى كه با آن از دنيا مى رود (يعنى در آستانه مرگ) در بيش از ثلث مال خود چنين تصرّفاتى نكند، مگر با اجازه ورثه.
مسأله 1840ـ «صلح» آن است که انسان با ديگرى در امرى که مورد اختلاف است يا امکان دارد مورد اختلاف و نزاع واقع شود سازش کند که مقدارى از مال يا منفعت يا حقّ خود را به ديگرى واگذار نمايد، يا از طلب يا حقّ خود بگذرد که او هم در عوض مقدارى از مال يا منافع خود را به او واگذار نمايد، يا از طلب يا حقّ خود بگذرد و اين را «صلح معوّض» مى نامند و اگر اين واگذارى بدون عوض باشد «صلح غيرمعوّض» نام دارد و هر دو صحيح است.
مسأله 1067ـ کسى که زياد شک مى کند اگر شک کند رکنى را به جا آورده يا نه (مانند رکوع) و به آن اعتنا نکند بعد يادش بيايد که آن را به جا نياورده است، چنانچه وارد رکن بعد نشده بايد آن را به جا آورد و اگر مشغول رکن بعد شده نمازش باطل است، ولى اگر غير رکن باشد و بعد يادش بيايد که به جا نياورده، چنانچه وارد رکن بعد نشده به جا مى آورد و اگر وارد رکن بعد شده بر نمى گردد و نمازش صحيح است.
مسأله 1066ـ هرگاه انسان شک کند کثيرالشّک شده يا نه بنا مى گذارد بر اين که کثيرالشّک نشده و بعکس اگر کثيرالشّک بوده، تا يقين نکند به حال معمولى برگشته، بايد به شکّ خود اعتنا نکند.
مسأله 832ـ تزيين كردن مسجد به طلا اشكال دارد. همچنين احتياط واجب آن است كه عکس چيزهايى كه روح دارد مثل انسان و حيوان را در مسجد نصب نکنند، ولی در جای دیگر مانند کتابخانه مسجد مانعی ندارد.
مسأله 364ـ اگر انسان جماع کند و به اندازه ختنه گاه يا بيشتر داخل شود، مرد و زن هردو جُنُب مى شوند، خواه بالغ باشند يا نابالغ، منى بيرون آيد يانه. اين در صورتى است که جماع در قُبُل باشد و اگر در دُبُر باشد بنابر احتياط واجب بايد جمع کند بين غسل و وضو.
مسأله 361ـ اگر رطوبتى از انسان خارج شود و نداند منى است يا رطوبت ديگر، چنانچه همراه با «جستن» و «شهوت» بوده باشد آن رطوبت حکم منى دارد و اگر اين دو نشانه، يا يکى از آنها را نداشته باشد حکم منى ندارد، ولى در زن و مريض لازم نيست که با جستن بيرون آيد، بلکه اگر رطوبت هنگامى بيرون آيد که به اوج شهوت جنسى رسيده است، حکم منى دارد.
مسأله 323ـ هرگاه انسان وضو داشته و شک کند باطل شده يا نه، بنامى گذارد که وضوى او باقى است و بعکس اگر کسى وضو نداشته، شک دارد وضو گرفته يا نه، بنا مى گذارد که وضو نگرفته است.
مسأله 235ـ باطن بدن انسان (مانند داخل دهان و بينى) اگر نجس شود همين که نجاست از بين برود پاک مى شود، مثلاً اگر از لثه ها خون بيرون آيد و در آب دهان از بين برود يا خون را بيرون بريزد آب کشيدن داخل دهان لازم نيست؛و ملاقات در باطن دهان و غیر آن موجب نجاست نمی شود اما اگر دندان مصنوعی در دهان باشد احتیاط مستحب آن است که آن را آب بکشد.
مسأله 79ـ رطوبتهايى که از انسان خارج مى شود غير از بول و منى بر چند قسم است: اوّل آبى که گاه بعد از بول بيرون مى آيد و کمى سفيد و چسبنده است و به آن «وَدْى» مى گويند، دوم آبى که هنگام ملاعبه و بازى کردن با همسر بيرون مى آيد و به آن «مَذْى» مى گويند، سوم آبى که گاه بعد از منى بيرون مى آيد و به آن «وَذْى» گويند، همه اين آبها در صورتى که مجرا آلوده به بول و منى نباشد، پاک است و وضو و غسل را هم باطل نمى کند.
مسأله 89ـ بول و مدفوع انسان و هر حيوان حرام گوشت که خون جهنده دارد، يعنى اگر رگ آن را ببرندخون از آن به سرعت جارى مى شود، نجس است، احتياط واجب آن است از بول حيوان حرام گوشت که خون جهنده ندارد نيز اجتناب کند; ولى فضله حيوانات کوچک ـ مثل پشه مگس و مانند آنها پاک است ـ بنابر اين از فضله موش و گربه و حيوانات درنده و مانند آنها بايد اجتناب کرد.
مسأله 79ـ رطوبتهايى که از انسان خارج مى شود غير از بول و منى بر چند قسم است: اوّل آبى که گاه بعد از بول بيرون مى آيد و کمى سفيد و چسبنده است و به آن «وَدْى» مى گويند، دوم آبى که هنگام ملاعبه و بازى کردن با همسر بيرون مى آيد و به آن «مَذْى» مى گويند، سوم آبى که گاه بعد از منى بيرون مى آيد و به آن «وَذْى» گويند، همه اين آبها در صورتى که مجرا آلوده به بول و منى نباشد، پاک است و وضو و غسل را هم باطل نمى کند.
آیا ممکن است انسان با جن ارتباط برقرار کند (با توجه به اینکه این دو از یک عالم وجودی نیستند)؟ آیا رجوع به افرادی که ادعای ارتباط با جن را دارند برای مداوا ازلحاظ شرعی اشکال دارد؟
اگر انسان همانطور که از دیدن یک باغ و گلستان لذّت میبرد از نگاه کردن بهصورت انسان دیگر (مرد یا زن) لذّت ببرد، آیا این کار حرام است و مصداق قصد ریبه و لذّت بهحساب میآید؟
آیا زندگی انسانی که از طریق شبیهسازی به وجود میآید بدون حضور خداوند و بدون داشتن روحی پاک تا ابد جریان دارد یا برای این انسان خدا و بهشت و جهنم و سایر احکام و ...معنی دارد یا خیر؟ آیا خدا این انسان را جزو بند گان خویش میداند؟ آیا این انسان ازنظر حقوق بشری با انسانهای دیگر در یک طراز قرار دارد؟ و آیا انسان حق ازدواج دارد؟