مسأله 1378ـ هرگاه چنين کسى بخوابد و بيدار شود و بداند يا احتمال دهد که اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح براى غسل کردن بيدار مى شود چنانچه بخوابد و بيدار نشود احتياطاً بايد روزه آن روز را قضا کند، هم چنين است اگر براى دفعه سوم بخوابد و بيدار نشود، ولى در هيچ يک از اينها کفّاره بر او واجب نمى شود.
مسأله 1377ـ کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مى داند يا احتمال مى دهد که اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود، چنانچه تصميم داشته باشد که بعد از بيدار شدن غسل کند و با اين تصميم بخوابد و تا اذان بيدار نشود روزه اش صحيح است، ولى اگر تصميم بر غسل نداشته باشد يا مردّد باشد که غسل بکند يا نه، در اين صورت اگر بيدار نشود روزه اش اشکال دارد.
مسأله 1376ـ کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مى داند اگر بخوابد تا صبح بيدار نمى شود نبايد بخوابد و چنانچه بخوابد و بيدار نشود روزه اش اشکال دارد و بنابر احتياط واجب بايد قضا و کفّاره به جا آورد، امّا اگر احتمال دهد که بيدار مى شود، مى تواند بخوابد، و احتياط اين است که در دفعه دوم که بيدار شد نخوابد تا غسل کند.
مسأله 1374ـ کسي که در شب ماه رمضان وقت براي غسل ندارد اگر خود را جنب کند، چنانچه وقت برای تیمم داشته باشد و تیمم کرده است روزه اش صحیح است هر چند کاری بر خلاف احتیاط انجام داده است.
مسأله 1373ـ اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش کند و بعد از یک یا چند روز یادش بیاید، بنابر احتیاط واجب باید روزه هر چند روزی را که یقین دارد جنب بوده قضا نماید، مثلًا اگر نمی داند سه روز جنب بوده یا چهار روز، بنابر احتیاط واجب باید سه روز را قضا کند و قضای روز چهارم احتیاط مستحب است.
مسأله 1370ـ اگر فراموش کند که روزه است و به نيّت غسل سر را زير آب کند روزه و غسل او هر دو صحيح است، ولى اگر بداند روزه واجب معيّن است و عمداً چنين کند بنابر احتياط واجب هم روزه را بايد قضا کند و هم غسل را دوباره انجام دهد.
مسأله 742ـ هرگاه نجس بودن چيزى را فراموش کند و بدن يا لباسش با رطوبت به آن ملاقات کند و نماز بخواند بعد يادش بيايد نماز او صحيح است، همچنین اگر بدنش با رطوبت به چيزى که نجس بودن آن را فراموش کرده ملاقات کند و بدون آن که خود را آب بکشد، غسل کند، غسل و نمازش صحیح است.
مسأله 667ـ كسى كه وظيفه اش تيمّم است اگر براى كارى تيمّم كند تا تيمّم و عذر او باقى است مىتواند تمام كارهايى را كه وضو و غسل در آن شرط است به جا آورد،اما اين قاعده يك استثنا دارد و آن تيمم براى تنگی وقت است كه اين تيمم فقط براى اقامه نماز فائده دارد.
مسأله 666ـ هرگاه به جاى غسل تيمّم کند و بعد کارى که وضو را باطل مى کند انجام دهد براى نمازهاى بعد فقط بايد وضو بگيرد و اگر نمى تواند وضو بگيرد به جاى آن تيمّم کند.
مسأله 665ـ هرگاه به جاى غسل تيمّم کند لازم نيست وضو بگيرد، يا تيمّم ديگرى بدل از وضو کند، خواه غسل جنابت باشد يا غسلهاى ديگر، ولى احتياط مستحب آن است که در غسلهاى ديگر وضو بگيرد يا اگر نمى تواند تيمّم ديگرى بدل از وضو کند.
مسأله 661ـ کسى که نمى تواند وضو بگيرد يا غسل کند جايز است نمازهاى مستحبّى را با تيمّم بخواند، حتّى اگر مثلاً براى انجام نماز شب وقت تنگ است مى تواند تيمّم کند.
مسأله 636ـ هرگاه بتواند وضو بگيرد يا غسل کند و نماز را بدون مستحبات (ماننداقامه و قنوت) به جاآورد بايد چنين کند حتّى اگر به اندازه سوره هم وقت ندارد مى تواند آن را ترک نمايد و با وضو نمازبخواند.
مسأله 634ـ کسى که نمى داند وقت تنگ شده يا نه، بايد وضو بگيرد يا غسل کند، ولى اگر مى داند مقدار کمى وقت دارد امّا مى ترسد اگر سراغ وضو يا غسل برود به نماز نرسد بايد تيمّم کند.
مسأله 633ـ هرگاه کسى عمداً نماز را بقدرى تأخير بيندازد که وقت وضو يا غسل نداشته باشد معصيت کرده، ولى نماز او با تيمّم صحيح است، هرچند احتياط مستحب آن است که قضاى آن را نيز به جا آورد.
مسأله 628ـ هرگاه به مقدار کافى آب دارد امّا اگر آن را به مصرف وضو يا غسل برساند مى ترسد خودش يا فرزندان يا دوستان و همراهانش از تشنگى هلاک يا بيمار شوند، يا فوق العاده به زحمت بيفتند، بايد تيمّم کند و آب را نگه دارد، همچنين اگر انسان غير مسلمانى جان او در خطر باشد بايد آب را به او بدهد و تيمّم نمايد، درباره حيوان نيز همين حکم جارى است.
مساله 612- در هفت مورد بايد بجاي وضو يا غسل تيمم کرد:
اول: عدم امکان تهیه آب به اندازه وضو و غسل.
دوم: عدم امکان استفاده از آب.
سوم: خوف از استعمال آب.
چهارم: خوف از هلاکت خود و همراهان
پنجم: عدم وجود آب بیش از مقدار تطهیر.
ششم: غصبی بودن آب یا ظرف آن.
هفتم: تنگی وقت.
مسأله 520ـ براى غسل و کفن و نماز و دفن ميّت بايد از ولىّ او اجازه بگيرند، شوهر نسبت به زن خود از همه اَوْلى است، سپس کسانى که از ميّت ارث مى برند به ترتيبى که در ارث بيان شده ولايت بر ميّت دارند و چنانچه در يک طبقه وارث مرد و زن باشند، احتياط اين است از هر دو اجازه بگيرند.
مسأله 610ـ انسان نمى تواند با غسلى که به اميد مطلوب بودن به جا آورده نماز بخواند بلکه بايد احتياطاً وضو نيز بگيرد، ولى با غسلهايى که مستحب بودن آن قطعى است مانند غسل جمعه مى توان نماز خواند.
مسأله 609ـ غسل کردن براى وارد شدن در مکانهاى مقدس به اميد ثواب پروردگار مستحبّ است، از جمله براى داخل شدن در مکّه و مدينه، يا براى داخل شدن در مسجدالحرام و مسجد پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) و همچنين حرم امامان(عليهم السلام) و اگر در يک روز چند مرتبه مشرّف شود يک غسل کافى است و اگر کسى مى خواهد در يک روز داخل مکّه شود و به مسجد الحرام رود، يا داخل شهر مدينه شود و به مسجد پيغمبر(صلى الله عليه وآله)برود، يک غسل به نيّت همه کفايت مى کند. همچنين مستحبّ است غسل براى زيارت پيغمبراکرم(صلى الله عليه وآله) يا امامان از دور يا نزديک و براى نشاط عبادت و رفتن به سفر به قصد رجاء.
مسأله 608ـ غسلهاى مستحب در شرع اسلام بسيار فراوان است و از جمله، غسلهاى زير است:
1ـ غسل جمعه كه از مهمترين و مؤكّدترين غسلهاى مستحب محسوب مى شود و بهتر است كه حتّى الامكان آن را ترك نكنند، وقت آن از اذان صبح روز جمعه است تا ظهر و اگر تا ظهر انجام نشود احتياط آن است كه بدون نيّت ادا و قضا و به قصد مافى الذّمّه تا عصر جمعه به جا آورند، و اگر در روز جمعه غسل نكنند مستحبّ است از صبح شنبه تا غروب، قضاى آن را به جا آورند و كسى كه مى ترسد در روز جمعه آب پيدا نكند مى تواند روز پنجشنبه غسل را به نيّت مقدّم داشتن انجام دهد. همچنین در صورتی که احتمال دهد روز جمعه موفّق نشود تقدم آن مانعی ندارد.
2ـ غسل شبهاى ماه مبارک رمضان و آن عبارت است از غسل شب اوّل ماه و تمام شبهاى فرد (مانند شب سوم، پنجم و...) و از شب بيست يکم مستحبّ است همه شب غسل کنند، وقت اين غسلها تمام شب است، هرچند بهتر است که همراه غروب آفتاب به جا آورند، ولى از شب بيست و يکم تا آخر ماه ميان نماز مغرب و عشا انجام دهند و احتياط آن است که تمام غسلهاى ماه مبارک و غسلهايى را که در مسائل آينده مى آيد به قصد رجاء يعنى به اميد مطلوبيّت پروردگار به جا آورند.
3ـ غسل روز عيد فطر و عيد قربان و وقت آن از اذان صبح عيد است تا غروب و بهتر است آن را پيش از نماز عيد به جا آورند.
4ـ غسل شب عيد فطر و وقت آن از اوّل مغرب است تا اذان صبح و بهتر است در اوّل شب به جا آورند.
5ـ غسل روز هشتم و نهم ذى الحجّه که روز «ترويه» و روز «عرفه» نام دارد.
6ـ غسل روز «اوّل، نيمه، بيست و هفتم (روز مبعث) و آخر ماه رجب».
7ـ غسل روز هيجدهم ذى الحجّه (عيد غدير).
8ـ غسل روز پانزدهم شعبان (ميلاد ولىّ عصر عجّل اللّه تعالى فرجه) و هفدهم ربيع الاوّل (ميلاد پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله)) و غسل روز عيد نوروز.
9ـ غسل بچّه اى که تازه به دنيا آمده است.
10ـ غسل زنى که براى غير شوهرش بوى خوش استعمال کرده و غسل کسى که در حال مستى خوابيده است.
11ـ غسل کسى که به تماشاى کسى که به دار آويخته اند رفته و آن را ديده است، امّا اگر تصادفا نگاهش بر او بيفتد، يا براى مطلب لازمى مانند شهادت دادن رفته باشد غسل ندارد.
12ـ غسل توبه يعنى هرگاه بعد از ارتکاب گناهى توبه کند، غسل به جا مى آورد.