در مورد زمین مسجد چند سؤال مطرح است :
الف : مسجدی در چند سال قبل ساخته شده است، که زمین آن را ارگان ها واگذار نموده اند، اما بعدا مالکان اصلی آن ادعا می کنند که زمین را به زور از آنها گرفته اند،اگر یکی از آنها راضی نباشد حکم نماز خواندن در آن مسجد چه حکمی دارد؟
ب : اگر زمینی را بدون رضایت صاحبش به مسجد ملحق نمایند،چه حکمی دارد؟
ج : اگر زمینى غصبى به مرور ایّام به صورت مسجد درآمده باشد، آیا مى توان بالاى آن، طبقات دیگرى ساخت؟ مثلا در طبقه اوّل ساختمان مسکونى، و در دوّم کتابخانه عمومى، و در طبقه سوّم درمانگاه ساخت؟
مسجدى هست که هيچ گونه وقفنامه يا سندى كه گوياى حدود مسجد باشد ندارد. در سالهاى اخير ايوان مسجد نيز ـ بدون اين كه صيغه خاصّى خوانده باشند ـ به فضاى مسجد ملحق گرديده است. حال با توجّه به اين كه يكى از هيأتهاى مذهبى شهرستان با تلاش برادران و جوانان ولايى آن خطّه، در مسجد مذكور برنامههاى دينى و مذهبى برپا كرده، و مورد استقبال همشهريان قرارگرفته، مستدعى است حكم شرعى دو سؤال ذيل را تبيين فرماييد :
الف) آيا فضاى حياط مسجد، در حكم مسجد است؟
ب) با توجّه به اين كه علم به مسجد بودن ايوان سابق نداريم، و در اين باره ظهور عرفى نيز وجود ندارد، ايوان ملحق شده به مسجد چه حكمى دارد؟
چنانچه مسجدی خراب شود یا درجایی واقع شود که قابلاستفاده نیست مثلاً در بیابان یا در روستایی که قابل سکنه نیست باشد، میتوان تخریب نمود و زمین آن را فروخت یا در جاده و خیابان قرارداد؟
در يكى از روستاهاى اطراف شهرستان مرودشت مسجدى وجود دارد كه تعدادى از فرشهاى اهدايى اين مسجد منقش به تصاوير انسانها و حيوانات است. نماز بر روى اين فرشها چه حكمى دارد؟
چنانچه شخصى در مسجد جهت نماز جماعت جا بگیرد اما جماعت برپا شده و مراجعت نکند، آیا در این صورت به محض منعقد شدن نماز جماعت حقّ او از آن مکان ساقط شده و دیگرى مى تواند جاى او را تصرف کند؟
اگرکسی که بهایی است وزمینی رابه مسلمانان برای ساخت مصلی ببخشد آیاخواندن نماز جمعه در این مکان صحیح می باشد؟ و همین فرد بهایی برای کارگرهای مسلمان که برای ساخت مصلی کار می کردند با هزینه ی خود غذا تهیه میکرد چون کس دیگری نبود که غذا تهیه کند و کارگرها چاره ای جز خوردن این غذا نداشتند. خوردن غذا از دست چنین فردی چه حکمی دارد؟
ميزى فرسوده و بلااستفاده در مسجد موجود و فضايى را به خود اختصاص داده است. با توجّه به اين كه ميز وقف مسجد مىباشد و كسى هم خريدار آن نيست، آيا به جهت حفظ نظافت و استفاده بهتر از فضاى مسجد مىتوان آن را دور انداخت؟
فرش هایى جهت مسجد خریدارى یا وقف شده و فعلا قابل استفاده هست ولى چون این فرشها با هم هماهنگ نیست و هرکدام شکل خاصّى دارد، آیا مى توان این گونه فرشها را فروخت و به جاى آنها فرشهاى هماهنگ و یکنواخت و زیباتر خریدارى کرد؟
زمينى وقف مسجد شده، و طبق معمول قسمتى از آن تبديل به حياط، توالت و آبدارخانه، و قسمتى ديگر تبديل به مسجد شده است، ولى به علّت تجديد بنا مقدارى از شبستان مسجد جزء حياط شده يا بالعكس، آيا اشكال دارد؟
فرش یا وسیله دیگرى از مسجد، که از ارزش بسیار بالایى برخوردار است، اگر مورد استفاده قرار گیرد، در مدّت بسیار کوتاهى ارزش آن به مقدار زیادى کاهش مى یابد، در صورتى که فروش آن به نفع مسجد باشد، آیا فروش آن جایز است؟
با پولى كه از مردم جمع آورى شده عمارتى كنار مسجد جهت بانوانى كه عذر شرعی دارند ساخته شده و آن را فاطميّه ناميده اند اما صيغه وقف بر آن خوانده نشده است؛ اكنون ساختمان وسيعى به نام حسينيّه جنب مسجد احداث شده است؛ نظر به اينكه خادم مسجد از نظر منزل مسکونی در مضيقه است آیا می توان آن عمارت قبلى را به او اختصاص داد؟
در صورتى که زیرزمین مسجدى را تبدیل به درمانگاه کنند، مراجعه بیمارانى که عذر شرعى دارند (مانند زنانى که خون نفاس مى بینند) یا بیماران غیر مسلمان به چنان درمانگاهى چه حکمى دارد؟
زمینى جهت قبرستان مسلمین تعیین و اموات در آن دفن شدند; ولى اکنون مدتهاست میّتى در آن دفن نمى شود؛ با عنایت به نیاز اهالى به مسجد، جهت انجام فرایض الهى، آیا اهالى مى توانند در گورستان مذکور یک باب مسجد احداث نمایند؟