زن وشوهر مسلمانی به کانادارفته و تبعه کانادا شده اند و بعد از ازدواج متوجه شده که زوجه از یکسال قبل بدون اطلاع زوج ، مسیحی شده و زوج به محض اطلاع یافتن معترض شده و به دادگاه کانادا شکایت کرده و دادگاه حکم به طلاق داده و دادگاه نیمی ازاموال زوج رااز اوگرفته و به زوجه داده و اینک زوج سوال این است که:
1: آیازوج کماکان باید نفقه بپردازد؟
2: آیا اجرت المثل خانه داری ، مهریه و سایرتکالیفی که در شرایط معمولی برعهده زوج میباشد ، دراین وضعیت چه حکمی دارد؟
نظر معظم له در خصوص ماده ۱۸۶ قانون مجازات اسلامی در باب شهادت شهود به صورت الکترونیکی؛ صوتی و تصویری از مکانی غیر از محل دادگاه و نزد قاضی چه می باشد، این موضوع در شهادت به معنای عام کلمه و شهادت به معنای خاص کلمه (شهادت شرعی) چگونه تفسیر می کنند؟ آیا ایشان این ماده را مطابق شرعیت می دادند؟
چنانچه در دعوایى، چه حقوقى و چه کیفرى، قسم متوجّه طرف دعوى شود و او صغیر باشد و یا از نظر شرعى بالغ باشد; مثلاً دختر 11 ساله یا پسر 15 ساله، ولى به نظر دادگاه متوجّه آثار زیانبار قسم دروغ نباشد و به جهت عدم رشد، امکان قسم دروغ کاملاً وجود داشته باشد، آیا باز هم مى شود ایشان را قسم داد؟ و یا این که اگر کسى که حقّ مطالبه سوگند از طرف خود را دارد صغیر باشد، مى تواند تقاضاى قسم کند؟
نظر به اینکه در کفالت ایجاب کفیل و حداقل قبول مکفولله شرط است، در مواردى که شاکى به دادگاه مراجعه و طرح دعوا میکند، آیا دادگاه از باب اینکه امر رسیدگى به وى محوّل گردیده، مجاز است که بهجای مکفولله، قبول را انجام دهد؟ (همانگونه که این مطلب از فتواى بعضى از فقها که کفالت را در تعزیرات جایز میدانند، استفاده میگردد)؛ و درصورتیکه دادگاه مجاز است، آیا میتواند قبول کفالت را به پاسگاه محوّل کند؟
بعضى از متّهمين يا طرفين دعوا به دستور دادگاه مبالغى را به عنوان تأمين براى مدّتى در بانك به حساب دولت واريز مى نمايند، چنانچه بانك از سوى خود سودى به اين وجه سپرده شده پرداخت نمايد، آيا اين سود متعلّق به سپرده گذاران است، يا اين كه متعلّق به دولت است؟
حدود 2 سال پيش، بين من و همسرم طلاق خلع واقع شد؛ امّا عليرغم اين كه باكره بودم، در پاسخ پرسش قاضى دادگاه (به علّت عدم آگاهى به مفهوم مدخوله و غير مدخوله) اشتباهاً عنوان كردم: «مدخوله هستم» در نتيجه عنوان طلاق در عقدنامه، مدخوله آمده است، و اين جانب كليّه حقوق خود را در آن زمان بذل نمودم.
اينك با توجه به اين كه مجدداً مىخواهم ازدواج كنم و همسر سابق من، به دروغ در دادگا عنوان مىدارد بارها مواقعه صورت گرفته است. آيا در اين گونه موارد، قول زن پذيرفته است؟ آيا نوع طلاق پس از گذشت زمان قابل تصحيح است؟
حاكم دادگاه بر اساس درخواست زوجه، و به لحاظ عسر و حرج وى، و با عنايت به استنكاف شوهر از طلاق، قصد صدور حكم طلاق دارد، بفرماييد :
الف) چنانچه زوج بذل از طرف زوجه را قبول ننمايد، آيا حاكم مىتواند مالى را كه زوجه بذل مىكند به هر مقدارى كه باشد ولو بسيار اندك قبول نمايد؟
ب) آيا زوجه مىتواند نفقه ايام گذشته خود را به عنوان مال مورد بذل، تعيين نمايد؟
ج) آيا زوجه مىتواند نفقه ايام عدّه را به عنوان بذل تعيين كند؟
د) آيا زوجه مىتواند ضمن مطالبه مهريّه، مالى كمتر از مهريّه را براى بذل تعيين كند؟
هـ) چنانچه زوجه از بذل خوددارى كند آيا حاكم دادگاه وظيفه دارد حكم به طلاق دهد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ آيا نوع طلاق بائن است يا رجعى؟
در طلاق رجعى که نباید زوجه مطلّقه از منزلى که با همسر خود در آن زندگى مى کرده خارج شود و نیز زوج حق ندارد تا زمانى که عدّه باقى است زوجه را از منزل بیرون کند، این نهی وظیفه ی کدامیک از زوجین یا محضر طلاق یا دادگاه می باشد؟ اگر در موقع اجراى صیغه طلاق زوجین جدا از هم زندگى کنند، یا طلاق در شهر غربت واقع شود و زوجین اهلّ یک محل نباشند، تکلیف چیست؟