مسأله 1520ـ کسى که از اوّل تکليف، خمس نداده و درآمدهايى پيدا کرده و وسايلى براى زندگى خود خريده است و الآن متوجّه وظيفه خمس شده و مى خواهد تکليف خود را درباره آن ادا کند و زندگى خود را پاک نمايد اگر از منافع کسب، چيزى را که به آن احتياج ندارد خريده و يک سال از خريد آن گذشته بايد خمس آن را بدهد و اگر اثاث خانه و چيزهاى ديگرى که به آنها نياز دارد مطابق شأن خود خريده، پس اگر بداند در بين سالى که در آن سال فايده برده آنها را خريده است لازم نيست خمس آن را بدهد و اگر نداند که در بين سال يا بعد از تمام شدن سال بوده بنابر احتياط واجب بايد با حاکم شرع يا نماينده او مصالحه کند، يعنى تمام اموال مشکوک خود را حساب کرده و حاکم شرع بدهى او را از جهت خمس به مقدارى تخمين مى زند و با او مصالحه مى کند و با پرداخت آن تمام اموالش پاک مى شود.
مسأله 1519ـ انسان نمى تواند در مالى که يقين دارد خمسش را نداده اند تصرّف کند، ولى در مال کسى که شک دارد خمس آن داده شده يا نه، تصرّف جايز است و قبول بخشش و معامله يا شرکت در ميهمانى چنين کسى اشکال ندارد و تفحّص و جستجو لازم نيست.
مسأله 1518ـ کسى که با ديگرى شريک است و مى داند شريکش خمس درآمد خود را نمى دهد، ادامه شرکت براى او جايز نيست، اما اگر یکی از شرکاء خمس سهم خود را بپردازد اجازه می دهیم به شراکتش با شریک دیگر ادامه دهد ولی امر به معروف و نهی از منکر را با زبان خوش فراموش نکند.
مسأله 1517ـ کسى که بدهکار خمس است اگر با حاکم شرع (با در نظر گرفتن مصلحت مستحقّين) مصالحه و دستگردان کند مى تواند در تمام مال تصرّف نمايد و اگر بعد از آن منافعى از آن مال به دست آيد مال خود اوست.
مسأله 1516ـ انسان تا خمس مال را ندهد نمى تواند در آن تصرّف کند و نيّت دادن خمس به تنهايى کافى نيست، همچنين نمى تواند خمس را به ذمّه بگيرد و در مال تصرّف کند و چنانچه تصرّف کند کار حرامى کرده و اگر آن مال تلف شود بايد خمس آن را بدهد.
مسأله 1515ـ اگر براى زياد کردن مال يا خريدن ملکى که به آن احتياج ندارد قرض کند نمى تواند آن قرض را از منافع سال کم کند، ولى اگر مالى را که قرض کرده يا چيزى را که از قرض خريده به علّتى از بين برود و ناچار شود قرض خود را بدهد مى تواند از منافع و درآمدهاى آن سال، قرض خود را ادا کند.
مسأله 1514ـ قرضهايى که بر ذمّه انسان آمده خواه براى هزينه زندگى باشد يا خسارت و غرامت و يا غير اينها، مى تواند از درآمد سال آنها را ادا کند، ولى قرضهايى را که به اقساط مى پردازد فقط قسطهايى را که در آن سال بايد بپردازد جزء مخارج آن سال محسوب مى شود.
مسأله 1513ـ هرگاه در ابتداى سال براى مخارج خود قرض کند و قبل از تمام شدن سال منفعتى ببرد مى تواند مقدار قرض خود را از آن منفعت کسر نمايد و اگر در تمام سال منفعتى نبرد و براى مخارج خود قرض نمايد مى تواند قرض خود را از منافع سالهاى بعد ادا کند.
مسأله 1512ـ هرگاه غير از سرمايه چيز ديگرى از اموال او به خاطر شکستن و سوختن و سرقت و غير آن از بين برود اگر در همان سال به آن احتياج دارد مى تواند آن را از منافع همان سال تهيّه کند.
مسأله 1511ـ اگر چيزى ازسرمايه به خاطر کسب و کار از بين برود بطورى که جزء ضرر معامله حساب شود، مى تواند مقدار آن را از منافع بردارد، ولى اگر به واسطه حوادث ديگرى از بين برود (مانند سرقت وامثال آن) نمى تواند آن را از منافع کم کند، مگر اين که با سرمايه باقيمانده نتواند کسبى که سزاوار شأن اوست انجام دهد.
مسأله 1510ـ سرمايه خمس دارد، مگر سرمایه¬ای که اگر خمس آن را هر چند به صورت تدریجی بدهد با بقیّه آن، زندگی او در حدّ آبرو و شؤونش اداره نمی¬شود. بنابر این، اگر با پرداخت خمس آن، لطمه¬ای به کار او نمی¬خورد، باید خمس آن را بدهد، خواه این سرمایه سرمایه¬ی تجارت باشد یا زمین و آب و ملک برای زراعت، یا ابزار کار.
مسأله 1509ـ هرگاه در ابتداى سال منافعى نداشته باشد و از سرمايه خرج کند، امّا پيش از تمام شدن سال منفعتى ببرد، در اين صورت مى تواند آنچه را از سرمايه برداشته از منافع کم کند.
مسأله 1507ـ کتابهايى را که طلاّب علوم دينى يا غير آنها از درآمد کسب و کار مى خرند چنانچه مورد نيازشان باشد خمس ندارد، ولى اگر فعلاً نيازى به آن ندارند و مقصودشان استفاده در آينده است خمس به آن تعلّق مى گيرد (اگر در تمام طول سال نيز از آن استفاده نکند، ولى وجود آن کتاب براى مواقع ضرورى در کتابخانه لازم است، نياز محسوب مى شود) همچنين وسايلى مانند اسباب آتش نشانى در جاهايى که بيم آتش سوزى است يا داروهاى ضرورى و کمکهاى اوّليّه در خانه جزء هزينه هاى زندگى محسوب مى شود و خمس ندارد هر چند اتّفاقاً در تمام سال از آنها استفاده نشود.
مسأله 1506ـ اگر در اثناء سال وسايل مورد نياز خود را بخرد خمس ندارد و اگر بعداً از آن وسائل بى نياز شود خمس دادن آن لازم نيست، همچنين زيور آلات زنانه اگر بعد از گذشتن سنّ و سالى از زن، مورد نيازش نباشد خمس به آن تعلق نمى گيرد، ولى احتياط مستحب آن است که خمس اين وسايل يا زيورآلات را بدهد.
مسأله 1505ـ اگر از درآمد کسب و کار آذوقه اى براى مصرف سالش خريده، چنانچه چيزى در آخرسال از آن زياد بماند بايد خمس آن را بدهد احتياط اين است که حتّى اشياء کم اهمّيّت را مانند مختصر مواد غذايى اضافى و امثال آن را هرچه هست حساب کند و بايد توجّه داشت که اگر مى خواهد قيمت آنها را بدهد بايد قيمت همان آخر سال را در نظر بگيرد خواه کمتر از خريد باشد يا بيشتر.
مسأله 1504ـ كسى كه درآمدى از كسب و كار به دست آورده اگر مال ديگرى هم دارد كه خمس آن واجب نيست يا خمس آن را داده، لازم نيست آنها را از هم جدا كند، بلکه می تواند از هر دو خرج کند و در پایان سال خمسی آنچه نسبت به سرمایه¬ی مخمّس سال قبل اضافه دارد را تخمیس کند.
مسأله 1503ـ همان گونه که اشاره شد هزينه سفر حج يا زيارتهاى مستحبّى اگر از درآمد همان سال باشد خمس ندارد و اگر ناچار باشد از چند سال قبل اسم نويسى کند و هزينه را بدهد، جزء مخارج همان سالش محسوب مى شود و خمس ندارد، نه در آن سال و نه در سالهاى بعد.
مسأله 1500ـ در ميان بسيارى از خانواده ها معمول است که جهيزيه دختران را تدريجاً تهيّه مى کنند، چنانچه سال بر آن جهيزيه بگذرد خمس آن واجب است ولى در مناطقى که اگر جهيزيه را قبلاً تهيّه نکنند عيب است و يا اين که تهيّه آن جز به صورت تدريجى مشکل است، خمس ندارد.
مسأله 1499ـ کسى که نياز به خانه ملکى دارد آنچه را صرف خريد خانه مى کند خمس ندارد، ولى اگر درآمد سالش براى خريد خانه کفايت نکند و مجبور باشد چند سال پس انداز کند تا قادر به تهيّه خانه شود پولهايى که سال بر آنها گذشته خمس دارد، امّا اگر فى المثل زمين خانه را در اثناء سال اوّل بخرد و مصالح ساختمانى را در اثناء سال بعد و اجرت بنا را در سال سوم بدهد هيچ کدام خمس ندارد.
مسأله 1498ـ اموالى را که انسان به مصرف نذر و کفّاره و مانند آن مى رساند جزء مخارج ساليانه اوست، همچنين اموالى را که به ديگران مى بخشد يا جايزه مى دهد اگر از شأن او زياد نباشد جزء مخارج سالانه حساب مى شود.
مسأله 1497ـ هزينه زندگى خمس ندارد، يعنى آنچه را انسان از درآمدش در بين سال مصرف خوراك و پوشاك و مسكن و اثاث خانه و ازدواج و جهيزيه دختر و زيارت واجب يا مستحب و بذل و بخشش و ميهمانى و مانند آن مى كند، چنانچه در آن زياده روى نكرده باشد خمس ندارد و تنها آنچه در آخر سال اضافه مى ماند خمس دارد؛ ولى هرگاه چيزى جزء مؤونه سال گردد، مانند خانه و فرش و وسايل ديگر، اگر بعداً آن را بفروشند به قيمت آن خمس تعلّق نمى گيرد؛ مخصوصاً اگر بخواهند آن را تبديل به مثل كنند.
مسأله 1495ـ کسى که داراى چند رشته کسب و کار است، مثلاً هم زراعت دارد و هم صنعت و هم درآمد کارگرى، بايد منافع همه را در آخر سال يکجا حساب کند، چنانچه چيزى زايد بر مخارج داشت خمس آن را بدهد.
مسأله 1494ـ درختانى را که براى استفاده از چوبشان پرورش مى دهند وقتى موقع فروش چوب آنها رسيد بايد خمس آن را بدهند، هر چند نخواهند آنها را بفروشند، ولى اگر موقع فروش آنها نرسيده خمس ندارد هر چند سالها بگذرد.
مسأله 1493ـ اگر باغى احداث کند براى آن که بعد از بالا رفتن قيمتش بفروشد چنانچه وقت فروش آن رسيده باشد بايد خمس آن را بدهد، ولى اگر قصدش اين باشد که از ميوه آن استفاده کند بايد خمس ميوه ها را بدهد و خمس خود باغ را هنگام فروش مى دهد.
مسأله 1492ـ هرگاه غير مال التّجاره مالى دارد که خمس آن را داده يا اصلاً خمس ندارد (مانند ارث) چنانچه قيمتش بالا رود، اگر آن را بفروشد بايد خمس اضافه قيمت را بدهد، همچنين اگر گوسفندى را که خمسش داده چاق شود بايد خمس آنچه زياد شده بعد از فروش بدهد.
مسأله 1491ـ اگر قيمت جنسى که براى تجارت خريده بالا رود و روى ملاحظات تجارتى و کسب وکار آن را نفروشد و در بين سال قيمتش پايين آيد، خمس مقدارى که بالا رفته بر او واجب نيست، ولى اگر قيمت آن تا آخر سال همچنان بالا باشد بايد سر سال خمس آن را بدهد، هر چند قيمت آن بعد از گذشتن سال پايين آيد، اين در صورتى است که آخر سال وقت فروش آن باشد و به ميل خود آن را نگه دارد.