زنی در نکاح خود شرط کرده که اگر شوهرش تا شش ماه، بدون علت شرعی نفقه او را ندهد از طرف شوهرش وکیل باشد که طلاق خود را جاری کند. و از روز سوم ازدواج می رود اروپا بدون اینکه به شوهر خود تمکینی داشته باشد، و معلوم است که در شریعت نفقه زن وقتی بر شوهر واجب است که زن تمکین داشته باشد. حال این زن رفته بعد از یک سال پیش یک روحانی نا شناس طبق شرطی که در ضمن عقد کرده بدون اینکه به شوهرش تمکین داشته باشد، طلاق خود را جاری کرده. آیا از جهت شرعی طبق توضیحی که داده شد، این طلاق درست است یا نه؟
زن وشوهر مسلمانی به کانادارفته و تبعه کانادا شده اند و بعد از ازدواج متوجه شده که زوجه از یکسال قبل بدون اطلاع زوج ، مسیحی شده و زوج به محض اطلاع یافتن معترض شده و به دادگاه کانادا شکایت کرده و دادگاه حکم به طلاق داده و دادگاه نیمی ازاموال زوج رااز اوگرفته و به زوجه داده و اینک زوج سوال این است که:
1: آیازوج کماکان باید نفقه بپردازد؟
2: آیا اجرت المثل خانه داری ، مهریه و سایرتکالیفی که در شرایط معمولی برعهده زوج میباشد ، دراین وضعیت چه حکمی دارد؟
زنی که الان یک ماه طلاق توافقی گرفت امضا کرد و رفت، آیا باز میتونه از شوهرش تقاضای نفقه بکنه در موارد کلی: آیا هنگامی که دادگاه حکم طلاق را داد دیگر نفقه تعلق نمی گیرد یا زمانی که خطبه ی طلاق صورت گرفته است؟
دختر 38 ساله ای که بدون اذن ولی عقد موقت یک ساله کرده است بعد از دو ماه آقا یکباره گفت دیگه هرگز با من تماس نگیر و رفت و جواب تماسها رو هم نمیدهد.حالا این دختر نمیدونه چطوری باقیمانده این مدت یکساله فسخ بشه به علت این که آن آقا دیگه جواب تماسش را نمیدهد؟
آیا وطئ در عقدی که با رضایت ولی دختر بوده و یقین به صحت آن داشته ایم ولی معلوم شود عقد باطل بوده آیا دختر معقوده حساب میشود و احکام عقد مثل مهر و عدم بکارت و.... بر آن بار میشود؟ و برای ازدواج بعدی نیاز به اذن پدر دارد؟
باتوجه به حکم فقهی شما مبنی بر باطل بودن ازدواج دختران کمتر از 13 سال، حتی با مصلحت سنجی ولی، از آنجا که بسیاری از مقلدین حضرت عالی از این حکم مطلع نیستند، تکلیف ازدواج ایشان چیست؟ آیا این ازدواج باطل، حکم زنا را داشته و نسل غیر طاهر را به دنبال خواهد داشت؟
زن و شوهرهایی که در کشورهای شوروی سابق از طریق محضرهای رسمی ازدواج کرده اند و عرف ازدواج آنان را قبول دارد و حریم خانوادگی محسوب می کند ولی صیغه عقد شرعی نخوانده اند و در مجلس محضر هم رسما زن و شوهر اعلام شده اند (یعنی کاتب می گوید من از این به بعد شما را زن و شوهر اعلام می کنم و همه شاهدین همراه با زن و شوهر نیز امضا می کنند. )آیا این نکاح صحیح است؟
در خصوص صدور رای دادگاه آیا قاضی می تواند بر اساس مجازات معین شده توسط خودش، اصول دین یا واجبات و مستحبات دین را بعنوان مجازات تعیین کند؟ مثلا می تواند برای مجازات شخصی او را محکوم به شرکت اجباری در نماز جمعه کرد؟ آیا این کار از نظر فقهی و شرعی صحیح است؟
رای دادگاه این است:
(دادگاه اجرای مجازات 4 ماه حبس را به مدت 5 سال به حالت تعلیق در می آورد و نامبرده مکلف می باشددر مدت تعلیق در نماز جمعه شرکت نموده و گواهی آن را به اجرای احکام تقدیم نماید.)
قاضی حکم را تبدیل نکرده است بلکه به صورت مجازات مضاعف آن را در رای و مبنای مجازات قرار داده است. از نظر فقهی و شرعی ایرادی به این موضوع وارد نیست ؟ و آیا رای صادره صحیح است؟
ما هر هفته یک روز به دانشگاه برای تحصیل به شهر دیگر میرویم طبق قانون ماشینهای شخصی نباید مسافرکشی کنند اگر ما با این ماشینها به مقصد برویم حکم نمازمان چیست؟