زوجينى كه قرابت نسبى ندارند در مورد مالى اختلاف دارند. زوج به عنوان اين كه فلان مال را به زوجه هبه كرده بخواهد رجوع كند، و زوجه مدّعى باشد شوهر به بيع يا صلح يا مانند آن از عقود لازمه به او تمليك كرده و بيّنه و مانند آن هم در بين نباشد، قول كدام يك مسموع است؟ اگر زوجه در فرض هبه، مدعى از بين رفتن يا تغيير و تبديل عين موهوبه باشد و زوج منكر باشد حكم چگونه است؟
اگر شخصى حقیقى یا حقوقى صاحب سرقفلى مکانى باشد، و مالک شخص دیگرى باشد، و مدّتى صاحب سرقفلى مستأجر آن ملک بوده است، ولى بعداً صاحب سرقفلى حقّ خود را به نفر سوّم صلح مى کند و صاحب ملک هم به همان نفر سوّم ملک را اجاره مى دهد; نفر سوّم به علّتى قرارداد با هر دو را فسخ مى نماید، آیا از نظر شرعى صاحب اوّل سرقفلى مى تواند بدون اجازه و اذن در آن تصرّف کند؟ و اگر تصرّف او اشکال دارد لطفاً به سؤالات زیر پاسخ دهید؟الف) آیا تصرّف صاحب سرقفلى غاصبانه و عدوانى است؟
ب) اگر تصرّف عدوانى است، آیا منافع مغصوبه باید به «اعلى القیم» اخذ شود؟
ج) در صورتى که تصرّف عدوانى باشد، آیا متصرّف مستحقّ تعزیرات شرعى مى باشد؟
د) در صورتى که مالک براى رسیدن به منافع مغصوبه مخارجى را متحمّل شده باشد، آیا مى تواند از غاصب و متصرّف عدوانى اخذ نماید؟
یکى از طرفین مصالحه مى داند که این صلح باعث تلف و تضییع حقّ او مى شود;ولى به خاطر فشار طرف مقابل و اِعمال زور از ناحیه او، یا هر کس دیگر، تن به آن مصالحه مى دهد و ظاهراً قبول مى کند. آیا این صلح ارزش دارد؟
شخصى در زمان حیات خویش، تمام اموال خود را با شرایط زیر به همسرش صلح نموده است.
الف) تا زمانی که زنده است اختیار منافع آن، حتّى خیار فسخ، با شخص صلح کننده باشد.
ب) بعد از فوت صلح کننده، کسی که با او صلح کرده (همسرش) هزینه تجهیز و انجام وصایاى او را بپردازد.
ج) کسی که با او صلح کرده (همسرش) حقّ واگذارى املاک مورد مصالحه را به غیر در زمان حیات خود ندارد.
د) بعد از وفات کسی که با او صلح کرده (همسرش) نصف آن چیزی که به واسطه صلح مالک شده بین ورثه صلح کننده تقسیم شود و نصف دیگر با اذن ورثه در کار های نیک و خیرات مصرف شود.
با توجّه به اجمالى که گذشت; آیا این صلح با شرایط مذکور صحیح است؟
شخصى در وصيّتنامه خود اموال خود این گونه وصیت نموده که من اموال خود را با فرزندانم این گونه مصالحه کرده ام که تا زمانی که زنده هستم اختیار آنها با خودم باشد حال با توجّه به عبارات فوق، آيا اين وصيّت مصداق هبه است، يا صلح تلقّى مىشود؟
اگر وقتى بین دو نفر یا دو گروه دعوا و ناراحتى واقع مى شود، نفر سوّمى براى صلح به طرف متجاوز مى گوید: باید مقدارى پول یا حیوان یا چیز دیگرى را به طرف دیگر که متجاوز علیه است بدهید تا او راضى شود و ناراحتى برطرف گردد، آیا این کار جایز است؟