یکى از طرفین مصالحه مى داند که این صلح باعث تلف و تضییع حقّ او مى شود;ولى به خاطر فشار طرف مقابل و اِعمال زور از ناحیه او، یا هر کس دیگر، تن به آن مصالحه مى دهد و ظاهراً قبول مى کند. آیا این صلح ارزش دارد؟
شخصى در زمان حیات خویش، تمام اموال خود را با شرایط زیر به همسرش صلح نموده است.
الف) تا زمانی که زنده است اختیار منافع آن، حتّى خیار فسخ، با شخص صلح کننده باشد.
ب) بعد از فوت صلح کننده، کسی که با او صلح کرده (همسرش) هزینه تجهیز و انجام وصایاى او را بپردازد.
ج) کسی که با او صلح کرده (همسرش) حقّ واگذارى املاک مورد مصالحه را به غیر در زمان حیات خود ندارد.
د) بعد از وفات کسی که با او صلح کرده (همسرش) نصف آن چیزی که به واسطه صلح مالک شده بین ورثه صلح کننده تقسیم شود و نصف دیگر با اذن ورثه در کار های نیک و خیرات مصرف شود.
با توجّه به اجمالى که گذشت; آیا این صلح با شرایط مذکور صحیح است؟
شخصى در وصيّتنامه خود اموال خود این گونه وصیت نموده که من اموال خود را با فرزندانم این گونه مصالحه کرده ام که تا زمانی که زنده هستم اختیار آنها با خودم باشد حال با توجّه به عبارات فوق، آيا اين وصيّت مصداق هبه است، يا صلح تلقّى مىشود؟
اگر وقتى بین دو نفر یا دو گروه دعوا و ناراحتى واقع مى شود، نفر سوّمى براى صلح به طرف متجاوز مى گوید: باید مقدارى پول یا حیوان یا چیز دیگرى را به طرف دیگر که متجاوز علیه است بدهید تا او راضى شود و ناراحتى برطرف گردد، آیا این کار جایز است؟