اگر فاميلى قصد درگيرى و نزاع با فاميل ديگرى داشته باشد، و بخواهد از طرف مقابل كسى را بكشد، يا حتّى مجروح نمايد، برای این کار با كليّه افراد فاميل خود مشورت نموده، و آنها را در جريان موضوع قرار داده، و سپس هم قسم مىشوند، و چنين جرمى را انجام می دهند به این طریق كه شبانه دو نفر از آنها به منزل آن فرد حمله كرده، و او را جلوى چشم زن و فرزندان خردسالش به قتل رسانده، و متوارى مىشوند! زمانى كه مقتول هنوز جان داشت، عمويش بر بالين او حاضر مىشود. مقتول به عمويش مىگويد: «فلانى مرا با اسلحه مجروح نموده است.» و از طرفى دو سه نفر از فاميل قاتل (برادر و پسر عموى قاتل) شهادت دادهاند كه قاتل اين كار را انجام نداده است. آيا شهادت فاميل قاتل، كه در برنامهريزى قتل مشورت و مشاركت داشته، و از روى غرض شهادت مىدهند، مورد قبول است؟
گاهى مدّعى يا منكر، براى اثبات ادّعاى خود افرادى را به عنوان شاهد معرّفى مىكند كه با انگيزه قومى يا گروهى مىخواهند به نفع يكى و ضرر ديگرى شهادت بدهند؛ حتّى ديده شده كه شخص وعده مىدهد كه اگر به نفع او شهادت بدهند، هر زمان كه آنها با كسى دعوا داشتند تلافى مىكند، شهادت اين نوع افراد چه حكمى دارد؟
اگر قاضی حکم کند که شاهد زنا شهادت دهد و این در حالتی است که شرایط ثبوت زنا نباشد و در این صورت اگر شاهد شهادت دهد به حدّ محکوم می گردد؟ آیا در اینصورت شهادت دادن و اطاعت از حکم حاکم واجب است؟
آیا در اعتبار مشاهده در شهادت بر زنا، مشاهده مستقیم شرط است، یا مشاهده غیر مستقیم نیز کافى است؟ مثلا اگر شهود از طریق آینه یا دوربین مدار بسته به صورت زنده و مستقیم صحنه را مشاهده کنند، آیا شهادتشان به عنوان بیّنه شرعى حجّت است؟
اگر قتلى تنها در حضور یک مرد، یا یک زن واقع شود، و بر اثر شهادت وى براى قاضى در خصوص وقوع قتل عمد یقین حاصل شود، آیا مى تواند به استناد این علم حکم صادر کند، و یا قتل فقط از طرق خاص، مانند بیّنه، اقرار و قسامه ثابت مى شود؟
چهار نفر در یک مجلس به زنا کردن مردى شهادت میدهند، حاکم دستور رجم او را صادر میکند یکى از آن چهار نفر شاهد، در سنگسار زانى شرکت میکند و سه نفر دیگر شرکت نمیکنند، پس از بازگشت از سنگسار کردن، آن مرد شاهد قبل از آنکه زانى بمیرد از شهادت خود بازمیگردد و سه نفر دیگر بعد از مرگ زانى از شهادتشان برمیگردند. دیهاین مرد بر کیست؟