درعقد موقت اگر مهر را فقط مرد تعيين كند و عقد راجاري كند و به زن نگويد مبلغش جه مقدار است، بعد از همخوابي مبلغ مقصود را به خانم بدهد و خانم هم چيزي نگويد آيا عقد صحيح است؟
اگر زنی به عقد موقت مردی در آید هم زمان به عقد دائم مرد دیگری در آید و باردار شود ازدواج وفرزند آن چه حکمی دارد آیا مردی که عقدش موقت بوده از لحاظ شرعی وظیفه ای دارد که اعلان کند چه باید بکند؟
شخصی با یک خانم ازدواج کرده و الان پس از یک سال که دارای یک فرزند هم شده اند خانم میگوید زمانی که با شما ازدواج کردم صیغه موقت دیگری بودم و یک ماه از مدت عقد باقی مانده بود حال تکلیف چیست؟
خانومی به استناد به اینکه تمام جهیزیه را با پول خود تهیه کرده ویا هدیه از جانب پدرش و اقوام خودش می باشد ، مانع از این می شود که شوهرش از این وسایل استفاده کند ، آیا کار وی جایز است و یا عمل او با حسن معاشرتی که در اسلام بر آن تاکیید شده است مغایرت دارد؟
اگر خانمی همسرش فوت کند و ایشان بعد از نگه داشتن عده ازدواج مجدد کند و بعد از ازدواج مجدد جنازه شوهر اولش را بیاورند آیا هنوز هم به شوهر اول محرم است و میتواند دست بزند یا خیر؟
الف متوجه شده زنش دچار تخلفات رفتاری وپنهان کاری در زندگی زناشویی شده است که باعث ضررهای متعددی میگردد.آیا استفاده از ظبط صوت یا وسیله دیگری در پیگیری و جلوگیری از آنها مانعی ندارد؟
اگر زنی در زمان حیات شوهرش به او بگوید حق مرا مشخص کن و زحمت زیادی کشیده باشد و شوهرش بگوید راضیت میکنم حالا که شوهرش مرده و چیزی به او نداده اجرت المثل به او تعلق میگیرد؟
آیا شوهر می تواند بدون هیچ دلیل موجهی و هرگاه که اراده کرد ، زن را مجبور به این بکند که زن جهیزیه خود را از منزل بیرون ببرد و حاضر نباشد که جهیزیه زن را بپذیرد؟
لطفا در دو مورد زیر راهنمایی نمایید :
الف : ازدواج با دختر مسلمانی که مسیحی شده است،چه حکمی دارد؟
ب : اگر زن شوهردار مسلمانی مرتد شده و مسیحی شود می دانیم که ازدواج فعلی او پس از گذراندن عده طلاق فسخ می شود؛ آیا این زن مرتد بعد از عده می تواند با همان فرد و یا فرد مسلمان دیگر ازدواج جدیدی کند؟
زن مسیحی که برای نجات از شر شوهر ظالم خود با مرد مسلمانی رابطه برقرار میکند که اورا نجات دهد و بعدا با او ازدواج موقت نموده وزندگی کنند و در این مدت با هم ارتباط جنسی هم داشتند و مرد مسلمان زن را نجات داده و برای خویش صیغه نموده وحالا مدتی 13سال است با هم زندگی می کنند. آیا این ازدواج از شرع چه صورت دارد؟
مرد وزن سنی مذهب باهم ازدواج کردند. بعد از ازدواج زن متوجه شد که مرد عیبِ فسخ کننده نکاح را دارد. در فقه جعفری داشتن چنین عیب نکاح را فسخ میکند ولی در فقه اهلسنت باید طلاق صورت بگیرد. یک مرد شیعه میخواهد با این زن ازدواج کند. سوال بنده از محضر حضرتعالی اینست که آیا نکاح زن فسخ شده است و مرد شیعه میتواند با او ازدواج کندو نیازی به طلاق نیست، یا باید زن طلاق بگیرد و بعداً مرد با وی ازدواج کند؟
عقد من و شوهرم به دلیل دلایل ذکر شده در عقد نامه عقد باطل بوده دادگاه این را تایید کرده در این مدت من با کس دیگری نزدیکی داشتم آیا میتونم با این آقا ازدواج کنم؟ چون شنیدم که نمیشود آیا شامل من میشود که عقدم باطل بوده و چند موارد دیگر که در عقدنامه عقد را باطل کردن؟
با دختري غير ايراني و با مذهب بودايي در خارج از كشور آشنا شدم (بنده مقيم ايران نيستم)، آن دختر چندين ماه پس از آشنايي با من مسلمان شد، پس از آن متوجه شدم كه ازدواج كرده است اما از نظر عاطفي و زناشويي از همسرش جدا شده است و تنها با هم در يك خانه زندگي مي كنند، همسر او مسلمان نشد و پس از گذشت دو دوره عادت ماهانه طبق حكمي كه شنيده بودم (باطل شدن ازدواج زني كه مسلمان شده و همسرش كافر مي باشد) با او ازدواج موقت كردم و رابطه جنسي برقرار كردم و پس از چند ماه او به طور رسمي از همسر قبلي اش جدا شد. ايا دچار گناه شده ام؟ حكم ازدواج من با او به صورت دائم و يا موقت چيست؟
خانمی مقلد شما و در عده عقد جدید با وکالت خوانده که شما آنرا موجب حرمت ندانستید و شوهرم نمیداند من در عده بودم و مقلد رهبری است و آنرا حرام ابدی میداند و الان بعد از عقد مجدد تکلیف زندگیمان چیست؟
زن متاهلی در دوران عقد و عده همسر اولش با مردی زنا کرده و سپس بعد از عده طلاق همسر اول با زانی عقد موقت کرده(که بنابر بر فتوای معظم له حرام ابدی میباشند) و هنوز عقد موقت به پایان نرسیده با مرد سوم دیگری عقد موقت کرده... آیا با توجه به اینکه به زانی حرام ابدی بوده و عقد جاری نشده است عقد موقتی که با مرد سوم کرده است صحیح میباشد و رابطه شان حلال میباشد و میتوانند به زندگی ادامه دهند؟
اینجانب از همسر دومم با قرائت خطبه طلاق رجعی جدا شدم، ولی متاسفانه ایشان قبل از اتمام عده اش با یکی از دوستانم که هیچ اطلاعی از ازدواج بنده با وی و متاهل بودن همسرم نداشت ، ازدواج کرده اند. از آنجایی که همسر من از شرایط و آداب طلاق کاملا اطلاع داشته ولی دوستم فرد متشرعی نیست اما انسان خوب و متعهدی است ، و باز از آنجا که مطابق شرع مقدس ، ازدواج این دو باطل و حرمت ابدی دارند، وظیفه شرعی من بعنوان تنها مطلع از این جریان چیست؟
آیا باید دوستم که متاهل هم هست و یکی از اصلی ترین دلایل جدایی ما ارتباط همسرم با وی بوده ،را مطلع کنم یا تکلیفی متوجه اینجانب نیست؟