مسأله 2103ـ هرگاه با زنى ازدواج کند و کسى بگويد آن زن شوهر داشته ولى خود زن بگويد نداشته ام و شرعاً هم ثابت نشود بايد حرف زن را قبول کرد، ولى اگر فرد مورد اعتمادى تصديق کند که شوهر داشته احتياط واجب آن است که او را طلاق دهد.
مسأله 2099ـ هرگاه کسى دخترى را براى پسر خود عقد کند، خودش مى تواند با مادر آن دختر ازدواج نمايد، همچنين اگر اوّل خودش با مادر آن دختر ازدواج کرده مى تواند آن دختر را براى پسر خود بگيرد.
مسأله 2097ـ مرد مسلمانى که مسلمان زاده است اگر مرتد شود، يعنى منکر خدا يا پيغمبر(صلى الله عليه وآله) گردد، يا يکى از احکام مسلّم اسلام مانند واجب بودن نماز و روزه را انکار کند بطورى که انکار کردن آن معنايش انکار خدا يا پيغمبر(صلى الله عليه وآله) باشد، ازدواج او باطل مى شود و همسرش بايد از او کناره گيرى کند و عدّه وفات يعنى عدّه زنى که شوهرش مرده است بگيرد و بعد مى تواند ازدواج کند و اگر زن يائسه باشد، يا هنوز نزديکى نکرده باشند عده لازم نيست.
مسأله 2091ـ نگاه کردن مرد به زنى که مى خواهد با او ازدواج کند به منظور آگاه شدن از حسن و عيب او جايز است حتّى اگر با يک بار نگاه کردن اين منظور حاصل نشود مى تواند چند بار در چند مجلس نگاه کند.
مسأله 2079ـ ازدواج موقّت بعد از تمام شدن مدّت آن، عدّه دارد، به شرحى که در کتاب طلاق خواهدآمد و فرزندانى که از آن متولد مى شوند تمام حقوق فرزندى را دارند و از پدر و مادر و بستگان خود ارث مى برند هرچند آن زن و شوهر از هم ارث نمى برند.
مسأله 2076ـ پدر يا جدّ پدرى مى تواند براى محرم شدن با زنى او را به عقد موقّت پسر نابالغ خود درآورد (به شرط اين که مدّت عقد به اندازه اى باشد که پسر به حدّ بهره گيرى جنسى برسد) و نيز مى تواند دختر نابالغى را براى محرم شدن بستگان به عقد کسى درآورد (به همان شرط که در مورد پسر گفته شد) و در هر دو صورت بنابر احتياط واجب بايد عقد فايده اى براى آن دو داشته باشد و خالى از مفسده باشد.
مسأله 2075ـ همسر موقّت مى تواند بدون اجازه شوهر از خانه بيرون رود يا کارى در خارج خانه براى خود انتخاب کند، مگر اين که به خاطر بيرون رفتنش حقّ شوهر از بين برود.
مسأله 2071ـ ازدواج موقّت هر چند براى لذّت بردن هم نباشد بلکه به قصد محرم شدن نزديکان آن دختر باشد جائز است مشروط بر اين که دخترى را که به ازدواج موقّت در مى آورند در حدّى باشد که قابل لذّت جنسى باشد، مثلاً اگر کوچک است بايد وقت را به اندازه اى زياد کنند که دوران آمادگى دختر را شامل شود، هرچند بعد از عقد مدّت را ببخشند.
مسأله 2061ـ زنى را که سه مرتبه طلاق داده اند بر شوهرش حرام مى شود ولى اگر با شرايطى که در کتاب طلاق آمده با مرد ديگرى ازدواج کند و و پس از آمیزش طلاق بگيرد مى تواند با شوهر اوّل دوباره ازدواج کند.
مسأله 2060ـ هرگاه کسى دختر نابالغى را با اجازه ولىّ او براى خود عقد کند پيش از آن که نه سال دختر تمام شود نزديکى کردن با او حرام است و بعد از نه سال نيز اگر استعداد جسمانى ندارد اشکال دارد، ولى در هر حال اگر نزديکى کند و او را افضا نمايد آن زن بر او حرام نمى شود مخصوصاً اگر از طريق جراحى يا درمان خوب شود و به حال اصلى بازگردد، بنابراين در مسأله نزديکى با زن علاوه بر تمام شدن سنّ نه سال، لازم است رشد جسمانى براى نزديکى نيز داشته باشد و اگر بيم افضا و ناقص شدن زن باشد نزديکى با او اشکال دارد هرچند به سنّ بلوغ رسيده باشد.
مسأله 2059ـ اگر مرد طواف نساء را که يکى از اعمال حجّ است به جا نياورد، زن که به واسطه احرام بستن بر او حرام شده بود حلال نمى شود، اين حکم درباره زن نيز ثابت است، ولى اگر بعداً طواف نساء را به جا آورند به يکديگر حلال مى شوند.
مسأله 2058ـ هرگاه کسى در حال احرام که يکى از اعمال «حج» يا «عمره» است با زنى ازدواج نمايد عقد او باطل است و چنانچه مى دانسته که زن گرفتن در اين حال حرام است ديگر نمى تواند آن زن را عقد کند خواه نزديکى کرده باشد يا نه.
مسأله 2056ـ «مادر» و «خواهر» و «دختر» پسرى که لواط داده بر لواط کننده حرام است، خواه لواط دهنده بالغ باشد يا نابالغ، ولى اگر لواط کننده نابالغ باشد حرام نمى شود، همچنين اگر شک داشته باشد که دخول حاصل شده يا نه.
مسأله 2054ـ زن شوهردار اگر زنا دهد بر شوهر خود حرام نمى شود، ولى چنانچه توبه نکند و بر عمل خود باقى باشد بهتر است شوهر او را طلاق دهد، امّا مهرش را بايد بدهد و اگر مشهور به زنا شود احتياط واجب طلاق دادن اوست.
مسأله 2053ـ هرگاه کسى بداند زنى شوهر دارد و او را براى خود عقد کند، بايد از او جدا شود، بعداً هم بنابر احتياط واجب نمى تواند با او ازدواج کند هر چند با او نزديکى نکرده باشد.
مسأله 2052ـ هرگاه زنى را كه در عدّه ديگرى است براى خود عقد كند چنانچه مرد و زن يا يكى از آنان بداند زن در عدّه است و نيز بداند عقد كردن زن در عدّه حرام است آن زن بر او حرام ابدى مى شود، خواه با او نزديكى كرده باشد يا نه، ولى اگر هيچ كدام نمى دانسته اند زن در عدّه است، يا نمى دانسته اند عقد كردن زن در عدّه حرام است، اگر باهم نزديكى كرده باشند زن بر او حرام مى شود و اگر نزديكى نكرده باشند حرام نمى شود. و اگر عقد را وکیل آنها خوانده باشد نه خودشان، در هیچ یک از دو صورت، حرام ابدی حاصل نمی¬شود و پس از عدّه می توانند ازدواج کنند.
مساله 2051ـ اگر با زن بى شوهرى که در عدّه نیست زنا کند بعداً مى تواند با او ازدواج نماید، ولی احتیاط واجب آن است که صبر کند تا آن زن حیض ببیند بعد او را به عقد خود درآورد.
اگر با زني که در عده ديگري است زنا کند خواه طلاق رجعي باشد يا غير رجعي، پس از سپري شدن عده، بنابر احتياط واجب نمي تواند با او ازدواج کند؛ ولي اگر حکم را نمي دانسته و ازدواج کرده، مي تواند به زندگي خود ادامه دهد.
مسأله 2049ـ اگر با زن شوهردارى (نعوذ باللّه) زنا كند سپس آن زن از شوهرش طلاق بگیرد بنابر احتیاط نمی¬تواند با او ازدواج کند؛ ولی اگر حکم را نمی¬دانسته و ازدواج کرده، می¬تواند به زندگی خود ادامه دهد.
مسأله 2046ـ هرگاه زنى را براى خود عقد کند تا وقتى آن زن در عقد اوست نمى تواند با خواهر آن زن ازدواج کند، خواه عقد دائم باشد يا موقّت، حتّى بعد از طلاق مادام که در عدّه است، در صورتى که عدّه رجعى باشد (که شرح آن در کتاب طلاق خواهد آمد)، نمى تواند خواهر او را بگيرد و احتياط مستحب آن است که در عدّه طلاق بائن که شرح آن خواهد آمد با او ازدواج نکند، همچنين در عدّه متعه، خواه بعد از تمام شدن مدّت باشد و يا بخشيدن مدّت.