حذف و سانسور فضایل اهلبیت علیهم السلام منحصر به قرون نخستین اسلام، و عصر خلفای بنی امیّه و بنی عباس نبود، در عصر حاضر که به اصطلاح «عصر تحقیق و بررسی دقیق مسائل تاریخی» است، و معمولا کتاب های اسلامی چاپ و در کشورها و بلاد مختلف منتشر می گردد، و هرگونه تغییر و تحریف و سانسور مطالب موجب رسوایی بزرگی است، باز جمعی از «محققان متعصّب»! (اگر تحقیق با تعصب قابل جمع باشد) دست از گرایش های اموی و عباسی بر نداشته، و هنوز هم به سانسور و تغییر و تحریف مشغولند.
اکنون با توجه به آنچه در بالا گفتیم سری به منابع معروف و مشهور اهل سنّت می زنیم، و مقامات و مناقب بانوی اسلام فاطمه زهرا سلام الله علیها را از دیدگاه احادیث آن ها مورد بررسی قرار می دهیم، بنای ما بر این است که در این [نگاشته] حتی یک حدیث از منابع و طرق شیعه هر چند بسیار معتبر و دست اوّل باشد نقل نکنیم، و میدان سخن را تنها برای احادیث دیگران باز بگذاریم، تا روشن شود مقامات این بانو چنان روشن است که حتی پرده پوشان نتوانسته اند پرده بر آن بیفکنند.[1]
بوی بهشت می رسد از سوی فاطمه سلام الله علیها
روایات متعددی که در منابع اهل سنّت درباره تولّد بانوی اسلام فاطمه زهرا سلام الله علیها آمده گواه بر این معناست که: پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم در شب معراج وارد بهشت شد و از میوه درختان بهشتی تناول فرمود، و از همان میوه، نطفه زهرا علیها السلام منعقد شد، و لذا پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم او را بوسید و می گفت «از او بوی بهشت می شنوم».[2]
فاطمه سلام الله علیها، نام برگزیدۀ خداوند
از احادیث بر می آید که نام گذاری فاطمه زهرا سلام الله علیها بوسیله حکیم علی الاطلاق یعنی خدای عالم انجام گرفته است.
از سوی دیگر «فاطمه» از ماده «فطم» (بر وزن حتم) به معنای بازگرفتن کودک از شیر مادر است، سپس به هر گونه بریدن و جدایی اطلاق شده است.
در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم آمده است که فرمود: «انَّما سَمَّاهَا فَاطِمَة لِانَّ اللهَ فَطَمَها وَ مُحِبِّیها عَنِ النّارِ؛[3] او را فاطمه سلام الله علیها نام نهاده، زیرا خداوند او و دوستانش را از آتش دوزخ باز داشته است».
از این تعبیر استفاده می شود که نامگذاری بانوی اسلام به این نام، از سوی خداوند صورت گرفته، و مفهومش این است که خدا وعده داده است او و کسانی که او را دوست دارند و در خط مکتب او باشند هرگز به دوزخ نروند.[4]
طعام بهشتی برای فاطمه سلام الله علیها
در روایات اسلامی می خوانیم که خداوند مائده بهشتی بر بانوی اسلام فاطمه زهرا سلام الله علیها نازل کرد و پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم و علی علیه السلام و جمعی از همسران پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم و همسایگان از آن خوردند و پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم آن را تشبیه به جریان مریم کرده فرمود: «الحَمْدُ للَّه الذَّی جَعَلَکِ شَبِیهَةً بِسَیَّدَةِ نِساءِ بَنی اسْرائِیلَ؛ شکر می کنم خدایی را که تو را شبیه مریم بانوی زنان بنی اسرائیل قرار داد».[5]
برترین زن، حضرت فاطمه سلام الله علیها
در روایات فراوانی که در منابع معروف اهل سنّت آمده تصریح شده است که فاطمه زهرا سلام الله علیها افضل زنان جهان بود، این سخنی است که پیغمبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم بیان فرموده است.
شاهد این سخن حدیث زیر است: «ارْبَعُ نِسْوَة سَیِّداتُ ساداتِ عالَمِهِنَّ: مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرانَ؛ وَ آسِیَةُ بِنْتُ مُزاحِم؛ وَ خَدیجَةُ بِنْتُ خُوَیْلِد؛ وَ فاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّد، وَ افْضَلُهُنَّ فاطِمَةُ؛[6] چهار زن بانوی بانوان جهان خود بودند: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم و خدیجه دختر خویلد، و فاطمه دختر محمّد صلّی الله علیه وآله وسلّم و از همه آن ها برتر فاطمه سلام الله علیها بود».[7]
فاطمه سلام الله علیها، مظهر رضایت و غضب الهی
یکی از آثار رسیدن به مرحله قرب «فنا»، «تسلیم مطلق» در برابر اراده اوست، آنچه او می خواهد، بخواهد، و آنچه او می پسندد، بپسندد. هم رضای او رضای خدا باشد، و هم رضای خدا رضای او.
از مقام های بلند فاطمه زهرا سلام الله علیها در معرفت پروردگار و مقام عصمت و اخلاص و ایمان اوست، او به جایی رسیده که خشنودی و غضب او، خشنودی خدا و رسول الله صلّی الله علیه وآله وسلّم شده است، و این ارزشی است والا که هیچ چیز با آن برابری نمی کند.
در کتاب های معروفی از اهل سنّت آمده است که پیغمبر صلّی الله علیه وآله وسلّم به فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمود: «انَّ اللهَ یَغْضِبُ لِغَضَبِکَ وَ یَرْضی لِرِضاکِ؛[8] خداوند بخاطر خشم تو خشمگین می شود، و به خاطر رضای تو راضی».[9]
عشق پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم به فاطمه سلام الله علیها از نگاه عایشه
در روایات اسلامی شدت علاقه پیغمبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم به فاطمه زهرا سلام الله علیها منعکس است، در حدیثی از زبان عایشه می خوانیم که می گوید: «ما رَایْتُ احَداً اشْبَهَ کَلاماً وَ حَدِیثاً مِنْ فاطِمَةَ بِرَسُولِ اللهِ صلّی الله علیه وآله وسلّم وَ کانَتْ اذا دَخَلَتْ عَلَیْهِ رَحَّبَ بِها، وَ قامَ الَیْها، فَاخَذَ بِیَدِها فَقَبَّلَها، وَ اجْلَسَها فِی مَجْلِسِهِ؛[10]من هیچ کس را در سخن گفتن از فاطمه سلام الله علیها شبیه تر به رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم ندیدم، هنگامی که وارد بر پدر می شد به او خوش آمد می گفت، و در برابر دخترش فاطمه سلام الله علیها بر می خاست، دست او را می گرفت و می بوسید، و او را در جای خود می نشاند».[11]
عفت فاطمه سلام الله علیها
مقام عفت او به آن حد بود که در همان کتاب از اسماء بنت عمیس داستان عجیبی به این شرح نقل شده است: روزی فاطمه سلام الله علیها به من فرمود: من از کار مردم مدینه که زنان خود را بعد از وفات به صورت ناخوشایندی برای دفن می برند، و تنها پارچه ای بر او می افکنند که حجم بدن از پشت آن نمایان است ناخرسندم.
اسماء گفت: من در سرزمین حبشه چیزی دیده ام که با آن جنازه مردگان را حمل می کردند، سپس شاخه هایی از درخت نخل را برداشت و به صورت تابوت مخصوصی درآورد که پارچه ای را روی چوب های آن می افکندند، و بدن را درون آن می گذاردند، به گونه ای که بدن پیدا نبود.
هنگامی که فاطمه بانوی بزرگ اسلام سلام الله علیها آن را مشاهده کرد فرمود: بسیار خوب و عالی است (و هنگامی که من از دنیا رفتم مرا با آن بردارید) ... و در ذیل همین حدیث آمده است: هنگامی که فاطمه سلام الله علیها چشمش به آن افتاد تبسم فرمود، و این تنها تبسم او بعد از وفات پیغمبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم بود![12]
اولین کسی که وارد بهشت می شود
در روایات معروف اهل سنّت این افتخار از زبان پیغمبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم برای فاطمه سلام الله علیها ثبت شده است: ذهبی در «میزان الاعتدال» آورده است که پیغمبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: «اوَّلُ شَخْص یَدْخُلُ الْجَنَّةُ فاطِمَةُ (س)؛[13] نخستین کسی که وارد بهشت می شود، فاطمه است!».
در حدیث دیگری از همان بزرگوار آمده است که فرمود: «اوَّلُ شَخْص یَدْخُلُ الْجَنَّةَ فاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّد وَ مَثَلُها فِی هذِهِ الْامَّةِ مَثَلُ مَرْیَمَ فِی بَنِی اسْرائِیلَ؛[14]نخستین کسی که وارد بهشت می شود فاطمه دختر محمد است، و او در میان این امت همچون مریم در میان بنی اسرائیل است».[15]
علم فاطمه سلام الله علیها
روایات مهمی در منابع معروف اسلامی وارد شده، که از مقام ارجمند علمی این بانوی بزرگ پرده بر می دارد مانند حدیث زیر:
ابونعیم در حدیث از پیغمبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم نقل می کند که روزی رو به یارانش کرد و فرمود: «مَا خَیْرُ لِلْنِساءِ؛ چه چیزی برای زنان از همه بهتر است؟» یاران ندانستند در جواب چه بگویند. علی علیه السلام به سوی فاطمه سلام الله علیها آمد و این مطلب را به اطلاع او رسانید. بانوی اسلام گفت: چرا نگفتی: «خَیْرٌ لَهُنَّ انْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لَا یَرَوْنَهُنَّ؛ از همه بهتراین است که نه آن ها مردان بیگانه را ببینند و نه مردان بیگانه آن ها را» (با آن ها جلسات خصوصی نداشته باشند).
علی علیه السلام بازگشت و این پاسخ را به پیغمبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم عرض کرد. پیامبر فرمود: «مَنْ عَلَّمَکَ هذا؛ چه کسی این پاسخ را به تو آموخت؟». عرض کرد: فاطمه سلام الله علیها. پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: «انَّها بَضْعَةٌ مِنِّی؛ او پاره وجود من است».[16]
این حدیث نشان می دهد که امیرمؤمنان علیه السلام با آن مقام عظیمی که در علوم و دانش داشت که دوست و دشمن همه به آن معترفند و باب مدینه علم پیغمبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم بود گاهی از محضر همسرش فاطمه سلام الله علیها استفاده علمی می کرد.[17]
سخن آخر: (چرا فضائل اهل بیت علیهم السلام را کتمان کردند؟)
در خاتمه باید تأکید کرد تقریباً تمام فضایل و مناقب و مقاماتی که در کتب شیعه درباره فاطمه زهرا سلام الله علیها نقل شده در کتب معروف اهل سنّت نیز آمده است، و این راستی عجیب است، زیرا کمتر چیزی می توان یافت که در منابع معتبر شیعه باشد و در کتب آن ها نیامده باشد.
با همۀ این اوصاف از مسائلی که انسان را سخت در تعجب فرو می برد، اینکه می دانیم بعد از پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم طوفان عجیبی در جامعه اسلامی بر سر مسأله خلافت در گرفت، طوفانی که نتیجه آن تغییر محور خلافت از خاندان پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم به سوی افراد دیگری بود، آن ها که از سوی خدا به عنوان جانشینی پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم معرفی شده بودند کنار زده شدند، و دیگران جای آن ها را گرفتند.
منزوی شدن اهلبیتعلیهم السلام سبب شد که مقامات حاکم آنچه از فضایل و مناقب در شأن آن ها بود، و طبعاً شایستگی و اولویت آن ها را برای مسأله خلافت اثبات می کرد، سانسور کنند؛ زیرا ذکر این مناقب و فضایل برای همه سؤالانگیز بود که اگر آن ها دارای چنین مقاماتی بوده اند پس چرا دیگران پیشی گرفتند؟! چرا ما کسانی را که خدا و پیامبرش مقدم داشته اند، مقدم نداریم؟ آخر چرا مردم مسلمان از این فیض بزرگ محروم بمانند؟ چرا ... و چرا؟ و لذا سانسور کردن این فضایل جزئی از حرکت سیاسی آن ها بود.[18]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
منبع: زهرا سلام الله علیها برترین بانوی جهان
[1] زهرا سلام الله علیها برترین بانوی جهان، ص 58.
[2] مضمون این حدیث را در بسیاری از کتب اهل سنّت می توان یافت از جمله: ذخائر العقبی، ص 36 و ص44، مستدرک الصحیحین، ج 6، ص 156؛ الدرّالمنثور سیوطی در تفسیر آیه سبحان الذی اسری بعبده ... و کتب دیگر. (پیام قرآن ، ج 6 ، ص 254).
[3] تاریخ بغداد، ج 2، ص 331.
[4] زهرا سلام الله علیها برترین بانوی جهان، ص 99.
[5] این حدیث را زمخشری در کشاف و سیوطی در درّالمنثور، ذیل آیه 37 آلعمران، و همچنین ثعلبی در قصص الأنبیاء، ص 513 نقل کرده اند. (پیام قرآن، ج 6، ص : 255).
[6] ذخائر العقبی، باب فی فضل اهل البیتعلیهم السلام، «ذکر ماجاء فی سیادتها و افضلیتها»، ص 44؛ الدرالمنثور ذیل آیه44 آل عمران.
[7] زهرا سلام الله علیها برترین بانوی جهان، ص 65.
[8] مستدرک الصحیحین، ج 3، ص 153. این حدیث را ابن حجر در« الاصابة» و ابن اثیر در« اسد الغابة» آورده است.
[9] زهرا سلام الله علیها برترین بانوی جهان، ص 78.
[10] مستدرک الصحیحین، ج 3، ص 154.
[11] زهرا سلام الله علیها برترین بانوی جهان، ص 72.
[12] ذخائر العقبی، ص 54؛ (زهرا سلام الله علیها برترین بانوی جهان، ص 86).
[13] میزان الاعتدال، ج 2، ص 131.
[14] کنزالعمال، ج 6، ص 219.
[15] زهرا سلام الله علیها برترین بانوی جهان، ص 96.
[16] حلیة الاولیاء، ج 2، ص 40.
[17] زهرا سلام الله علیها برترین بانوی جهان، ص 88.
[18] همان، ص 55.