آسیب شناسی مسائل نوجوانان از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

آسیب شناسی مسائل نوجوانان از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی


آسیب های اعتقادی و مذهبی / آسیب های تربیتی و عاطفی / آسیب های اجتماعی و اخلاقی / عوامل پیدایش آسیب های نوجوانان / راهکارهای برون رفت از تبعات آسیب های دوره ی نوجوانی‌

عصر ما عصر بزرگ شدن مقياس هاست؛ لذا آنچه در گذشته بطور محدود انجام مى گرفت در عصر ما به صورت نامحدود انجام مى گيرد، در این میان مفاسد نیز [از این قاعده مستثنی نیست] از این رو بسيار گسترش پيدا كرده و مرزها را در هم شكسته و تا اقصی نقاط جهان پيش مى رود.[1]

از این رهگذر متأسفانه نوجوانان نیز از مفاسد و آسیب های متعدد اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی در امان نمانده اند،[2] البته به جاى تأسف خوردن در برابر حوادث دردناك و مفاسد وحشتناكى كه [آن ها] را از هر سو احاطه كرده، باید به طور فعالانه دست به كار شد؛[3] چرا که اگر روى آن آسیب ها كار جدّى انجام نگيرد، در آينده شاهد مشكلات مهمّ دينى و اجتماعى و سياسى خواهيم بود.[4]

آسیب های اعتقادی و مذهبی

در مسائل ضرورى و مسلّم دينى مانند واجب بودن نماز و حرام بودن ربا و امثال آن ها، همچنين در مسائل مربوط به اصول عقايد دينى مانند توحيد و نبوّت و معاد، اجتهاد و تقليد موضوعيت ندارد، بلكه بايد هر كس شخصاً آن ها را از روى مدرک به طور قطع و يقين دريابد.[5]

البته بعضى فكر مى كنند اگر از مسائل اصول عقايد سؤال كنند نشانه كفر و بى اعتقادى است؛ در حالى كه اين پرسش‏ ها براى تحقيق بيش ‏تر و استحكام بخشيدن به عقيده است.

در واقع سؤال كردن حقى است برای همگان، اين مسأله در مورد جوانان و نوجوانان‏ بسيار مهم تر است چرا كه آن ها داراى مجهولات فراوانند.

فراموش نکنیم خداوند از نظر تكوين و آفرينش، حسّ كنجكاوى و جستجوگرى را در ذات انسان قرار داده است، لذا انسان، همواره مايل است از چيز هايى كه نمى داند، بپرسد و بداند. اين حس در جوانان و نوجوانان شديد تر است؛ به سبب همان نيازى كه دارند، گاه آن قدر پدر و مادر را سؤال پيچ مى كنند كه داد و فريادشان بلند مى ‏شود؛ در حالى كه وظيفه آن‏ ها اين است كه با محبّت و مدارا به اين نياز روحى‏شان پاسخ مثبت دهند. آن چه را مى دانند، در اختيارشان بگذارند و آن چه را نمى دانند به كسانى كه مى دانند ارجاع دهند.[6]

با همه این تفاسیر شاهدیم وضع برخى از [مدارس] مناسب نيست و مسائل اعتقادى‏ [دانش آموزان] حل نشده است، و كارهاى عملى درستى از آن ها سر نمى ‏زند.[7] حال آنکه مراكز آموزش و پرورش باید نوجوانان را با اصول اعتقادى‏ صحيح آشنا ‏سازد.[8]

ما هم بايد در مدارس، به صورت صحيح، مستدل و منطقى به سراغ تعليم و اصلاح عقايد دينى دانش آموزان، برويم و برنامه‏ هاى اعتقادى‏ آنان را تكميل كنيم.[9]

بی تردید اگر نوجوان و جوان ما به مبدأ و معاد و نبوّت و امامت ايمان داشته باشد، هرگز معتاد نخواهد شد. شما نمى توانيد در ميان قاچاقچيان، قاتلان، سارقان، مفسدان، آلودگان به مسائل جنسى و مانند آن انسانى را بيابيد كه مسائل اعتقادى را باور كرده باشد و به آن ايمان كامل داشته باشد. بلكه عموم چنين افرادى در مسائل ريشه ‏اى و اعتقادى مشكل دارند.[10]

آسیب های تربیتی و عاطفی

مسألۀ تعلیم و تربیت يكى از مباحث مهم مرتبط با حوزه کودکان و نوجوانان است. مولّفه ای مهم كه نقش بسزايى در ساختار شخصيّتى آنان در آينده دارد و مى‏تواند عامل رشد، تعالى و تكامل آنان گردد.[11]

هر چه در مورد تربيت فرزندان گفته شود، باز هم کم است؛ به ویژه در عصر و زمان ما، كه فساد از در و ديوار مى‏بارد، و امواج مفاسد از هر نقطه ‏اى به نقطه ديگر سرازير شده، و ابتلاى فرزندان به گناه و معصيت را زياد كرده، که بايد حواسمان را جمع كنيم.[12]

در این بین نقش عاطفه در تربيت‏ و پرورش فرزندان بسيار مهم و حسّاس است و هرگز نبايد از آن غفلت نمود.[13]

بی شک اگر پدر و مادر در تعليم و تربيت فرزند كوتاهى كنند خسارت عظيمى، هم دامان پدر و مادر را مى گيرد و هم فرزند را، به خصوص اگر وسوسه‏ هاى شيطانى بر فرزند غلبه كند يا افراد ناباب يا رسانه ‏هاى آلوده با آن‏ها ارتباط برقرار كنند و تعليمات زشت و ناپسند خود را در روح كودك فرو ريزند.[14]

روشن است هنگامى كه جوانان و نوجوانان‏ بى ادب، دور از شرم و حيا پرورش يابند، احترامى براى بزرگترها قائل نيستند و در واقع بزرگترها بذرى كه به دست خود افشانده ‏اند، ميوه تلخش را مى چينند.[15]

آسیب های اجتماعی و اخلاقی

نوجوانان با مسائل غامضى رو به‏ رو هستند كه از آن جمله «موضوع جنسى» است. در حقيقت در اين مرحله از سن كه تمايلات جنسى، به خود شكل مى گيرد و نوجوان‏ پس از يك دوره كنجكاوى، به واقعيّت اين غريزه آگاه مى گردد، هر گونه تشويق و تحريك جنسى آتش شهوت در نهاد نوجوان‏ شعله‏ ور مى ‏شود.

امروزه [فضای مجازی] در بيدار كردن و بر انگيختن و تحريك اين غريزه اثر فوق العاده ‏اى دارد و در نتيجه در زندگى جديد، نوجوانان با تمايلات شديد و طغيانگر جنسى دست به گريبانند.

از طرف دیگر، عدم تمكن مالى اكثريت قريب به اتّفاق جوانان و مخصوصاً نوجوانان‏ در برابر هزينه كمرشكن زندگى، و از آن بالاتر موضوع ادامه تحصيل كه غالباً تا سن 20 و 25 سالگى طول مى كشد و دوران طغيان غريزه سركش جنسى را به طور كامل فرا مى گيرد، به آن ها اجازه ازدواج و تشكيل خانواده نمى دهد.[16]

و از طرف ديگر «پارسايى مطلق» و ناديده گرفتن اين غريزه سركش با امواج نيرومند و كوبنده‏ اش امكان ‏پذير نيست.[17]

در نتیجه عدم اقبال [یا عدم امکان] دختران و پسران نسبت به ازدواج، سن ازدواج را افزايش داده و در مقابل سن آغاز روابط جنسى به شدت پايين آمده است.[18]

این آسیب بزرگ اخلاقی بیش از هر چیز [تلنگری است]] برای فراهم آوردن وسائل ازدواج‏ سالم‏؛[19]

از سوی دیگر بى توجهى به نهاد خانواده سبب افزايش طلاق، تك زيستى و كاهش شديد عواطف خانوادگى، مشكلات روحى و روانى در ميان فرزندان و در نتيجه بزهكارى‏ و خشونت در كودكان و نوجوانان را موجب شده و بحران جديدى به نام بحران خانواده را به ارمغان آورده است.[20]

اینگونه است که دريچه ورود به اعتياد و ساير بزهكارى ‏هاى اجتماعى برای نوجوانان كشور یعنی گروه‏ هاى سنّى 10 تا 15 سال با سيگار رقم می خورد. و اینچنین نوجوانان‏ هدف اصلى براى ترغيب به كشيدن و اعتياد به سيگار محسوب می شوند.[21]

مى دانيم كه روح و ذهن انسان در كودكى و نوجوانی بسيار تأثيرپذير است و طبق حديث معروف، علم در «صغر» همچون نقش بر «حجر» است و بسيار پررنگ و پردوام خواهد بود.[22]

آری روح انسان، مخصوصاً نوجوانان عزيز بسان آن نسيم با طراوت و دل‏انگيز است كه اگر از روى گل ها بگذرد و همنشين‏ باغ گل شود، عطر خوش گل ها را به همراه مى آورد.

و چنانچه از روى مزبله‏ ها و جاهاى بدبو عبور نموده، و همنشين زباله‏ ها و كثافات گردد، به رنگ و بوى آنها درخواهد آمد.[23]

امروزه يكى از مسائل خطرناك براى جوانان و نوجوانان ما دوستان‏ و همنشينان‏ آن ها هستند.[24] فساد و آلودگى، جنايت و خودكشى، همه پيامد هاى بى توجّهى خانواده ها به اين دوستى ‏هاست.[25]

عوامل پیدایش آسیب های نوجوانان

اما به راستی منشأ اين آسيب ها، و عوامل آسیب زا، چه چيزهايى است؟

منشأ اين آسيب ها را مى توان در امور زير خلاصه كرد:

الف) وجود عوامل تشويق كننده به مفاسد اخلاقى، و اباحى گرى؛ كه از ويژگي هاى عصر ماست.

ب) تفسير نادرست از مسأله آزادى، و عدم توجّه به اين نكته كه هميشه آزادي ها در چهارچوبه ارزش هاست.

ج) عدم اطّلاع‏ رسانى صحيح و بموقع، و محروم ماندن قشر نوجوان‏ از آموزش هاى مستمرّ و گسترده دينى.

د) از همه مهم تر، دست هاى مرموز سياست مخرّب دشمنان است كه براى دور كردن [نوجوانان] از حوزه تربيت و اعتقادات دينى از طرق مختلف فعّاليّت مى كند، و معتقد است مانع اصلى نفوذ در عرصه سياسى كشور ما، اعتقادات محكم مذهبى و پايبندى به اخلاق دينى است. و براستى اگر آن ها در كار خود موفّق شوند، مانع مهمّى بر سر راه نفوذشان باقى نمى ماند.[26]

سخن آخر: (راهکارهای برون رفت از تبعات آسیب های دورۀ نوجوانی)

راه‏كارهاى اصلاح نيز در امور زير خلاصه مى شود:

الف) آموزش مستمر با منطق و ادبيّات خاصّ نوجوانان.

ب) حلّ مشكلات مربوط به [نوجوانان] از قبیل تحصيل و کار و ازدواج.

ج) پاكسازى محيط از مراكز و عوامل فساد.

د) همكارى تنگاتنگ تمام رسانه‏ هاى جمعى در اين زمينه.[27]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir

منابع:

1. پاسخ به پرسش هاى مذهبى

2. دائرة المعارف فقه مقارن

3. استفتاءات جديد

 

[1] اخلاق در قرآن ، ج‏1، ص15.

[2] استفتاءات جديد، ج‏3، ص536.

[3] تفسير نمونه، ج‏4، ص108.

[4] استفتاءات جديد، ج‏3، ص536.

[5] آيين ما (اصل الشيعة)، ص188.

[6] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏6، ص296.

[7] داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدظله)، ص292.

[8] پيام قرآن، ج‏10، ص231.

[9] داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدظله)، ص292.

[10] همان، ص293.

[11] تعزير و گستره آن، ص141.

[12] قهرمان توحيد، شرح و تفسير آيات مربوط به حضرت ابراهيم (ع)، ص112.

[13] پاسخ به پرسشهاى مذهبى، ص382.

[14] پيام امام امير المومنين عليه السلام ، ج‏15، ص253.

[15] همان، ج‏8، ص534.

[16] پاسخ به پرسش هاى مذهبى، ص350.

[17] آيين ما (اصل الشيعة)، ص237.

[18] دائرة المعارف فقه مقارن، ج‏1، ص86.

[19] تفسير نمونه، ج‏14، ص544.

[20] دائرة المعارف فقه مقارن، ج‏1، ص85.

[21] استفتاءات جديد، ج‏3، ص174.

[22] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏15، ص253.

[23] سوگندهاى پر بار قرآن، ص223.

[24] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى، ص427.

[25] همان.

[26] استفتاءات جديد، ج‏3، ص536.

[27] همان.

captcha