در دنياى امروز سخن از حفظ ارزش ها در ميدان جنگ، زياد به ميان مىآيد؛ و بسيارى از سلاح ها جزء سلاح هاى ممنوعه شمرده مىشود و دستوراتى درباره عدم حمله به غير نظاميان داده می شود؛ ولى همان گونه كه بارها و بارها در تاريخ معاصر ديده ايم، به هنگام عمل هيچ يك از آنها به رسميت شناخته نمىشود.[1] بلکه به راحتى سلاح هاى كشتار جمعى و شيميايى و مانند آن را به كار مىگيرند.[2] و با سلاح هاى شيميايى گروه زيادى از انسان ها را مىكشند و غير نظاميان را به خاك و خون مىكشند.[3]
امروز در چند دقيقه با بمب هاى اتمى و شيميايى شهر گلستانى را به قبرستانى و منطقه آبادى را به بيابانى مبدل مىكند، چنان كه در حلبچه[4] چنين كردند.[5] لیکن گذشت زمان ابعاد فجیع این جنایت را برای جهانیان روشن ساخت.[6]
جنایت حلبچه؛ راهی کثیف برای جبران شکست
جنایت بی سابقه ای که در «حلبچه» واقع شد؛[7] فقط مسأله کردهای عراق و سربازان ایرانی مطرح نبود، بلکه مسأله این بودکه در یکی از نقاط این جهان پهناور، چنین جنایتی رخ داد و چنین بدعتی گذارده شده که یک رژیم برای جبران شکست های خود در جبهۀ جنگ،[8] در حالی که در میدان نبرد، حريف رزمندگان جان بر كف ما نمىشد، ديوانهوار به حلبچه حمله كرد،[9] و چندین هزار انسان بیگناه را به فجیع ترین وجهی کشته، و چندین هزار نفر را مجروح کرده است.[10]
بمباران شیمیایی حلبچه، ارمغان حقوق بشر آمریکایی
شکی نیست که شعار منع گسترش سلاح هاى شيميايى و مانند آن براى دولت های غربی ابزارى است جهت رسيدن هر چه بيشتر به اهداف سلطه طلبانه؛ لذا كسانى كه در راستاى اهداف و اغراض و منافع آنان حركت كنند بهترين كشورها هستند، هر چند هيچ يك از اصول انسانى در كشورشان مراعات نشود و كشورهايى مانند ايران اسلامى كه در تضاد با منافع نامشروع آنان است، تروريست و ناقض حقوق بشر و توليد كننده سلاح هاى شيميايى معرفى مىشود، هر چند پايبندترين كشور ها به اصول انسانى باشند.[11]
لذا در جنگ تحمیلی، غربی ها به صدام سلاح شیمیایی دادند، و صدام یک شهر را با سلاح شیمیایی نابود کرد.[12]
قرائن و شواهد حین و بعد از جنگ نیز نشان می دهد که جنگ تحمیلی در واقع جنگ احزاب بود و آمریکا، انگلیس، اسرائیل و دیگر کشور ها و برخی کشور های عربی به صدام همه جانبه کمک کردند؛[13] و پس از جنایت بزرگ صدام در بمباران شیمیایی حلبچه، با سکوت خود، از آن حمایت کردند.[14]
سر اين رخداد ها روشن است؛[15] مدعیان حقوق بشر نسبت به [فاجعۀ حلبچه و سردشت[16]] ساكت بودند و اعتراضى نداشتند؛[17] زيراانقلاب اسلامی برایشان خطرناک بود و باید نابود می شد.[18]
لذا منافع استكبار، در آن زمان، اقتضا مىكرد كه رژیم صدام تا دندان مسلح باشد،[19] از این رو سلاحهاى كشتار جمعى، بمب هاى شيميايى، موشك هاى دوربرد زمين به هوا، بمب هاى خوشه اى و ميكروبى و امثال اينها را در اختيار دولت عراق قرار دادند، تا به وسيله آن جنايت هاى شرمآورى بر ايران اسلامى بيافرينند،[20] اگرچه با هيچ يك از اصول انسانى و حقوق بشر سازگار نباشد؛[21] لیکن نتوانستند نور اسلام و انقلاب اسلامی را خاموش کنند و به اهداف خود برسند.[22]
از سوی دیگر ملاك در نظر طرفداران دروغين حقوق بشر، منافع مادى است و اصول انسانى تحت الشعاع آن قرار دارد.[23] از این رهگذر ثروتمندان بزرگ دنيا، جنايات بزرگى را براى رسيدن به اين دنياى بى ارزش انجام داده اند كه بيان آن تكان دهنده است، تا چه رسد به انجام آن! آنان براى افزون طلبىشان حاضرند به تجارت اسلحه و جنگ افزارهايى مبادرت ورزند كه به وسيله آنها گناهكار و بى گناه از بين مىرود و گاهى يك بمب شيميايى آن، يك شهر چند هزار نفرى را با وضعى بسيار فجيع و دردناك نابود مىسازد؛ عواقب وحشيانه اين عملكرد هاى جنایت بار نیز براى آنها مهم نيست؛ زيرا اين كارها درآمد و سود سرشارى دارد.[24] لذا امروزه نیز شاهدیم غربی ها سلاح های شیمیایی را تولید کرده و در اختیار صدام های زمان می گذارند.[25]
صدام، از بزرگ ترين جنايتكاران تاريخ بشر
در عصر حاضر بسيارى از كشتار هاى دست جمعى، نشأت يافته از پيروى انسان ها از هواى نفس است: از جمله بمباران شيميايى مردم بى دفاع حلبچه توسط رژيم بعثى عراق که از جمله اثرات مخرب حاكميت هواى نفس بر زندگى بشر است،[26] که از خوی جنایتکارانه صدام و خباثت باطنی او حکایت دارد.[27]
اگر در طول تاریخ دقت کنیم جنایتکاری مثل صدام نیست یا انگشت شمار است. قطعاً صدام از حجاج[28] بدتر بوده است. حجاج خانواده خود را نمی کشت ولی صدام، بستگانش را هم كشت به مملكت خود هم رحم نكرد، كردها را با بمب شیمیایی كشت، علما، سادات پیر و شخصیت های مذهبی را از بین برد و به كویت هم حمله كرد.[29]
در اثبات اوج جنایات صدام همین بس که تنها دو دولت در جهان سلاح كشتارجمعی به كاربسته اند؛ یكی آمریكا در بمباران هسته ای ژاپن و دیگری صدام در بمباران شیمیایی حلبچه كه این ها جنایت علیه بشریت است.[30]
ارتکاب این جنایات نشان می دهد قلبی که سنگدلی به آن غلبه پیدا کند، انعطاف نخواهد داشت و اگر هزاران نفر در جلوی چشم او نابود شوند، به حال او فرقی نخواهد کرد.[31]
همانگونه که صدام پس از ارتکاب به جنایت بزرگ «حلبچه»، نه تنها در برابر موج تنفر و انزجار عمومی جهانیان احساس شرمندگی نکرد، بلکه جسورتر شد و راه را برای برنامه های مشابه هموار کرد و در مقابل اعلامیه سازمان ملل، ایستاد و اعلامیه داد و با صراحت گفت، هیچکس نمی تواند کیفیت دفاع را به ما دیکته کند! و یا اینکه، ما با تمام وسایلی که در اختیار داریم می جنگیم! حتی تصریح کرد، دشمنان و دوستان خائن (منظورش هموطنان کُرد است که تسلیم خواسته های او نشدند) برای ما فرق نمی کند![32]
با همه این جنایات غیرقابل بحث، عده ای در تلاش بودند تا جنایات صدام را پرده پوشی کنند.[33] لذا نسبت به اعدام صدام موضع گیری و اظهار تأسف کردند.[34] و رسانه های وهابی دیوی را به سان فرشته جلوه دادند و در آخرین اقدام، کوشیدند تا صدام، این جنایتکار قرن را قهرمان و شهیدی در راه خدا جلوه دهند و بسیاری از ناآگاهان را بدین وسیله فریفتند.[35] که البته این مسائل باعث شد تا ما باور کنیم کسانی که در جنگ تحمیلی به صدام کمک می کردند اینها بودند. عده ای از دشمنان خود را در این جریان شناختیم. چون دوست دشمن ما دشمن ماست. هرچند ادعای دوستی با ما کند و تقاضای حمایت از ما کند.[36]
در دادگاه تنها به گوشه ای از جنایات صدام رسیدگی كردند،[37]حال آنکه با وجود مدارک و منابع متعدد در رابطه با جنایات صدام ، باید دستان پشت پرده استکبار را رو کرده و ابعاد مختلف جنایات صدام را به مردم گزارش داد.[38]
دولت های غربی، شریک جرم صدام در حلبچه
مرگ عاطفه ها، مرگ جوامع بشرى است. واى بر انسان آن روز كه عواطف جوامع بشری بر اثر دنياپرستى بميرد كه در اين صورت، انسان خطرناك تر از هر حيوان درنده وحشى مىشود! اين بمب هاى شيميايى را چه كسانى ساختند؟ دولت های غربی! كسانى كه عواطف انسانى را به دلارها فروختند و كشته شدن هزاران انسان را در حلبچه نديدند![39]
بی تردید مدعيان دروغين حقوق بشر به ویژه آمریکا، كه در دوران جنگ تحمیلی مرگ بارترین سلاح های شیمیایی را دراختیار صدام قرار دادند.[40] و اینگونه جان هزاران نفر انسان مظلوم را گرفتند، از مصاديق روشن «بَلْ هُمْ أَضَلُّ؛[41] بلکه گمراه تر!» هستند. كسانى كه در گوشه و كنار جهان آتش جنگ را شعله ور نموده تا كارخانه هاى اسلحه سازى آنها از حركت باز نايستد، و مهمات ويرانگرشان به فروش برود، و بر دلارهايشان روز به روز افزوده گردد، حيوانات درنده اى هستند كه لباس انسان به تن كرده اند.[42]
فاجعه حلبچه همچنان قربانی می گیرد
دنیای امروز دنیای سنگدلان و غلبه روح مادی گری است. در هیچ عصر و زمانی حتی در میان بعضی از وحشی های جنگل ها به اندازه امروز قساوت قلب نبوده است که با ساخت بمب های ده تنی اتمی و شیمیایی همه چیز را زیرورو می کنند و آثار آن ده ها سال باقی بماند.[43]
وقتى صدام جنايتكار يك نمونه آن را در شهر حلبچه بر سر مردم خودش ريخت، همه ديدند كه چه صحنه هاى وحشتناكى پيش آمد و چه انسان هاى بىگناهى كشته شدند، و آنها كه ماندند يك عمر با مرگ دست و پنجه نرم كرده و هر روز مرگ را لمس مىكنند![44]
هنوز بسیاری از مجروحان شیمیایی ایران و عراق از آن جنایات رنج می برند.[45] هنوز در عراق بيماران زيادى هستند كه بر اثر [گازهای سمی به کاررفته از سوی دولت عراق در حلبچه] به انواع بيمارى ها مبتلا می شوند.[46]
سخن آخر: (فاجعۀ حلبچه و بدعت خطرناک در نظام بین الملل)
در خاتمه باید تأکید کرد در عصر کنونی عوامل ناآرامی خاطر از هر زمانی بیشتر است که یکی از دلایل این مسئله افزایش کشتار های جمعی است، در واقع دنیایی که وسایل آسیب زننده همانند سلاح های شیمیایی در آن وجود دارد آرامش در آن کم است؛ تأمل در بازماندگان جنگ های شیمیایی و وضعیت نامناسب آنان مویّد این مدعاست؛ چرا که انسان، وقتی قربانیان سلاح های شیمیایی جنگ تحمیلی را که نگاه می کند وحشت می کند، این عزیزان چه جانبازی و فداکاری کردند و صدام دیوانه چه بلایی بر سر آنها آورد.[47]
امروز همگان می دانیم که سلاح های کشتارجمعی در زرادخانه ها آماده است؛ به دنیایی که چنین سلاح هایی در آن وجود دارد، چه اطمینانی می توان داشت، حالا اگر دیوانگانی مثل صدام پیدا شدند و روزی از این ها استفاده کردند، دنیا به چه شکلی در می آید و مردم دنیا در چه شرایطی قرار می گیرند؟[48]
به راستی اگر دنیا از کنار این گونه مسائل به سادگی بگذرد چه تضمینی وجود دارد که فردا اسراییل غاصب در برابر ملت مظلوم فلسطین و یا دیگر قدرت های شیطانی در سایر نقاط جهان این جنایت را تکرار نکنند؟ و اگر تکرار شود چه وضعی در جهان به وجود خواهد آمد، حال آنکه با این بدعت خطرناک توسط صدام معدوم، حرمت یک قانون مهم انسانی و بین المللی شکسته شده و راه برای جنایتکاران دیگر بازگشته است.[49]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
منابع:
1. بیانات معظم له
2. مثالهاى زيباى قرآن
[1] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج9، ص189.
[2] داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدظله)، ص288.
[3] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج9، ص189.
[4] «25اسفندماه، سالروز حمله وحشیانه رژیم بعث عراق به شهر حلبچه و بمباران شیمیایی این شهر در سال ۱۳۶۶ است که بیش از ۵ هزار کودک، پیر و جوان غیر نظامی در این فاجعه شهید شدند و چندین هزار نفر نیز زخمی و جانباز شدند».
[5] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج1، ص92.
[6] متن نامه سرگشاده حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به دبیر کل سازمان ملل،28/1/1367.
[7] همان.
[8] همان.
[9] سوگند هاى پر بار قرآن، ص327.
[10] متن نامه سرگشاده حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به دبیر کل سازمان ملل،28/1/1367.
[11] سوگند هاى پر بار قرآن، ص267.
[12] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در سلسله سخنرانی های شب های ماه مبارک رمضان در رسانۀ ملی،16/4/1394.
[13] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در جلسه تفسیر موضوعی قرآن کریم، حرم کریمۀ اهل بیت (س)،14/5/1391.
[14] متن نامه سرگشاده حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به دبیر کل سازمان ملل،28/1/1367.
[15] مثال هاى زيباى قرآن، ج1، ص158.
[16]«سردشت از شهرهای کردنشین استان آذربایجان غربی میباشد، فاجعۀ بمباران شیمیایی سردشت و کاربرد سلاح شیمیایی علیه شهروندان بیدفاع از سوی رژیم عراق در سال ۱۳۶۶ نه تنها از مهم ترین و در عینحال غمانگیز ترین رخداد تاریخی این خطه، بلکه صحنه ای بس دلخراش در تاریخ ایران به شمار می آید. اوج فاجعه و اهمیت این موضوع زمانی آشکار می شود که بدانیم این شهر اولین قربانی سلاح شیمیایی در دنیا در سال های پس از جنگ جهانی است».
[17] مثال هاى زيباى قرآن، ج1، ص158.
[18] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه، مسجد اعظم قم، 7/7/1389.
[19] مثال هاى زيباى قرآن، ج1، ص158.
[20] همان.
[21] همان.
[22] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در کنگره بزرگداشت شهدای روحانی مدافع حرم، مدرسه عالی امام کاظم (ع)، 8/7/1395.
[23] مثال هاى زيباى قرآن، ج1، ص158.
[24] همان، ج2، ص63.
[25] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در سلسله سخنرانی های شب های ماه مبارک رمضان در رسانۀ ملی،16/4/1394.
[26] مثال هاى زيباى قرآن، ج2، ص153.
[27] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه، مسجد اعظم قم، 13/12/1385.
[28] «حجاج بن یوسف در سال 95 هجری قمری در طائف به دنیا آمد و سراسر عمرش آمیخته با جنایت و خونریزی و ظلم و تباهی بود».
[29] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه، مسجد اعظم قم، 13/12/1385.
[30] همان.
[31] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه، مسجد اعظم قم، 15/8/1387.
[32] متن نامه سرگشاده حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به دبیر کل سازمان ملل،28/1/1367.
[33] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه، مسجد اعظم قم، 15/8/1387.
[34] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه، مسجد اعظم قم، 13/12/1385.
[35] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در مراسم آغاز به کار خبرگزاری رسا،19/10/1385.
[36] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در مراسم آغاز به کار خبرگزاری رسا،14/10/1385.
[37] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه، مسجد اعظم قم، 13/12/1385.
[38] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه، مسجد اعظم قم، 17/10/1385.
[39] مثال هاى زيباى قرآن، ج1، ص75.
[40] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در مراسم شب احیای بیست یکم ماه مبارک رمضان،2/7/1387.
[41] سوره اعراف، آیۀ179.
[42] سوگند هاى پر بار قرآن، ص220.
[43] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه، مسجد اعظم قم، 15/10/1385.
[44] داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدظله)، ص272.
[45] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در مراسم شب احیای بیست یکم ماه مبارک رمضان،2/7/1387.
[46] داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدظله)، ص288.
[47] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در برنامه چشمه معرفت در رسانۀ ملی، 9/3/1396.
[48] همان.
[49] متن نامه سرگشاده حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به دبیر کل سازمان ملل،28/1/1367.