شرح فرازهایی از دعای جوشن کبیر از منظر معظم له

شرح فرازهایی از دعای جوشن کبیر از منظر معظم له


دعاي جوشن کبیر؛ دعايي كه جبرئيل به پيامبرصلی الله علیه و آله آموخت/ علت نامگذاری دعای جوشن کبیر/ ساعت عاشقي؛ دعای جوشن کبیر و شب قدر/ دعای جوشن را بر کفن بنویسید/ دعای جوشن کبیر؛ تجلی هزار و یک اسم الهی/ کیفیت دعای جوشن کبیر/ دعایی از جنس صفات الهی؛ معرفت شناسی؛ ثمره تفکر در دعای جوشن کبیر/ سبقت رحمت خدا بر غضب الهی/ دعای جوشن؛ اکسیر عظمت جهان خلقت/ نشانه های خداشناسی در عمق دریاها/ مراتب هستی و نور الانوار در دعای جوشن/ دعای جوشن کبیر؛ فرصتی برای تخلق به اخلاق الهی‌

دعا و مناجات يكى از بهترين وسيله هاى ارتباط معنوى با خداوند و كسب صفاى باطن و تهذيب نفس است؛ تضرّع و زارى در پيشگاه حضرت حق و راز و نياز در محضر معبود متعال و غلتيدن مرواريد اشكى بر چهره بنده و زدودن غبار غفلت و گناه به وسيله سرشك پشيمانى، همه و همه نمودهاى بندگى و امتياز انسان از ساير موجودات و وسيله اى براى كسب بالاترين افتخارِ عالم خلقت است.[1]

در این میان  احياء شب هاى قدر؛ به شدت توصیه شده است که شایسته است با عبادت و دعا به ویژه دعای جوشن کبیرسپری گردد.[2] از آن جهت که شب قدر شب دعا و دنيايش و راز و نياز و توبه است.[3] 

دعاي جوشن کبیر؛ دعايي كه جبرئيل به پيامبرصلی الله علیه و آله آموخت

دعای جوشن کبیر را امام زين العابدين عليه السلام از پدر بزرگوارش از جدّش از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل كرده است. [4]،[5]

درباره شأن ورود اين دعا آمده است: در يكى از جنگ ها، رسول خدا صلى الله عليه و آله زره و جوشن سنگينى بر تن داشت كه سبب آزار آن حضرت مى شد، پيامبر صلى الله عليه و آله به درگاه خدا دعا كرد تا آن كه جبرئيل نازل شد و گفت: خداوند به تو سلام مى رساند و مى فرمايد: اين زره سنگين را از تن خارج ساز و در عوض، اين دعا را بخوان كه براى تو و امّت تو، امان و حرزى خواهد بود.[6]

علت نامگذاری دعای جوشن کبیر

سبب نامگذارى اين دعا به جوشن كبير، آن است كه اين دعا در برابر بلاها و آسيب هاى دنيوى و اخروى زره و محافظ خوبى است (جوشن به معناى زره است).[7]

ساعت عاشقي؛ دعای جوشن کبیر و شب قدر

مرحوم «علّامه مجلسى»[8] اين دعا را از اعمال شب هاى قدر دانسته است [9] و در بعضى از روايات وارد شده است كه دعاى «جوشن كبير»  را در اين سه شب بخوانند.[10] هم چنین  از روايات استفاده مى شود، سه بار يا حدّاقل يك بار در ماه مبارك رمضان آن را بخوانند.[11]،[12]

دعای جوشن را بر کفن بنویسید

فضيلت هاى فراوانى در عظمت اين دعا نقل شده است، از جمله اينكه:هر كس آن را بخواند و از منزل خارج شود و يا آن را همراه خويش داشته باشد (و در روح خود پياده كند) اهل بهشت است و خداوند توفيق انجام اعمال صالح را به وى عنايت مى كند. اين دعا براى درمان بيمارى هاى سخت و كسب پاداش هاى فراوان معنوى مفيد است. امام حسين عليه السلام فرمود: پدرم مرا به حفظ و بزرگداشت اين دعا سفارش كرد و به من فرمود: اين دعا را بر كفنش بنويسم و آن را به خانواده ام تعليم دهم و آنان را نسبت به خواندن اين دعا ترغيب نمايم.[13]،[14]

گفتنی است نوشتن اين دعا بر روى كفن همان گونه كه از روايت برمى آيد مستحب است؛ مرحوم «علّامه بحرالعلوم» نيز در شعر خود بدان اشاره كرده است:[15]

و سُنَّ ان يُكْتب بالأكفان       شهادة الاسلام و الايمان

و هكذا كتابة القرآن        و الجوشن المنعوت بالأمان [16]

يعنى: «نوشتن اين امور بر روى كفن سنّت است: شهادت به اسلام و ايمان (ولايت) و همچنين نوشتن آيات قرآن و دعاى جوشن كه امانى است از عذاب».[17]

دعای جوشن کبیر؛ تجلی هزار و یک اسم الهی

گرچه معروف است كه اين دعا، صد فصل دارد و هر فصل آن، شامل ده اسم از اسماى الهى است كه مجموعاً يك هزار اسم از اسماى پرمعناى خداوند است؛ ولى با دقت روشن مى شود كه يك هزار و يك اسم مى باشد، زيرا بند 55 مشتمل بر 11 اسم الهى است.[18]

کیفیت دعای جوشن کبیر

در آغاز دعای شریف جوشن کبیر می خوانیم:« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ؛ به نام خداوند بخشنده مهربان ، (1) اللهُمَّ انّى اسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا اللَّهُ يا رَحْمنُ، يا رَحيمُ يا كَريمُ، يا مُقيمُ يا عَظيمُ، يا قَديمُ يا عَليمُ، يا حَليمُ يا حَكيمُ، سُبْحانَكَ يا لا الهَ الَّا انْتَ، الْغَوْثَ، الْغَوْثَ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ يا رَبِ (2)خدايا از تو مى خواهم به حقّ نامت، اى خدا، اى بخشنده، اى مهربان، اى بزرگوار، اى پايدار، اى بزرگ، اى ديرينه، اى دانا، اى شكيبا، اى خردمند، تسبيح مى گويم تو را اى كسى كه جز تو معبودى نيست، ياريمان كن، ياريمان كن، ما را از آتش دوزخ برهان، اى پرودگار من»...... (100) يا حَليماً لا يَعْجَلُ، يا جَواداً لا يَبْخَلُ، يا صادِقاً لا يُخْلِفُ، يا وَهَّاباً لا يَمَلُّ، يا قاهِراً لا يُغْلَبُ، يا عَظيماً لا يُوصَفُ، يا عَدْلًا لايَحيفُ، يا غَنِيّاً لا يَفْتَقِرُ، يا كَبيراً لا يَصْغُرُ، يا حافِظاً لا يَغْفُلُ، سُبْحانَكَ يا لا الهَ الَّا انْتَ، الْغَوْثَ، الْغَوْثَ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ يا رَبّ؛ (100) اى بردبارى كه عجله نكنى، اى بخشنده اى كه بخل نورزى، اى راستگويى كه خُلف وعده نكنى، اى بخشنده اى كه خسته نشوى، اى پيروزى كه شكست نخورى، اى بزرگى كه توصيف نشوى، اى عادلى كه ستم نكنى، اى بى نيازى كه محتاج نگردى، اى بزرگى كه كوچك نشوى، اى نگهدارى كه غفلت نكنى، تسبيح مى كنم تو رااى كسى كه جز تو معبودى نيست، ياريمان كن، ياريمان كن، ما را از آتش دوزخ برهان، اى پروردگار من»[19]

 به هر حال، در پايان هر فصل به خداوند متعال از عذاب دوزخ پناه مى بريم و مى گوييم: «سُبْحانَكَ يا لا الهَ الَّا انْتَ، الْغَوْثَ، الْغَوْثَ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ يا رَبِ ؛ تسبيح مى گويم تو را اى كسى كه جز تو معبودى نيست، ياريمان كن، ياريمان كن، ما را از آتش دوزخ برهان، اى پرودگار من»[20]

دعایی از جنس صفات الهی؛ معرفت‌شناسی؛ ثمره تفکر در دعای جوشن کبیر

بدیهی است دعای جوشن کبیر براى تقويت معرفت الهى، و رابطه عميق تر با حضرت حق و شناخت صفات جمال و جلال پروردگار، بسيار مناسب و مغتنم است.[21]دعایی پرمحتوا  كه سزاوار است انسان هر زمان كه حال دعا پيدا كند از آن بهره گيرد و همچنين در قنوت هاى نماز مى توان از آن استفاده كرد؛ دعايى است كه جمله هاى آن غالباً از آيات قرآن گرفته شده و صفات جمال و جلال خداوند در آن منعكس است.[22]

در تبیین این مهم باید گفت صفات خداوند بر دو گونه است؛ صفات جمال و جلال: این صفات عین ذات خداوند است یعنی ذات خداوند منهای همه چیز دارای این صفات است مثلا خداوند عالم، قادر، حی، ابدی و ازلی است. صفات سلبیة هم در این قسم می گنجد مثلا خداوند قابل رؤیت نیست، زمان و مکان ندارد، جسم نیست و امثال آن. این صفات عین ذات است و همانطور که ذات خداوند ابدی و ازلی است آنها هم ابدی و ازلی هستند.[23]

صفات فعل: صفاتی است که اضافه به فعلی از افعال خارجیة می شود مثلا خداوند رازق است که باید ابتدا بنده هائی باشند تا خداوند به آنها روزی دهد، هکذا صفات رب العالمین که عالمین را ربوبیت و تربیت می کنند و همچنین صفات هادی بودن،  جواد بودن، کریم بودن و امثال آن. این صفات خارج از ذات و حادث است.[24]

به بیان دیگر این صفات اضافه ای است بین موجودات و خداوند و این اضافه در ذهن ما محقق می شود یعنی انتزاعاتی است که ذهن ما به آن می رسد بدین معنا که وقتی خداوند به بندگان روزی می دهد ما از آن رازق بودن را انتزاع می کنیم. این صفات در خداوند نیست که بگوئیم چون حادث است موجب تغییر در ذات خداوند می شود. اکثر صفات خداوند صفات فعل است و از هزار و یک اسمی که در دعای جوشن کبیر است شاید حدود ده بیست مورد آن صفات ذات باشد اکثر آنها صفات فعل می باشد..[25]

اینچنین است که باید گفت دعای جوشن کبیر آثار تربيتى فراوانى در انسان دارد، و روح و جان انسان را مى سازد، و زنگار جهان ماده را از او دور مى كند، او را به ذات پاك خدا، به نيكى ها و پاكى ها و صفات برجسته انسانى نزديك مى سازد.[26]

حال كه دعای جوشن از يك سو انسان را به سراغ «معرفةاللّه» و شناخت و عشق معبود مى فرستد تا از طريق توسّل به اسماء و صفات حسنايش، بر سر سفره رحمتش بنشيند، پيوند ناگسستنى با او بر قرار سازد و از اين خوان رحمت، توشه برگيرد.[27] دعا كننده براى استفاده از نيروى بى پايان پروردگار، چاره اى ندارد كه پيوند خود را با او محكم كند، به ذات او نزديك شده و مظهرى از صفات جمال و جلال او كه منبع پاكى و نيكى است گردد.[28]

سبقت رحمت خدا بر غضب الهی

اساس كار خداوند بر رحمت است و مجازات جنبه استثنائى دارد؛ چنانكه در دعای جوشن کبیر مى خوانيم: «يا من سبقت رحمته غضبه ؛اى خدائى كه رحمتت بر غضبت پيشى گرفته است».[29]

هم چنان که در اكثر آيات قرآن، بشارت بر انذار مقدم داشته شده که اين نيز ممكن است به خاطر اين باشد كه در مجموع، رحمت خدا بر عذاب و غضب او پيشى گرفته است؛ همانگونه که مقدم داشتن«مغفرت» بر«عقاب» همانند موارد ديگر نیز دليل بر«پيشى گرفتن رحمت بر غضب» است.[30]

از سوی دیگر  در قرآن مجید درباره دوزخ مى خوانيم:«لَها سَبْعَةُ ابْوابٍ ؛[31]براى آن هفت در است» [32] حال آنکه  كراراً در احاديث اسلامى به اين نكته اشاره شده كه بهشت داراى هشت در است؛ اشاره به اينكه طرق وصول به سعادت كه بهشت مظهر آن است از طرق سقوط در دامان بدبختى كه جهنّم كانون آن است، بيشتر مى باشد، و رحمت واسعه الهى بر غضبش پيشى گرفته«سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ» .[33]

اين درس را نيز از«بسم اللَّه» به خوبى مى توان آموخت كه اساس كار خداوند بر رحمت است و مجازات جنبه استثنايى دارد كه تا عوامل قاطعى براى آن پيدا نشود تحقق نخواهد يافت؛ قرآن کریم صدو چهارده سوره دارد، که صدو سیزده سوره با«رحمت»آغاز مى شود، تنها سوره توبه كه با اعلان جنگ و خشونت آغاز مى شود و بدون بسم اللَّه است![34]

با این تفاسیر انسانها نيز بايد در برنامه زندگى چنين باشند، اساس و پايه كار را بر رحمت و محبت قرار دهند و توسل به خشونت را براى مواقع ضرورت بگذارند.[35] زیرا نيرويى كه همچون نيروى جاذبه، جنبه عمومى دارد و دلها را به هم پيوند مى دهد صفت رحمت است، لذا براى پيوند خلق با خالق نيز از اين صفت رحمت بايد استفاده كرد،[36] ولى افسوس! كه هميشه انسان هاى خيره سر، عجله بر عذاب الهى دارند، نه مغفرت![37]

دعای جوشن؛ اکسیر عظمت جهان خلقت

بخشی از دعای جوشن کبیر ناظر بر عظمت خلقت خدا است؛[38] از این رو انسان بعد از بيان عظمت خلقت و قدرت خدا و ذكر نشانه هاى او در جهان هستى، بيان صفات پروردگار را پى مى گيرد.[39]

به عنوان نمونه در فراز پنجاه و هشتم دعای جوشن کبیر می خوانیم:«يَا مَنْ فِى السَّمَاءِ عَظَمَتُهُ، يَا مَنْ فِى الأرْضِ آيَاتُهُ، يَا مَنْ فِى كُلِّ شَى ءٍ دَلَائِلُهُ، يَا مَنْ فِى البِحَارِ عَجَائِبُهُ، يَا مَنْ فِى الجِبَالِ خَزَائِنُهُ، يَا مَنْ يَبْدَءُ الخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ، يَا مَنْ إلَيْهِ يَرْجَعُ الأمْرُ كُلّهُ، يَا مَنْ أظْهَرَ فِى كُلِّ شَى ءٍ لُطْفَهُ، يَا مَنْ احْسَنَ كُلَّ شَى ءٍ خَلْقَهُ، يَا مَنْ تَصَرَّفَ فِى الخَلَائِقِ قُدْرَتُهُ؛[40] اى كه در آسمانها بزرگيت پيداست، اى كه در زمين نشانه هاى (قدرت) تو هويداست،اى كه در هر چيز علامتهاى (وجود) تو پيداست، اى كه در درياها شگفتى هاى (خلقت) توست، اى كه در كوه ها گنج هاى توست، اى كه خلقت را آغاز كرده سپس باز مى گردانى، اى كه بازگشت تمام كارها به سوى توست، اى كه نشانه هاى لطفت در هر چيز نمايان است، اى كه همه چيز را نيكو آفريدى، اى كه قدرتت مخلوقات را در برگرفت»[41]

در جمله اوّل، به عظمت آسمانها، در جمله دوّم، به موجودات اسرارآميز كره زمين، در جمله سوّم به نشانه هاى توحيد در همه چيز، در جمله چهارم به عجايب و شگفتي هاى زندگى در اعماق اقيانوس ها، در جمله پنجم به معادن گران بهاى نهفته در دل كوه ها، در جمله ششم و هفتم به آغاز و انجام آفرينش و شباهت آنها به هم، در جمله هشتم به ريزه كاري هايى كه در همه موجودات جهان (به خصوص اتمها) وجود دارد، در جمله نهم به زيبايي هاى آفرينش و در جمله دهم به قوانينى كه با كمال قدرت بر سراسر عالم هستى حكومت مى كند، اشاره شده است.[42]

نشانه‌های خداشناسی در عمق دریاها

اشاره به شگفتی دریاها در دعای جوشن کبیر ، استدلال بر عظمت خداوند از طريق بيان نعمت هاى او در نظام آفرينش است؛[43]اينجا است كه بايد با يك دنيا خضوع و اخلاص به اين جمله معروف دعاى جوشن مترنّم شويم؛ و بگوئيم: «يا مَنْ فِى الْبِحارِ عَجائِبُهُ؛اى كسى كه شگفتى هاى قدرتت در درياها است.»[44]،[45]

آن روز كه اين جمله در دعاى جوشن از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم نقل شد؛ هنوز اسرار درياها بر كسى مكشوف نبود، و امروز عظمت اين جمله براى ما از هر زمانى روشن تر است.[46]

در این زمینه در  دعا و مناجاتی از اميرمؤمنان على عليه السلام آمده است، كه فرمود:«أَنْتَ الَّذِىْ فِى السَّماءِ عَظَمَتُكَ، وَ فِى اْلأَرْضِ قُدْرَتُكَ، وَ فِى الْبِحارِ عَجائِبُكَ؛تو كسى هستى كه عظمتت در آسمان و قدرتت در زمين، و شگفتى هاى خلقتت در دل درياها است.»[47]،[48]

آن حضرت در فراز دیگری فرمود: «سَخَّرَلَكُمُ الماءَ يُغْدُو عَلَيْكُمْ وَ يَرُوْحُ صَلاحاً لِمَعاشِكُمْ وَ الَبحْرَ سَبَباً لِكَثْرةِ امْوالِكُم؛خداوند آب را مسخّر فرمان شما قرارداد، صبحگاهان مى رود و عصر باز مى گردد، تا زندگى شما را سامان بخشد (اين تعبير ممكن است اشاره به جزر و مد دريا و آثار حياتى آن باشد) و دريا را وسيله وفور و كثرت اموال شما قرار داد.»[49]

هم چنین در حديث معروف توحيد مفضّل از امام صادق عليه السلام می خوانیم:«فَاذا أَرَدْتَ أنْ تَعْرِفَ سِعَةَ حِكْمَةِ الْخالِقِ وَ قِصَرِ عِلْمِ الْمَخْلُوقِيْنَ فَانْظُرْ الى ما فِى الْبِحارِ مِنْ ضُروُبِ السَّمَكِ وَ دَوابِّ الْماءِ، وَ الأَصْدافِ وَ الأَصْنافِ الَّتِىْ لا تُحْصى وَ لا تعُرّفُ مَنافِعُها الّا الشَّى ءُ بَعْدَ الشَّى ءِ يُدْرِكُهُ النّاسُ بِاسْبابٍ تَحْدُثُ»:؛اگر مى خواهى وسعت حكمت آفريدگار و كوتاهى علم مخلوقات را بدانى نظر به آنچه در اقيانوس ها از انواع ماهيان و جنبندگان آب و صدف ها است بيفكن. انواعى كه شماره ندارد، و منافع آن تدريجاً براى بشر بر اثر حوادثى كه (در زندگى او) پيش مى آيد روشن مى گردد.»[50]

آرى در دريا و جنبندگان دريا و گياهان دريائى و غير آن منافع و بركاتى است كه هر روز كه بر عمر بشر مى گذرد اسرار تازه اى از آن كشف مى شود؛ و فوائد جديدى بر او ظاهر مى گردد كه او را در برابر خالق اين همه نعمت ها وادار به خضوع مى كند.[51]

و یا در قرآن کریم می خوانیم:«وَ جَعَلَ لَكُمْ فِيها سُبُلًا لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ؛ او براى شما در زمين راه هايى قرار داد تا هدايت شويد و به مقصد برسيد».اين نعمت كه بارها در قرآن مجيد به آن اشاره شده است[52] از جمله نعمت هايى است كه بسيار از آن غافلند، زيرا مى دانيم تقريبا سراسر خشكي ها را چين خوردگي هاى بسيار فراگرفته و كوه هاى بزرگ و كوچك و تپه هاى مختلف آن را پوشانده است، و جالب اينكه در ميان بزرگترين سلسله جبال دنيا غالبا بريدگي هايى وجود دارد كه انسان مى تواند راه خود را از ميان آنها پيدا كند، و كمتر اتفاق مى افتد كه اين كوه ها به كلى مايه جدايى بخش هاى مختلف زمين گردند، و اين يكى از اسرار نظام آفرينش و از مواهب الهى بر بندگان است.[53]

از اين گذشته بسيارى از قسمت هاى زمين بوسيله راه هاى دريايى به يكديگر مربوط مى شوند كه اين خود نيز در عموميت مفهوم آيه وارد است [54]؛ لذا كلمه«سبل» جمع«سبيل» هم به راه هاى خشكى اطلاق مى شود، هم به راه هاى دريايى، چنان كه در فرازی از  دعاى جوشن مى خوانيم: يا من فى البر و البحر سبيله؛ اى كه در خشكى و دريا راه رسيدن به توست »[55]

مراتب هستی و نور الانوار در دعای جوشن

گفتنی است در فراز چهل و هفتم از دعاى«جوشن كبير» كه مجموعه اى از صفات خداوند متعال است مى خوانيم:«يا نور النور، يا منور النور، يا خالق النور، يا مدبر النور، يا مقدر النور، يا نور كل نور، نورا قبل كل نور، يا نورا بعد كل نور، يا نورا فوق كل نور، يا نورا ليس كمثله نور!؛ اى نور نورها، و اى روشنى بخش روشنائي ها، اى آفريننده نور، اى تدبير كننده نور، اى تقدير كننده نور، اى نور همه نورها، اى نور قبل از هر نور، اى نور بعد از هر نور، اى نورى كه برتر از هر نورى، و اى نورى كه همانندش نورى نيست»! و به اين ترتيب همه انوار هستى از نور او مايه مى گيرد، و به نور ذات پاك او منتهى مى شود.[56]

باید دانست نور زيباترين و لطيف ترين موجودات در جهان ماده است و سرچشمه همه زيبائي ها و لطافت ها است!؛ نور بالاترين سرعت را طبق آنچه در ميان دانشمندان معروف است در جهان ماده دارد نور با سرعت سيصد هزار كيلومتر در ثانيه مى تواند كره زمين را در يك چشم بر هم زدن (كمتر از يك ثانيه) هفت بار دور بزند.[57]

نور وسيله تبيين اجسام و مشاهده موجودات مختلف اين جهان است، و بدون آن چيزى را نمى توان ديد، بنا بر اين هم«ظاهر» است و هم«مظهر» (ظاهر كننده غير).[58]نور آفتاب كه مهمترين نور در دنياى ما است پرورش دهنده گل ها و گياهان بلكه رمز بقاى همه موجودات زنده است و ممكن نيست موجودى بدون استفاده از نور (به طور مستقيم يا غير مستقيم) زنده بماند.خلاصه هر چه در اين پديده عجيب عالم خلقت (نور) بيشتر مى نگريم و دقيق تر مى شويم آثار گرانب ها و بركات عظيم آن آشكارتر مى شود.[59]

حال با در نظر گرفتن اين  مسأله اگر بخواهيم براى ذات پاك خدا تشبيه و تمثيلى از موجودات حسى اين جهان انتخاب كنيم (گر چه مقام با عظمت او از هر شبيه و نظير برتر است) آيا جز از واژه«نور» مى توان استفاده كرد؟! همان خدايى كه پديد آورنده تمام جهان هستى است، روشنى بخش عالم آفرينش است، همه موجودات زنده به بركت فرمان او زنده اند، و همه مخلوقات بر سر خوان نعمت او هستند كه اگر لحظه اى چشم لطف خود را از آنها باز گيرد همگى در ظلمت فنا و نيستى فرو مى روند.[60]

سخن آخر: (دعای جوشن کبیر؛ فرصتی برای تخلق به اخلاق الهی)

در خاتمه به خوبى مى توان نتيجه گرفت كه مفاهیم بی بدیل دعای جوشن کبیر اثر بسيار عميقى از جهات مختلف در تهذيب اخلاق دارند؛بدین نحو که توجّه به مبدأ آفرينش ؛ توجّه به صفات جلال و جمال او در دعای جوشن کبیر؛ توجّه به معاد، و دیگر محتوا و مضامین آن دعای ارزشمند که  مملّو است از آموزش هاى اخلاقى و بيان راه و رسم سير و سلوك الى اللَّه، قطعاً درس هاى بزرگى به انسان در اين زمينه مى دهد.[61]

به راستی  اگر دعا كننده در شب قدر به ویژه با خواندن دعای جوشن کبیر بداند چه كسى را مى خواند و در برابر چه بزرگى به راز و نياز مشغول است و چه مفاهيم بلندى در آن دعا معروف آمده است، چنان سرمست از باده مناجات مى شود كه هيچ لذّتى را در عالم با آن برابر نمى يابد.[62]

امید است عاشقان خود سازى و سالكان الى اللَّه از طريق آن دعای پرمعنا بتوانند به هدف والاى خود برسند؛بی شک توجّه به مضامین روح بخش دعای جوشن کبیر، نيايش كننده را دعوت مى كند كه پرتوى از آن اوصاف كريمه را در درون روح و جان خود منعكس كند و در مسير تكامل اخلاقى قرار گيرد.[63]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir

 


[1] كليات مفاتيح نوين ؛ ص61.

[2] همان ؛ ص785.

[3] مثال هاى زيباى قرآن ؛ ج 2 ؛ ص165.

[4] ر.ک:مصباح كفعمى؛ ص  247 ، بلدالامين؛ ص402.

[5] كليات مفاتيح نوين ؛ ص138.

[6] همان.

[7] همان.

[8] ر.ک: «زاد المعاد».

[9] همان؛ص 186.

[10] همان.

[11]  بحارالانوار؛ج 91؛ص 384.

[12] كليات مفاتيح نوين، ص 139.

[13]  بحارالانوار؛ ج 91؛ ص 382.

[14] كليات مفاتيح نوين ؛ ص138.

[15] همان.

[16] همان.

[17] همان.

[18] همان ؛ ص139.

[19] همان ؛ ص162.

[20] همان؛ ص 139.

[21] همان ؛ ص852.

[22] همان ؛ ص855.

[23]بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛19/1/1388.

[24] همان.

[25] همان.

[26] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 2 ؛ ص520.

[27] همان ؛ ج 3 ؛ ص264.

[28] پيدايش مذاهب ؛ ص102.

[29] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 1 ؛ ص28.

[30] تفسير نمونه ؛ ج 20 ؛ ص303.

[31] سورۀ حجر؛ آیۀ44.

[32] پيام قرآن ؛ ج 6 ؛ ص237.

[33] همان.

[34] تفسير نمونه ؛ ج 1 ؛ ص26.

[35] همان.

[36] همان.

[37] اخلاق در قرآن ؛ ج 2 ؛ ص412.

[38] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 2 ؛ ص549.

[39] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 7 ؛ ص48.

[40]  دعاى جوشن كبير؛ فراز 58.

[41] پيدايش مذاهب ؛ ص102.

[42] همان.

[43] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 3 ؛ ص343.

[44] دعاى جوشن كبير؛ فراز 58.

[45] پيام قرآن، ج 2، ص 285.

[46] همان.

[47]  بحار الانوار؛ ج 94؛ ص 202.

[48] پيام قرآن ؛ ج 2 ؛ ص285.

[49]  بحارالانوار؛ ج 60؛ ص 39؛ ح 3.

[50]  بحارالانوار؛ ج 3؛ ص 109.

[51] پيام قرآن؛ ج 2؛ ص 286.

[52]  سوره طه؛ آيه 53؛ سوره انبيا؛ آيه 31؛  سوره نحل؛ آيه 15.

[53] تفسير نمونه ؛ ج 21 ؛ ص17.

[54] همان.

[55] كليات مفاتيح نوين ؛ ص148، بند 42.

[56] تفسير نمونه ؛ ج 14 ؛ ص475.

[57] همان.

[58] همان.

[59] همان؛ ص 474.

[60] همان.

[61] اخلاق در قرآن ؛ ج 1 ؛ ص342.

[62] كليات مفاتيح نوين ؛ ص61.

[63] اخلاق در قرآن ؛ ج 1 ؛ ص342.

captcha