رحلت شهادت گونه مرحوم آیت الله مصطفی خمینی فرزند امام رحمهما الله در آبان 1356، شتاب خاصی به حرکت انقلاب اسلامی بخشید و بار دیگر امام رحمه الله به عنوان رهبر حرکت اسلامی در جامعه مطرح گردید. از این رو دستگاه حاکم و به ویژه شخص شاه بر آن شد تا با توهین به ساحت امام رحمه الله چهره ی ایشان را در انظار عمومی مشوش سازد و با نوشتن مقاله ای با صراحت به آن بزرگوار توهین نماید.
لذا شاه دستور نگارش «ایران و استعمار سرخ و سیاه» را صادر کرد و انتشار مقاله که نویسنده ی آن «احمد رشیدی مطلق» ذکر شده بود به طور صریح بی حجابی را فضیلت دانسته و حجاب، کهنه پرستی و ارتجاع سیاه معرفی و به ساحت مرجع عالم تشیّع، امام خمینی رحمه الله اهانت کرده و قیام پانزده خرداد 1342، توطئه استعمار سرخ و سیاه معرفی شده بود.
با پخش سراسری روزنامه اطلاعات و رسیدن آن به شهر قم،. طلاب جوان، پس از خواندن مقاله، به خشم آمدند، مدرسین حوزه علمیه ی قم[1] نیز پس از اطلاع از محتوای مقاله، در بیت آیت الله نوری همدانی گرد آمدند و هجدهم دی، درس های حوزه تعطیل شد.
صبح هجدهم دی، طلاب با تشکیل اجتماعی بزرگی، در مقابل بیت مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی رحمه الله تجمع کردند و معظم له سخنانی در مخالفت با رژیم شاه و حمایت از امام خمینی رحمه الله بیان فرمودند.
سپس راهپیمایان، در مقابل منزل مرحوم علاّمه طباطبایی رحمه الله تجمع کردند. اما به علت کسالت علامه، آیت الله محمد یزدی، به نمایندگی از طرف ایشان سخنانی ایراد کرد.
تظاهر کنندگان، آن گاه در مقابل منزل و مدرسه ی آیت الله العظمی مکارم شیرازی تجمع کردند و ایشان طی سخنان فرمودند:
«بدانيد كه در صدر اسلام تاكنون برنامه همينطور بوده و به پيغمبران اهانت ميكردند تا اين زمان كه بر مي دارند در يك كاغذ پاره به مرجع بزرگ توهين ميكنند ، مسأله، مسأله ی هتاکی نسبت به آیت الله العظمی آقای خمینی نیست، این در واقع هتاکی به تمام مقدسات و به همه ی ماست ... طلاب نباید از همدیگر جدا شوند و باید وحدت داشته باشند، اگر بناست زنده بمانیم، همه باید زنده بمانیم و اگر بناست بمیریم، همه باید بمیریم، جدایی بین ما نخواهد بود.»[2]
بعد از آن طلاب به منزل آیت الله العظمی وحید خراسانی رفتند. ایشان نیز در اجتماع طلاب و تظاهرکنندگان، سخنانی بیان کردند.
روز نوزدهم دی، اقشار مختلف مردم و طلاب راهپیمایی به سوی منازل بزرگان حوزه را آغاز نمودند که این تجمعات در 19دی ماه 1356، ابتدا از دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی آغاز شد و تا بعدازظهر آن روز حضور در بیوت مراجع ادامه داشت، لیکن با تیراندازی مأموران مسلح رژیم شاه، کشتار مردم مظلوم و بی دفاع قم و سرکوب شدید و خشن قیام عمومی در این شهر،در حالی رقم خورد که مردم این شعار را سر میدادند «از جان خود گذشتیم، با خون خود نوشتیم، یا مرگ یا خمینی». این شعار زیبا در پایان آن روز غم انگیز، عشق بی کران مردم را به رهبر محبوب خویش نشان میداد.
گفتنی است حوزه در اين عصر علاوه بر رسالت علمى و دينى خود، به صورت آشكارتر وارد مسايل سياسى نيز شد و روحانيت شيعه در كنار مردم به رهبرى امام خمينى رحمه الله با رژيم فاسد[3] پهلوى مبارزه را آغاز كرد، و سرانجام نور بر ظلمت چيره شد و انقلاب شكوهمند اسلامى ايران در 22 بهمن سال 1357 ه.ش به پيروزى رسيد.[4]
قیام 19دی؛ سرآغاز یکپارچگی و انسجام مردمی و سرسلسله ی قیام های انقلابی علیه رژیم پهلوی
شهر قم خاستگاه انقلاب اسلامی است و امام خمینی رحمه الله از این شهر قیام خودش را آغاز کرد.[5] لذا قم همواره در زمان خاندان پهلوى عمداً مورد بى توجهى قرار می گرفت؛ زيرا خاندان پهلوى علاوه بر اينكه علاقه اى به اسلام نداشتند، از پيشرفت و نفوذ روحانيت مى ترسيدند.[6]
در این میان باید به قیام 19 دی اشاره کرد که فوق العاده موفقیت آمیز بود چرا که موج عظیمی را در تمام مملکت ایجاد کرد و به یک معنا، سرسلسله قیام هایی بود که پس از آن به طور زنجیرهای در مراکز استان ها به وجود آمد و در واقع قیام از قم صادر شد و موجش به تمام کشور رسید و خوشبختانه رژیم خودکامه با برخورد ناشیانهای که نسبت به حرکت قم از خود نشان داد، زمینه تکثیر آن را فراهم کرد و کشور در این خصوص یکپارچه شد.[7]
حماسه ی 19دی؛ مقاومت و ایستادگی ملت ایران در برابر رژیم ستمشاهی پهلوی
حادثه 19 دی ثابت کرد که مردم میخواهند تا آخر بمانند، امام خمینی رحمه الله در آن زمان در میان محافل مذهبی، حوزههای علمیه و توده مردم، کاملا شناخته شده بودند و این امر برای نظام طاغوت مسلم بود.[8]
آنچه دستگاه نسبت بدان شک داشت میزان ایستادگی مردم بود؛ شاه میخواست بداند آیا مردم تنها به راهپیماییها و مجالس سخنرانی و بستن بازار و اعتصاب اکتفا میکنند یا برای یک جهاد تمام عیار خود را آماده کردهاند و حادثه 19 دی ثابت کرد که مردم میخواهند تا آخر بایستند.[9]
قیام ۱۹ دی تجلی غیرت دینی؛ راهپيمايی عليه كشف حجاب؛ تحت الشعاع تحولات قیام خونین مردم قم در 19 دی
گفتنی است همه ساله در هفده دی به مناسبت سالگرد کشف حجاب، در مطبوعات آن زمان غوغایی برپا میشد و من فراموش نمیکنم که در زمان ریاست مرحوم آیت الله بروجردی بر حوزه علمیه قم (قبل از سال 40) در سالگرد هفده دی، نظام، تبلیغات گسترده و وقیحانهای راجع به کشف حجاب راه انداخت و طلاب حوزه هم متقابلا طی یک راهپیمایی که به سمت فرمانداری انجام دادند، از این قضیه اعلام انزجار کردند که عدهای در این روز کشته و مجروح شدند.[10]
منظورم از نقل این مسأله این است که بگویم همواره ایام هفده دی خاطره انگیز بوده است؛ هم برای نظام طاغوت که به کشف حجاب مفتخر بود و هم برای قشر متدین که این مساله برایشان ناگوار بود، البته در 19 دی، مسئله کشف حجاب، تحت الاشعاع مسائل دیگر انقلاب بود و لذا چندان تعیین کننده نمیتوانست باشد.[11]
حادثه ۱۹ دی؛ پاسخ مومنانه به نیاز زمانه
بی تردید لازم بود که پاسخ مناسب و دندان شکنی به مقاله توهین آمیز روز نامه اطلاعات نسبت به شخصیت امام رحمه الله و ارزش های اسلامی از جمله مسأله ی حجاب داده شود و اینجا بود که نخست ولولهای در حوزه علمیه قم افتاد و طلاب دور هم جمع شدند تا تصمیم مناسبی اتخاذ کنند و سرانجام قرار شد طلاب و فضلا به طور دسته جمعی به منازل مدرسین معروف حوزه بروند و شکوائیه خودشان را نسبت به مقاله زننده «رشیدی مطلق» مطرح کنند و کمک بخواهند.[12]
لذا از جمله منازلی که آمدند، منزل ما بود، من دیدم جمعیت طلبهها به قدری زیاد است که منزل گنجایش آنان را ندارد، لذا گفتم که به اتفاق به سمت مدرسه امیر المؤمنین علیه السلام حرکت میکنیم. در سالن مدرسه، اجتماع عظیمی برپا شد و از من خواستند که برای جمع صحبت کنم، من هم طی سخنرانی، نسبت به توطئههای دشمن هشدار دادم و گفتم: «مسئله، تنها هتاکی نسبت به امام نیست، بلکه به همه مقدسات و به همه ما توهین شده است، لذا باید از هر گونه جدایی و تشتت بپرهیزیم و اگر بناست زنده بمانیم، باید همه زنده بمانیم و اگر هم بناست بمیریم باید همه بمیریم.»[13]
پیش از ظهر 19 دی طلاب و فضلا به منزل مدرسین دیگر هم رفتند تا اینکه بعد از ظهر، هنگام بازگشت از منزل یکی از مدرسین ماجرا اوج گرفت وآتش خشم تظاهرکنندگان به قدری شعله ور شد که رژیم احساس خطر کرد، لذا در جلوی مدرسه امیر المؤمنین علیه السلام، پلیس به مردم حمله کرد و درگیری آغاز شد و این درگیری به شهادت تنی چند از طلاب در چهار راه بیمارستان انجامید و به همین جهت این میدان به «میدان شهدا» تغییر نام یافت. عده دیگری از طلاب هم دستگیر شدند و در جلسه به اصطلاح «شورای امنیت» شهربانی، حکم به تبعید عدهای، از جمله بنده نمودند تا قم آرام شود.[14]
قیام 19 دی مردم قم؛ دفاع از حریم ولایت و مرجعیت انقلابی با هدف تشکیل حکومت اسلامی
قیام 19دی با هدف حمایت از امام رحمه الله و روحانیت انجام شد؛ در ذهن مردم در طی حدود 15 سال از سال 42 تا 56، تصویری از حکومت اسلامی و تشکیل آن نقش بسته بود و به تدریج به عنوان هدف و آرمان آنان در آمده بود و در نوزده دی 56، در قالب حمایت از امام رحمه الله و مراجعی که در میدان جهاد و مبارزه حضور داشتند، این آرمان بروز و ظهور یافت.[15]
لذا هدف از این قیام، حمایت از روحانیت و بالاخص امام در مخالفت با نظام طاغوتی بود و مردم عملاً خواهان استمرار این نظام خودکامه نبودند و طالب یک حکومت اسلامی بودند.[16]
اينكه در ايام دهه فجر انقلاب اسلامى ايران آیه ی «جاء الحق وزهق الباطل إن الباطل كان زهوقا»[17]،[18] به دفعات بیان می شود بدان جهت است كه حكومت طاغوت كه باطل و مروج فساد، فحشا، وابستگى، ويرانى و حيف و ميل كردن بيت المال بود رفت، و حكومت اسلامى كه حق است آمد و جايگزين آن شد. و هر چه حكومت اسلامى عادلانه تر و كامل تر باشد و بيشتر در مسير دين گام بر دارد به همان اندازه كسب حقانيت مى كند.[19]
قیام 19دی؛ روزی به نام مردم قم و برای همه ملت ایران
بی شک شهر قم زادگاه انقلاب و پایتخت جهان تشیع است[20]، در تبیین این مدعا باید گفت؛ یکی از مهمترین آثار قیام 19دی، تبعید گسترده مدرسین حوزه علمیه بود که بازتاب موثری داشت؛ به عنوان مثال وقتی اینجانب به چابهار و بعد از آن مهاباد و سپس انارک رفتم، در تمام این مناطق که تا پیش از آن ساکت و آرام بود، مردم به دیدن ما میآمدند و خود به خود این مراکز در مبارزه علیه رژیم پهلوی فعال میشدند چرا که ما دوره تبعید را با سکوت برگزار نمیکردیم و در قالب برگزاری نماز جماعت و سخنرانی، فعالیت میکردیم.[21]
در آنجا حتی با همیاری اهالی محل، اقدام به تشکیل کتابخانه کردیم و جالب است اگر بدانید که برخی افراد در آنجا در قالب یک جمله مطایبه آمیز میگفتند: «ما باید برویم به شاه دعا کنیم که این آقا را به چابهار آورد و ما به او دسترسی پیدا کردیم.»[22]
سخن آخر
در خاتمه باید گفت رژیم تا آن زمان باور نمیکرد که مسئله مبارزه و خشم تودههای مردم این قدر جدی است. مرحله حساسی بود که بایستی در تاریخ این ملت به وقوع بپیوندد.[23]
رژیم از سویی میبایست با تمام قدرت به میدان بیاید و روحانیت هم از سوی دیگر وارد عمل شوند و مذهبیون درگیر ماجرا گردند تا کار یکسره شود.[24]
سرانجام تمام این نیروها از جهات مختلف با هم رودررو شدند؛ مردم هم در پشت سر امام، با تمام قدرت وارد عرصه کارزار شدند و در نهایت، ضربه نهایی و کاری زده شد و تقریبا یک سال بعد تلاشها به ثمر رسید و در بیست و دوم بهمن ماه 57 این واقعه ی عظیم به سود اسلام، امام و امت خاتمه یافت. [25]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
[1] حضرات آیات عظام مکارم شیرازی، وحید خراسانی، یوسف صانعی، سید حسن طاهری خرم آبادی، محمد مؤمن، علی مشکینی، سید حسن موسوی تبریزی و محمد یزدی، اعضای مدرسین آن زمان حوزه ی علمیه قم بودند.
[2] ر.ک: حماسه 19 دی قم؛ ص 77 و 78.
[3] همراه زائران قم و جمكران؛ ص 53.
[4] همان؛ ص 54.
[5] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار دادستان کل کشور؛ 1395/10/15.
[6] همراه زائران قم و جمكران؛ ص 31.
[7] ر.ک:حماسه 19 دی قم.
[8] همان.
[9] همان.
[10] همان.
[11] همان.
[12] همان.
[13] ر.ک: حماسه 19 دی قم؛ ص 77 و 78.
[14] ر.ک: حماسه 19 دی قم.
[15] همان.
[16] همان.
[17] سورۀ اسراء؛ آيه 81؛ « حق آمد و باطل نابود شد؛ زيرا باطل نابود شدنى است».
[18] اهداف قيام حسينى؛ ص 64.
[19] همان.
[20] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار رئیس مجلس شورای اسلامی؛ 1386/11/24.
[21] ر.ک: حماسه 19 دی قم.
[22] همان.
[23] همان.
[24] همان.
[25] همان.