دهم محرم (عاشورا) روز پرحماسه و فراموش نشدنى تاريخ اسلام و تشيع؛ روز فداكارى، جانبازى و[1] شهادت سرور و سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام و ياران باوفايش، در سرزمين كربلا است.[2]
ماجراى خونين كربلاى سال 61 هجرى و شهادت امام حسين عليه السلام و ياران پاك باخته و با ايمان او و به اسارت بردن زنان و كودكان حريم نبوى صلى الله عليه و آله به دست عمال وى، مهم ترين جنايتى است كه به دستور يزيد انجام شد.[3]
جريان شهادت امام حسين عليه السلام و حوادث دردناك و اسفانگيز «كربلا»، آثار حزن انگيز به جای گذاشته است که هرگز فراموش نخواهد شد و هميشه در دل ها باقى خواهد ماند.[4] لذا توصيه هایى فراون در روايات نسبت به برپا نمودن مجالس عزا و گريه بر مصائب امام حسين عليه السلام وارد شده است.[5]
هر چند آثار مثبت گريه در پالايش روح انسان و حتى تكامل آن قابل انكار نيست، ولى چنين تحليلى هرگز نمى تواند سر اين همه تأكيد و سفارش ائمه اطهار عليهم السلام براى گريستن بر امام حسين عليه السلام و وعده ثواب هاى فراوان آن باشد. اين تحليل يك اشتباه بزرگ است، بلکه هر كس روايات اسلامى را در اين زمينه بخواند، مىداند هدف مهم ديگرى در كار بوده است.[6]
تأمّلی در مفهوم امامت
بی شک مسأله خلافت و امامت بعد از پيامبر خدا صلی الله علیه و آله يكى از اساسى ترين مباحث دينى ماست، بلکه مسأله اى است كه از نظر دينى سرنوشت ساز بوده و آثار زيادى براى امروز و فردا و فرداها دارد و مى تواند در بسيارى از مسائل مربوط به اصول و فروع اسلام اثر بگذارد.[7]
امامت به عنوان جانشينى پيامبر صلی الله علیه و آله، مقام والاى روحانى است كه به عنوان مسئوليت و وظيفه اى الهى بر دوش امام افكنده مى شود، همچون نبوت براى پيامبر اسلام، بنابراين صبغه دنيايى ندارد كه زودگذر و زوال پذير باشد.[8]
بلکه «امامت» يك منصب الهى است كه بايد از سوى خدا تعيين شود، ويكى از شرايط اصلى آن معصوم بودن است كه هيچ كس جز خدا از آن آگاه نيست.[9]مطابق اين تعريف امامت چيزى فراتر از رياست و حكومت بر مردم مى باشد؛ بلكه تمام وظايف انبياء بجز دريافت وحى و آنچه شبيه آن است براى امامان ثابت است.[10]
بنابراین يكى از وظايف مهم امامت و ولايت، پاسدارى از قرآن و خزائن علوم پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و انتقال صحيح آن به علماء و دانشمندان و تبيين اختلافاتى است كه در ميان امت اسلامى پديد مى آيد.[11]
احیاء دین اسلام در پرتو امامت؛ راز شهادت امام حسین علیه السلام در روزعاشورا
بدیهی است امامت براى نظام بخشيدن به دین و امت اسلامی است[12]،[13] زیرا امام مجری قانون است و قوانين دين و احكام الهى را اجرا می كند.[14] بدین نحو که امام براى اجراى احكام الهى تشكيل حكومت مى دهد تا حدود شرعى را اجرا كند، حق مظلومان را بگيرد، نظم را در جامعه حاكم كند، امنيت را فراهم آورد، و همه امور مربوط به دين را به سامان برساند.[15]
هم چنین امامت اساس اسلام بارور و شاخه بلند آن است[16]،[17] و دايرۀ آن چه از نظر زمان و چه از نظر مكان، به مانند رسالت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله بسيار گسترده بوده است، اين مأموريت «جهانى» و «جاودانى» است، يعنى هم تمام روى زمين را شامل مى شود و هم تمام زمان ها را تا دامنه قيامت در بر مى گيرد.[18] لذا بدون امامت و رهبرى يك دين جهانى فراگير و خاتم نخواهد شد، واين، بدون وجود امامى معصوم در هر زمان امكان پذير نيست.[19]
بنابراین مسأله امامت تنها مسأله ديروز ما نيست، مسأله امروز جهان اسلام و مسأله رهبرى امت است كه عامل بقاء و استمرار نبوت، و مسأله سرنوشت اسلام است.[20]،[21]
حال با این تفاسیر باید به نقش بسيار مهم شهادت امام حسين عليه السلام در بقاء اسلام اشاره نمود. [22] زیرا يكى از اهداف مهم قيام امام حسين عليه السلام احياى دين خدا است و در اين راه موفقيت بزرگى نصيب آن حضرت شد، هر چند آن حضرت و ياران باوفايش به شهادت رسيدند، ولى تكانى به افكار خفته مسلمين دادند و لرزه بر اندام حكومت جباران افكندند، در نتيجه اسلام را زنده ساختند.[23]
به واقع شهادت مظلومانه امام حسين عليه السلام و فرزندان پيامبر صلى الله عليه و آله خط بطلانى بود بر چهل سال تبليغات مسموم بنى اميه كه با نيرنگ و فريب، خود را دولت اسلامى جا زده بودند.[24]لذا شهادت آن حضرت در روز عاشورا مسلمانان را از خطر«بنى اميه» آگاه كرد و سبب نجات و بقاى اسلام شد.[25]
شهادت حضرت سیدالشهداء در روز عاشورا؛ تداوم نبوت با شيوه امامت
گفتنی است امامت تكميل كننده نبوت و در نتيجه باعث كمال دين است؛[26] لذا شهادت امام حسین علیه السلام تداوم خط نبوت با شیوۀ امامت است.[27]
در چنين شرايطى شهادت امام حسين عليه السلام به احياى آيين خدا كمك كرد و درخت توحيد و نبوت را طراوت و سرسبزى تازه اى بخشيد.[28] و از اضمحلال دستاوردهاى نهضت نبوى صلى الله عليه و آله جلوگيرى كرد و مسلمانان را از حيرت و گمراهى نجات داد.[29]
بی تردید شهادت امام حسين عليه السلام و ياران پاكبازش، به احياى مكتب محمدى صلى الله عليه و آله كمك كرد و خون پاك اباعبدالله عليه السلام درخت اسلام را آبيارى نمود که به رشد و بالندگى امت اسلامى و بيدارى مسلمانان انجاميد[30] وسبب بقاء دين و ادامه خط نبوت و حفظ ايمان شد.[31]
چراغ هدایت و کشتی نجات؛ تشعشع امامت درپرتو شهادت امام حسین علیه السلام
لازم به ذکر است مسأله «امامت و ولايت منصوص» از سوى خدا براى تكميل هدايت مردم و اجراى تعليمات پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم معين شده است.[32] لذا امامت تنها يك مقام حكومت ظاهرى نيست، بلكه يك مقام بسيار والاى معنوى و روحانى است، و امام علاوه بر رهبرى حكومت اسلامى، هدايت همه جانبه را در امر دين و دنيا بر عهده دارد. فكر و روح مردم را هدايت كرده و شريعت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را از هر گونه تحريف و تغيير پاسدارى مى كند.[33]
در حقيقت مقام امامت، مقام تحقق بخشيدن به اهداف مذهب و هدايت به معنى «ايصال به مطلوب» است، نه فقط« ارائه طريق».[34]
علاوه بر اين «هدايت تكوينى» را نيز شامل مى شود يعنى تاثير باطنى و نفوذ روحانى امام و تابش شعاع وجودش در قلب انسان هاى آماده و هدايت معنوى آنها.[35]
در رواياتى كه از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در كتب شيعه و اهل تسنن آمده است خاندان او يعنى امامان اهل بيت و حاملات مكتب اسلام به عنوان «كشتى نجات» معرفى شدهاند. يعنى، هنگامى كه توفانهاى فكرى و عقيدتى و اجتماعى در جامعه اسلامى رخ مى دهد تنها راه نجات، پناه بردن به مكتب اهل بيت عليهم السلام است.[36]
حال با توجه کلام رسول اکرم صلی الله علیه و آله که فرمود: «إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ .. مِصْبَاحُ هُدًى وَ سَفِینَةُ نَجَاةٍ؛ حسین بن على چراغ هدایت و کشتى نجات است»[37]، باید گفت امام حسين عليه السلام در مسير هدايت مسلمين و دفاع از مظلومان حضور سازنده اى داشت،[38] لذا این روح هدايت[39] و اين ناخداى بزرگ به هنگامى كه سفينه اش گرفتار سختترين طوفان ها، مى شود كمترين ضعف و سستى و دستپاچگى به خود راه نمى دهد، او هم ناخداست هم لنگر مطمئن اين كشتى، هم چراغ هدايت است، و هم مايه آرامش و راحت روح و جان سرنشينان.[40]
علم امام حسین علیه السلام به شهادت در روز عاشورا؛ تبلور مقام والای امامت
شك نيست كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم و امامان معصوم عليهم السلام كراراً از امور پنهانى مربوط به حال يا آينده خبر داده اند، و به تعبير ديگر داراى علم غيب بودند. [41]
لذا بر اساس شواهد تاريخى جاى هيچ ترديدى نيست كه امام حسين عليه السلام از فرجام قيام خويش آگاه بود و با يقين به شهادت، نهضت خويش را آغاز كرد[42]
روايات و اخبارى كه از طريق شيعه و اهل سنت از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در موضوع شهادت امام حسين عليه السلام نقل شده است به اندازهاى مشهور بود كه ابن عباس مى گويد:؛ ما اهل بيت همگى ترديدى نداشتيم كه امام حسين عليه السلام در سرزمين طف (كربلا) به شهادت خواهد رسيد».[43]،[44]چنانكه از مفاد اين روايت استفاده مى شود، نه تنها امام، بلكه عموم اهل بيت حتى از محل شهادت آن حضرت با اطلاع بودند. علامه مجلسى در بحارالانوار هفتاد و يك روايت در اين باره نقل كرده است!.[45]،[46]
از سوی دیگر درست است كه حسين عليه السلام و ياران وفادارش پس از يك نبرد قهرمانانه، شربت شهادت نوشيدند، اما آنها هدف مقدس خود را، به تمام معنا، از آن شهادت افتخارآميز گرفتند.[47]
هدف اين بود كه ماهيت نهضت ارتجاعى و ضد اسلامى «اموى» آشكار گرديده و افكار عمومى مسلمانان بيدار شود تا از توطئه هاى اين بازماندگان دوران جاهليت و رسوبات دوران كفر و بتپرستى آگاه گردند كه اين هدف از صاحب مقام والای امامت، به خوبى انجام شد.[48]
لذت آنها سرانجام ريشه هاى درخت ظلم و بيدادگرى «بنى اميه» را قطع كردند و با فراهم ساختن مقدمات انقراض آن حكومت غاصب كه افتخارش زنده كردن رسوم جاهلى و فساد و تبعيض و ستمگرى بود، سايه شوم و ننگين آن را از سر مسلمانان كوتاه ساختند.[49]
سخن آخر
سزاوار است همه ارادتمندان اهلبيت عليهم السلام با تشكيل مجالس سوگوارى، هرچه باشكوه تر در تعظيم اين شعائر بكوشند، و خطباى گرامى اسرار شهادت آن بزرگواران وآثار مهم آن را براى بقاى اسلام و تشيع، شرح دهند.[50]
اینگونه است که ما شيعيان همه سال با چشم خود آثار حيات امام حسين عزيز علیه السلام و دوستان شهيدش را در كربلا مى بينيم كه جلسات سوگوارى آنها سرچشمه چه جنبش هاى عظيمى مى شود؟! بلکه ما با چشم خود شاهد و ناظر حركت ميليونها نفر مسلمان بيدار در ايام عاشوراى حسينى براى ريشه كن ساختن كاخ ظلم و استبداد و استعمار هستیم.[51]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
[1] كليات مفاتيح نوين ؛ ص599.
[2] همان، ص: 600.
[3] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص218.
[4] آيين ما (اصل الشيعة) ؛ ص124.
[5] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص.66.
[6] همان ؛ ص68.
[7] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج1 ؛ ص334.
[8] همان؛ ج11 ؛ ص237.
[9] پيام قرآن ؛ ج9 ؛ ص22.
[10] همان ؛ ص21.
[11] آيات ولايت در قرآن ؛ ص459.
[12] نهج البلاغه، حكمت 252.
[13] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج1 ؛ ص79.
[14] قهرمان توحيد، شرح و تفسير آيات مربوط به حضرت ابراهيم (ع)، ص: 194.
[15] همان.
[16] كافى، ج 1، ص 200، ح 1.
[17] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج14 ؛ ص104.
[18] پيام قرآن ؛ ج7 ؛ ص247.
[19] آيات ولايت در قرآن ؛ ص57.
[20] امامت و رهبرى تأليف آية الله شهيد مطهرى، صفحه 13.
[21] پيام قرآن ؛ ج9 ؛ ص19.
[22] احكام عزادارى ؛ ص117.
[23] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص234.
[24] همان ؛ ص685.
[25] تفسير نمونه ؛ ج2 ؛ ص38.
[26] آيات ولايت در قرآن ؛ ص57.
[27] تفسير نمونه ؛ ج20 ؛ ص417.
[28] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص660.
[29] همان ؛ ص234.
[30] همان ؛ ص658.
[31] پيام قرآن ؛ ج9 ؛ ص389.
[32] پيام قرآن ؛ ج7 ؛ ص63.
[33] اعتقاد ما ؛ ص76.
[34] تفسير نمونه ؛ ج1 ؛ ص438.
[35] همان.
[36] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج2 ؛ ص347.
[37] عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج 1، ص 59 ،64.
[38] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص44.
[39] همان ؛ ص352.
[40] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج3 ؛ ص600.
[41] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج2 ؛ ص668.
[42] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص259.
[43] مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 160.
[44] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 260.
[45] بحار الانوار، ج 44، ص 223- 266.
[46] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص260.
[47] فلسفه شهادت، ص: 15.
[48] احكام عزادارى ؛ ص20.
[49] همان.
[50] كليات مفاتيح نوين ؛ ص600.
[51] تفسير نمونه ؛ ج20 ؛ ص130.