همهچیز از یک تجربهی پزشکی آغاز میشود؛ در نوع خاصی از بیماری صرع برای جلوگیری از انتشار تشنج بهکل مغز، دونیمکرهی مغز را (که با یکلایهی بسیار نازک به یکدیگر متصل هستند، با برش آن لایه) جدا میکنند. درنتیجهی این عمل ارتباط دونیمکره قطع میشود و پردازشهایی کاملاً مستقل در دونیمکره انجام میگیرد. بهعنوانمثال با توجه به اینکه طرف راست بدن توسط پنج دهمکره چپ و طرف چپ بدن توسط پنج دهمکره راست کنترل میشود، شخص نمیتواند صرفاً با حس لامسه تشخیص دهد دو شیء که در دستهای چپ و راستش قرار دارند یکسان هستند یا خیر. مثالهای متعدد دیگری نیز وجود دارد. مسئله از این نیز فراتر میرود و هر پنج دهمکره میتواند علایق، انتظارات، شخصیت و حتی اعتقادات خاص خودش را داشته باشد، بهعنوانمثال آزمایشی روی یکی از بیماران صرعی که با این روش درمان یافته بود انجام شد و طی آن از هر پنج دهمکرهی مغز آن فرد سؤالاتی چندگزینهای پرسیده شد و در عین تعجب جواب برخی از سؤالات کاملاً متفاوت بود. بهعنوانمثال از شخص پرسیده شد «آیا به خدا اعتقادداری؟»، پنج دهمکرهی چپ او جواب مثبت داد، اما پنج دهمکرهی راستش جواب منفی داد. با توجه به این موضوع تکلیف چنین شخصی در بررسی اعمال بعد از مرگ چگونه است؟ آیا اعمال هر پنج دهمکره جداگانه بررسی میشود؟! توجه کنید که حتی ممکن است این شخص با خودش درگیر شود و مثلاً یک ممیز پنج دهم کرهاش دستور قتل شخصی را صادر کند و پنج دهمکرهی دیگرش دستور دفاع از آن شخص را صادر نماید. در صورت قتل، آیا این فرد مقصر است؟ و اینکه تکلیف روح در این موارد چه میشود؟ اگر روحی وجود دارد که منشاء تصمیمات بدن است، چطور هر سمت بدن میتواند یک تصمیم جداگانه و حتی متناقض با سمت دیگر بگیرد؟ چطور یک شخص میتواند هم انسان بدی باشد، هم انسان خوبی باشد؟مسئله از این نیز فراتر میرود و هر نیمکره میتواند علایق، انتظارات، شخصیت و حتی اعتقادات خاص خودش را داشته باشد، به عنوان مثال آزمایشی روی یکی از بیماران صرعی که با این روش درمان یافته بود انجام شد و طی آن از هر نیمکرهی مغز آن فرد سوالاتی چندگزینهای پرسیده شد و در عین تعجب جواب برخی از سوالات کاملاً متفاوت بود. به عنوان مثال از شخص پرسیده شد «آیا به خدا اعتقاد داری؟»، نیمکرهی چپ او جواب مثبت داد، اما نیمکرهی راستش جواب منفی داد. با توجه به این موضوع تکلیف چنین شخصی در بررسی اعمال بعد از مرگ چگونه است؟ آیا اعمال هر نیمکره جداگانه بررسی میشود؟! توجه کنید که حتی ممکن است این شخص با خودش درگیر شود و مثلاً یک نیمکرهاش دستور قتل شخصی را صادر کند و نیمکرهی دیگرش دستور دفاع از آن شخص را صادر نماید. در صورت قتل، آیا این فرد مقصر است؟
و اینکه تکلیف روح در این موارد چه میشود؟ اگر روحی وجود دارد که منشاء تصمیمات بدن است، چطور هر سمت بدن میتواند یک تصمیم جداگانه، و حتی متناقض با سمت دیگر بگیرد؟ چطور یک شخص میتواند هم انسان بدی باشد، هم انسان خوبی باشد؟
رفیقم از حرم سیدالشهدا دریکی از صحنها که داشتن حفاری میکردند یواشکی رفته پایین و دور از چشم خدام و مسئولین حرم، مقداری خاک تربت برداشته، میخواستم بپرسم. آیا این اشکال ندارد یا غصبی محسوب میگردد؟
زنی در نکاح خود شرط کرده که اگر شوهرش تا شش ماه، بدون علت شرعی نفقه او را ندهد از طرف شوهرش وکیل باشد که طلاق خود را جاری کند. و از روز سوم ازدواج می رود اروپا بدون اینکه به شوهر خود تمکینی داشته باشد، و معلوم است که در شریعت نفقه زن وقتی بر شوهر واجب است که زن تمکین داشته باشد. حال این زن رفته بعد از یک سال پیش یک روحانی نا شناس طبق شرطی که در ضمن عقد کرده بدون اینکه به شوهرش تمکین داشته باشد، طلاق خود را جاری کرده. آیا از جهت شرعی طبق توضیحی که داده شد، این طلاق درست است یا نه؟
زن وشوهر مسلمانی به کانادارفته و تبعه کانادا شده اند و بعد از ازدواج متوجه شده که زوجه از یکسال قبل بدون اطلاع زوج ، مسیحی شده و زوج به محض اطلاع یافتن معترض شده و به دادگاه کانادا شکایت کرده و دادگاه حکم به طلاق داده و دادگاه نیمی ازاموال زوج رااز اوگرفته و به زوجه داده و اینک زوج سوال این است که:
1: آیازوج کماکان باید نفقه بپردازد؟
2: آیا اجرت المثل خانه داری ، مهریه و سایرتکالیفی که در شرایط معمولی برعهده زوج میباشد ، دراین وضعیت چه حکمی دارد؟
زنی که الان یک ماه طلاق توافقی گرفت امضا کرد و رفت، آیا باز میتونه از شوهرش تقاضای نفقه بکنه در موارد کلی: آیا هنگامی که دادگاه حکم طلاق را داد دیگر نفقه تعلق نمی گیرد یا زمانی که خطبه ی طلاق صورت گرفته است؟
دختر 38 ساله ای که بدون اذن ولی عقد موقت یک ساله کرده است بعد از دو ماه آقا یکباره گفت دیگه هرگز با من تماس نگیر و رفت و جواب تماسها رو هم نمیدهد.حالا این دختر نمیدونه چطوری باقیمانده این مدت یکساله فسخ بشه به علت این که آن آقا دیگه جواب تماسش را نمیدهد؟
آیا وطئ در عقدی که با رضایت ولی دختر بوده و یقین به صحت آن داشته ایم ولی معلوم شود عقد باطل بوده آیا دختر معقوده حساب میشود و احکام عقد مثل مهر و عدم بکارت و.... بر آن بار میشود؟ و برای ازدواج بعدی نیاز به اذن پدر دارد؟
باتوجه به حکم فقهی شما مبنی بر باطل بودن ازدواج دختران کمتر از 13 سال، حتی با مصلحت سنجی ولی، از آنجا که بسیاری از مقلدین حضرت عالی از این حکم مطلع نیستند، تکلیف ازدواج ایشان چیست؟ آیا این ازدواج باطل، حکم زنا را داشته و نسل غیر طاهر را به دنبال خواهد داشت؟