بازتاب حماسه عاشورا در شعر آیینی از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

بازتاب حماسه عاشورا در شعر آیینی از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی


نقش شعر آئینی درماندگاری واقعۀ کربلا / اى ياد تو در عالم، آتش زده بر جان ها / با عنایت بخورم زهر که شاهد ساقی است / لباس کهنه چه حاجت؟ / مرگ سرخ به از زندگی ننگین است / سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است / ترسم جزاى قاتل او چون رقم زنند / دشمنت كشت ولى نور تو خاموش نگشت / خون او، تفسیر این اسرار كرد / ظالم از خون دل مظلوم مى نوشد هنوز / رویش های شعر آیینی از برکات انقلاب اسلامی است‌

ماه ها و سال ها از آن حادثه خونين بى نظير می گذرد، حادثه اى كه يك سوى آن تبلور تمام ارزش هاى انسانى بود و در سوى ديگر توحش و بربريت و نامردى ها در حد اعلا موج مى زد.[1]

ولى برخلاف پندار احمقانه یزید لعنه الله علیه که خود را فاتح نهضت کربلا می دانست، هر چه زمان بر آن گذشت آثار شكست آنان و پيروزى حسين عزيز عليه السلام و يارانش آشكارتر گردید.[2]

لذا اين حادثه برخلاف طبيعت تاريخ بشرى كه نوها را كهنه و كهنه ها را به فراموشى مى سپارد، هر روز درخشش تازه اى به خود گرفت، تا آنجا كه هزاران شعر آئینی درباره اين فصل از تاريخ اسلام سروده شده، ولى «چون نيك بنگرى همه آغاز دفتر است».[3]

نقش شعر آئینی درماندگاری واقعۀ کربلا

پس از حادثه جانگداز و حماسه آفرين كربلا، شاعران فراوانى آن را به نظم درآورده اند ولى هر يك، با نگاهى به سراغ اين واقعه رفته است. جمعی بُعد سوگواره و مظلوميت آن را به تصوير كشيده اند، گروهى به ابعاد عرفانى آن پرداخته اند و دسته اى نيز آمیخته ای از «سوگ و حماسه» را در قالب ظلم ستيزى مورد توجه قرار داده اند.[4]

 اگر چه هر يك از اين ابعاد و ديگر ابعاد اين حادثه، بيانگر عمق نفوذ عاشورا در عرصه شعر و هنر است.[5] لیکن اشعاری که شعاری براى مبارزه و به خروش آوردن مظلومان بود، بیشتر مورد توجه قرار گرفت، تا آنجا كه گاه برخى از آنها ورد زبان مردم شد؛ تأثيرگذارى اين گونه شعر و شعار که در پاره اى از اوقات از ده ها سخنرانى بيشتر بود؛ به مظلومان جرأت و جسارت براى گرفتن حق خود داد و ظالمان را دچار وحشت واضطراب ساخت.[6]

در تبیین این مسأله باید گفت حقیقت تصويرى كه شاعر آئینی در قالب نظم و با زبان هنر ترسيم مى كند،[7] تلفیق ذوق شعری و اعتقادات خوب مذهبی[8] و تشريح دلنشين، عميق و روان از يك ماجراست و هنگامى كه اين تصوير آميخته با اعتقاد، ايمان و واگويى دغدغه هاى جامعه بشرى،[9] و مبارزه با ظلم ظالم باشد، بسیار گران قیمت است[10] و به ماندگارى اثر بيشتر كمك مى كند.[11] چرا که اینگونه اشعار کار یک کتاب را می کند و حتی گاهی یک شعر، تمام یک آیین را در خود خلاصه می کند.[12] از اين رو یکی از بهترين رموز ماندگارى واقعه کربلا را می توان به زبان شعر آئینی مرتبط دانست.[13]

اى ياد تو در عالم، آتش زده بر جان ها        

امام حسين عليه السلام با هدف احياى دين خدا قيام و حركت خويش را آغاز كرد؛ امام حسين عليه السلام نخست با اين جمله: «و على الإسلام السلام اذ قد بليت الأمة براع مثل يزيد؛ زمانى كه امت اسلامى گرفتار زمامدارى مثل يزيد شود، بايد فاتحه اسلام را خواند».[14]تصريح كرد كه با وجود خليفه اى همچو يزيد، فاتحه اسلام خوانده است و ديگر اميدى به بقاى دين خدا در حكومت يزيد نمى رود.[15]

تعبيراتى با اين مضمون، در كلمات و خطابه هاى امام حسين عليه السلام بسيار ديده مى شود. که البته در اين راه موفقيت بزرگى نصيب آن حضرت شد، هر چند آن حضرت و ياران باوفايش به شهادت رسيدند، ولى تكانى به افكار خفته مسلمين دادند و لرزه بر اندام حكومت جباران افكندند، در نتيجه اسلام را زنده ساختند و از اضمحلال دستاوردهاى نهضت نبوى صلى الله عليه و آله جلوگيرى كردند و مسلمانان را از حيرت و گمراهى نجات دادند.[16]

به گفته شاعرى با اخلاص

اى ياد تو در عالم، آتش زده بر جان ها                 هر جا ز فراق تو چاك است گريبان ها

اى گلشن دين سيراب با اشك محبانت                   از خون تو شد رنگين هر لاله به بستان ها

بسيار حكايت ها گرديده كهن اما             جانسوز حديث تو، تازه است به دوران ها

در دفتر آزادى، نام تو به خون ثبت است                 شد ثبت به هر دفتر، با خون تو عنوان ها

اين سان كه تو جان دادى، در راه رضاى حق                        آدم به تو مى نازد، اى اشرف انسان ها

قربانى اسلامى با همت مردانه                    اى مفتخر از عزمت همواره مسلمان ها[17]

با عنایت بخورم زهر که شاهد ساقی است

پيام هاى عاشورا همه شنيدنى است و پيام شهادت كودك شيرخوار از همه شنيدنى تر و عبرت خيزتر![18] به ویژه وقتی حرمله این ستمگر سياه دل، با تیری حلقوم طفل شش ماهه کربلا را پاره كرد و از گوش تا گوش را دريد. امام حسين عليه السلام كف دستش را زير گلوى بريده طفل گرفت و گفت: «یا نَفْسُ اِصْبِری فیما اَصابَکِ، اِلهی تَرى ما حَلَّ بِنا فی الْعاجِلِ فَاجْعَلْ ذلِکَ ذَخیرَهً لَنا فی الاْجِلِ ؛ اى نفس! در برابر اين همه مصيبت شكيبا باش! خدايا! تو مى بينى كه در اين دنياى فانى چه مصائبى براى ما رخ داده، پس آن را براى روز رستاخيزمان ذخيره ساز!».[19]

پيام کلام نورانی امام حسین علیه السلام اين است كه تحمل همه درد و رنج ها و مصيبت ها در راه خدا آسان است، چرا كه عالم محضر اوست و همه اينها در پيشگاه او انجام مى گيرد.[20]

با عنايت بخورم زهر كه شاهد ساقى است               با محبت بكشم درد كه درمانم از اوست

لباس کهنه چه حاجت؟

هنگامى كه امام حسين عليه السلام عزم ميدان كرد، فرمود: «ائْتُونی بِثَوْبٍ لا یُرْغَبُ فیهِ، الْبِسُهُ غَیْرَ ثِیابِی، لا اجَرَّدُ، فَانِّی مَقْتُولٌ مَسْلُوبٌ؛ برايم جامه كهنه اى بياوريد كه كسى به آن رغبت نكند تا آن را زير لباس هايم بپوشم و بعد از شهادتم مرا برهنه نكنند، زيرا مى دانم پس از شهادت لباسهايم ربوده خواهد شد».[21]

و در روايت دیگر آمده است هنگامى كه لباس كهنه آوردند، چند جايش را پاره كرد (تا ارزشى براى بيرون آوردن نداشته باشد) و آن را زير لباس هايش پوشيد؛ ولى پس از شهادت امام (دشمن ناجوانمرد پست) آن را نيز از بدنش بيرون آوردند.[22]

امام عليه السلام با دقت تمام در جاى جاى داستان كربلا، چهره واقعى دشمنانش را ترسيم كرد و براى ثبت در تاريخ به يادگار گذاشت![23]

آن حضرت نشان داد دشمنانش از پست ترين و فرومايه ترين انسان ها بودند. بلكه درندگان و شياطينى بودند در لباس انسان![24]

يك پيراهن كهنه كه چندين جاى آن را پاره كرده باشند، چه ارزشى دارد كه از تن مبارك امام عليه السلام بعد از شهادت بدر آورند و بدن مبارك او را برهنه زير آفتاب سوزان بگذارند، اين نشانه چيست؟![25]

لباس كهنه بپوشيد زير پيرهنش                  از آن كه بر نكند خصم بد گهر ز تنش

لباس كهنه چه حاجت كه زير سم ستور                 تنى نماند كه پوشند جامه يا كفنش [26]

مرگ سرخ به از زندگی ننگین است

امام عليه السلام هنگامی که به ميدان آمد و مبارز طلبيد، هر كس از پهلوانان سپاه دشمن پيش آمد او را به خاك افكند، تا آنجا كه بسيارى از آنان را به هلاكت رساند آنگاه به جانب راست سپاه حمله كرد و فرمود: «اَلْمَوْتُ خَيْرٌ مِنْ رُكُوبِ اَلْعَارِ؛ مرگ بهتر از زندگى ننگين است». [27]

اين شعار كه «مرگ با عزت از زندگى ننگين بهتر است» از مهمترين پيام هاى عاشورا است، پيامى كه مى تواند سراسر تاريخ بشر را روشن سازد، و به استعمار و استثمار و بردگى انسان ها پايان دهد.[28]

مردم غالباً از ترس ذلت ذليل مى شوند، و از ترس ظلم تن به ظلم و ستم مى دهند و جباران و ظالمان نيز از همين نقطه ضعف استفاده مى كنند.[29]

درست است كه امام حسين عليه السلام با اين شعار به استقبال يزيديان رفت و در يك نبرد نابرابر شهيد شد، اما خدا مى خواست مكتبى ساخته شود كه آزادى خواهان جهان در طول تاريخ در آن درس آزادگى و افتخار بياموزند و بدانند «مرگ با عزت و افتخار، بهتر از زندگى ننگين است»![30]

به تعبیر زیبای شاعر

بزرگ فلسفه قتل شاه دين حسين اين است              كه مرگ سرخ به از زندگى ننگين است

حسين مظهر آزادگى و آزادى است                        خوشا كسى كه چنينش مرام و آيين است [31]

سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

ماه محرم ، ماه غم و اندوه اهل بيت عليهم السلام و شيعيان آنهاست؛[32] اين عزادارى ها كه ناشى از غمى عميق و دردى جانكاه است به حدی است که مطابق روايت، پس از شهادت امام عليه السلام، ملائكه آسمان نیز به شيون درآمدند.[33] هم چنین اخبار و رواياتى كه درباره تحولات آسمان و زمين و گريه آسمانيان و فرشتگان پس از شهادت جانسوز آن حضرت در منابع شيعه و سنى نقل شده است به اين حقيقت گواهى مى دهد.[34]

به روایت اشعار پر اشك و آه محتشم

در بارگاه قدس كه جاى ملال نيست                       سرهاى قدسيان همه بر زانوى غم است

جن و ملك بر آدميان نوحه مى كنند                      گويا عزاى اشرف اولاد آدم است

ترسم جزاى قاتل او چون رقم زنند

دردآور است مردمى كه ادعاى مسلمانى داشتند و به ظاهر نماز مى خواندند و قرآن تلاوت مى كردند، تكبير گويان به جنگ با جگرگوشه پيغمبرشان برخاستند[35] و با بى رحمى تمام اسوه تقوا و ايمان را شهيد كرده و حريمش را مورد هتك و غارت قرار دادند.[36]

در واقعۀ عاشورا، نه فقط يك انسان مؤمن وحق طلب، بلكه امامى معصوم، پنجمين فرد از اصحاب كساء و فرزند فاطمه زهرا عليها السلام دختر رسول خدا صلى الله عليه و آله، به دست مردمى كه خود را از امت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مى دانستند به گونه اى دردناك و بى سابقه به شهادت رسيد.[37]

كشتن امام حسين عليه السلام با آن همه عظمت معنوى و اصل و نسب خانوادگى، در روز روشن و در آن صحنه، كار ساده اى نبود كه تاريخ بتواند آن را فراموش كند.[38]

هر چند كشتن هر انسان مؤمن و هر نفس محترمى جرم بزرگى است، ولى به يقين كشتن مردى كه حجت خدا بر روى زمين و امام عصر خويش است و براى مبارزه با ظلم و ستم به پا خاسته، آن هم به آن شيوه بسيار ناجوانمردانه، گناه سنگينى است كه نمى توان از كنار آن به سادگى گذشت.[39]

چه زيبا سروده است محتشم كاشانى؛ آنجا كه مى سرايد

ترسم جزاى قاتل او چون رقم زنند                        يك باره بر جريده رحمت قلم زنند

ترسم كزين گناه، شفيعان روز حشر                      دارند شرم، كز گنه خلق دم زنند

دشمنت كشت ولى نور تو خاموش نگشت

از جمله امتيازات حماسه بزرگ عاشورا، قدرت تأثيرگذارى آن در افكار عمومى مسلمانان، بلكه آزادمردان جهان در طول تاريخ است، چرا که نهضت عاشورا يك نهضت فرا زمانى و فرامكانى است، يعنى نمى توان قيام و نهضتى را در عالم پيدا كرد كه تا اين اندازه الگو و اسوه آزادمردان و سبب حركت و جوشش مبارزان در برابر ظالمان و ستمگران، آن هم از زمان وقوع حادثه تا عصر حاضر باشد.[40]

اینگونه است که پس از قرن ها، ميليون ها علاقمند به آن حضرت، هر سال در ايام محرم و به خصوص در تاسوعا و عاشوراى حسينى، به عزادارى براى آن حضرت و يارانش، و تجليل و تكريم از آنان مى پردازند و در اين راه هزينه هاى سنگينى مى كنند و زحمات و رنج ها را به جان مى خرند و كودك و جوان و پير، زن و مرد مشتاقانه به راه اقامه هر چه باشكوه تر عزاى حسينى بر مى خيزند.[41]

دشمنت كشت ولى نور تو خاموش نگشت            آرى آن جلوه كه فانى نشود نور خداست

نه بقا كرد ستمگر نه بجا ماند ستم                      ظالم از دست شد و پايه مظلوم بجاست

زنده را زنده نخوانند كه مرگ از پى اوست                    بلكه زنده است شهيدى كه حياتش ز قفاست [42]

خون او، تفسیر این اسرار كرد

قيام عاشورا علاوه بر آن كه به احياى دين خدا كمك كرد، و موجب رشد و شكوفايى درخت اسلام شد، باعث بيدارى امت اسلامى گشت و روح شهادت طلبى و شجاعت را در مسلمانان دميد و درس فداكارى و ايثار را به بشر آموخت و دستگاه خلافت اموى را با خطرات جدى روبرو ساخت و سبب قيام ها و نهضت هاى خونينى گرديد كه در كوتاه مدت به سقوط خلافت آل ابوسفيان و در درازمدت به برچيده شدن خلافت بنى اميه انجاميد.[43]

به گفته شاعر

بهر حق در خاك و خون غلتيده شد                      تا بناى كفر از آن، برچيده شد

خون او تفسير اين اسرار كرد                    ملت خوابيده را بيدار كرد[44]

 ظالم از خون دل مظلوم مى نوشد هنوز

با يك بررسى دقيق پيرامون تاريخ حماسه ساز عاشوراى حسينى به اين نتيجه مى رسيم كه عاشورا و كربلا با گذشت زمان از صورت يك حادثه تاريخى بيرون آمده و تبديل به يك مكتب شده است، مكتبى انسان ساز و افتخارآفرين! نه تنها براى مسلمين جهان بلكه از مرزهاى اسلام نيز فراتر رفته و طبق مدارك موجود، تحسين بسيارى از متفكران جهان را برانگيخته و از آن به عنوان الگويى براى نجات و رهايى ملت هاى مظلوم و ستمديده ياد مى كنند، و مكتبش را مكتب ظلم ستيزى و زندگى با عزت و شرف و آزادى مى دانند.[45]

جالب اين كه بنيانگذار اين مكتب و ياران وفادار و پاكباخته اش ، راهكارهاى وصول به اين هدف را عملا با رشادت ها و شجاعت ها و پايمردى ها و با سخن از طريق خطبه ها به همگان آموختند و نشان دادند كه حتى جمعيت هاى اندك، اما شجاع و با انگيزه الهى مى توانند در برابر انبوه دشمنان بايستند و بر آنها پيروز شوند و به اهداف والاى خود برسند.[46]

اميدواريم در دنياى امروز كه ظالمان و ستمگران بى رحم، براى نوشيدن خون مظلومان به پا خاسته اند، ملت هاى ستمديده با الهام گرفتن از حماسه عاشورا به پا خيزند و شر آنان را از جهان براندازند؛ آرى:[47]

ظلم بر محو عدالت سخت مى كوشد هنوز              ظالم از خون دل مظلوم مى نوشد هنوز

تا عدالت را كند جاويد در عالم حسين                    خون پاكش بر بساط ظلم مى جوشد هنوز

سخن آخر: (رویش های شعر آیینی از برکات انقلاب اسلامی است)

در خاتمه باید تأکید کرد فصل تازه ای از شعر آیینی در زمان ما آغاز شده که با دوران قبل متفاوت است، شاعران آیینی ارزش های مکتب را در قالب های مختلف به ویژه به عنوان ابزاری برای مبارزه با فساد و ظلم بیان می کنند، که این دستاورد مهم از برکات انقلاب اسلامی به شمار می رود.[48]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظلّه)

منابع:

1. عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها

2. بیانات معظم له

 


[1] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويداد ها، پيامد ها، ص553.

[2] همان.

[3] همان.

[4] همان، ص696.

[5] همان، ص693.

[6] همان، ص695.

[7] همان.

[8] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار جمعی از شاعران آیینی استان قم، 1/7/1395.

[9] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويداد ها، پيامد ها، ص695.

[10] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار جمعی از شاعران آیینی استان قم، 1/7/1395.

[11] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويداد ها، پيامد ها، ص695.

[12] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار جمعی از شاعران آیینی استان قم، 1/7/1395.

[13] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويداد ها، پيامد ها، ص693.

[14] لهوف، ص 99؛ بحارالانوار، ج 44، ص 326 و فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 24.

[15] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويداد ها، پيامد ها، ص232.

[16] همان، ص234.

[17] احمد ناظرزاده کرمانی؛ (شاعر، نویسنده و پژوهشگر معاصر کرمان).

[18] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويداد ها، پيامد ها، ص500.

[19]معالى السبطين، ج 1، ص 419؛ (عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويداد ها، پيامد ها، ص499).

[20] همان، ص500.

[21] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويداد ها، پيامد ها، ص506.

[22]تاريخ ابن عساكر، ج 14، ص 221 و بحارالانوار، ج 45، ص54 (با مختصر تفاوت).

[23] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويداد ها، پيامد ها، ص507.

[24] همان.

[25] همان.

[26] وصال شیرازی؛ (میرزامحمد شفیع وصال شیرازی ملقب به میرزاکوچک از بزرگ ترین شعرای اوایل دوره ی قاجار است که در سال ۱۱۹۲ هجری قمری در شیراز به دنیا آمد).

[27] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويداد ها، پيامد ها، ص520.

[28] همان.

[29] همان.

[30] همان، ص521.

[31] ر.ک: ديوان خوشدل تهرانى، ص240- 244؛ (استاد علی اکبر خوشدل تهرانی در سال 1293 در تهران به دنیا آمد. خوشدل بیشتر به عنوان یک شاعر مذهبی و مدیحه سرا شناخته شده است. چنان که مدایح و مراثی فراوانی که در حق اهل بیت(ع) سروده، معروف است و در محافل و مجالس مذهبی خوانده می شوند).

[32] كليات مفاتيح نوين، ص600.

[33] ر.ک: (لهوف)، ص 176- 177؛ (عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويداد ها، پيامد ها، ص534).

[34] ر.ک: بحارالانوار، ج 45، ص 201- 219 و سير اعلام النبلاء، ج 4، ص 425- 428؛ (عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص30).

[35] به گفته شاعر: «و يكبرون بأن قتلت، و إنما قتلوا بك التكبير و التهليلا؛ هنگامى كه تو را كشتند، تكبير گفتند، ولى در حقيقت با كشتن تو تكبير و تهليل( لا إله إلاالله) را كشتند؛ (بحارالانوار، ج 45، ص 244).

[36] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويداد ها، پيامد ها، ص30.

[37] همان.

[38] پيام قرآن، ج 8 ، ص109.

[39] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويداد ها، پيامد ها، ص30.

[40] همان، ص34.

[41] همان، ص36.

[42] «فؤاد كرمانى» ؛ ميرزا فتح الله قدسي کرماني متخلص به «فؤاد» از عارفان دلسوخته و داراي طبعي بسيار لطيف و شيواست. اين گوينده ي توانا در حدود سال 1270 ه.ق، در کرمان متولد و پس از حدود هفتاد سال زندگي زاهدانه به سال 1340 هـ ق. به رحمت حق پيوست. آرامگاهش در سه کيلومتري کرمان در دامنه ي کوه سيدحسن قرار دارد. مجموعه ي ديوان فؤاد به نام «شمع جمع» تاکنون بارها به چاپ رسيده است. شعر فؤاد بسيار با حال و گيرا و دلنشين است و مراثي وي را بايد در شمار بهترين مرثيه ها شمرد؛ (دانشنامه ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1065-1072).

[43] همان، ص655.

[44] اقبال لاهوری؛ (چهره زنده ياد علامه اقبال لاهوري در ميان شاعران اهل سنت که به ستايش از امام حسين (ع) و نهضت عاشورا پرداخته ، بيشتر از همه مي درخشد).

[45] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص691.

[46] همان، ص692.

[47] همان.

[48] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار جمعی از شاعران آیینی استان قم، 1/7/1395.

captcha