دعای روز بيستم ماه مبارک رمضان
«اللهُمَّ افْتَحْ لى فيهِ ابْوابَ الْجِنانِ، وَاغْلِقْ عَنّى فيهِ ابْوابَ النّيرانِ، وَوَفِّقْنى فيهِ لِتلاوَةِ الْقُرْآنِ، يا مُنْزِلَ السَّكينَةِ فى قُلُوبِ الْمُؤْمِنينَ ؛ خدايا در اين ماه درهاى بهشت را به رويم بگشا و درهاى دوزخ را به رويم ببند، و بر تلاوت قرآن موفّقم بدار،اى آرامش بخش دل هاى مؤمنان».[1]
تشریح عوامل و اسباب ورود به بهشت و بیان اسامی درهای بهشتی ، تبیین فضیلت و شرافت ماه مبارک رمضان در تأمین سعادت انسان و بازشناسی حقیقت تلاوت قرآن کریم از جمله مهمترین نکات دعای روز بیستم ماه مبارک رمضان به شمار می آید.
اسامی درهای بهشت
طبق برخى از روايات يكى از درهاى بهشت «رَيّان[2]» نام دارد.[3] اين در، مخصوص روزه دارانى است كه تشنگى و عطش روزه را تحمّل مى كنند.[4]
«باب المعروف» ديگر دربِ بهشت است. كسانى كه كارهاى نيك و پسنديده انجام مى دهند، از اين در وارد بهشت مى گردند.[5]،[6]
در بعضى از روايات، «جهاد» يكى از درهاى بهشت است،[7] و یا كسانى كه در مشكلات صبر را پيشه خود كرده اند همه اينها از «باب الصّبر» وارد بهشت مى شوند.[8]
«باب الشّكر» محلّ ورود افرادى است كه نه تنها با زبان، بلكه در مقام عمل نيز شاكر نعمت هاى بيكران پروردگار و ولى نعمت خويش بوده اند.[9]،[10]
هم چنین صبر و تحمل در برابر بلایایی از قبیل سيل، زلزله، رانش زمين، صاعقه، طوفان ها، مرگ عزيزان و آشنايان، ورشكستگى، بيماري هاى صعب العلاج انسان را از « باب البلاء» وارد بهشت می سازد.[11]
بهشت را به بها دهند نه به بهانه
درهاى بهشت بيانگر اعمال است، يعنى نوع عمل در قيامت درب مى شود؛[12]و به وسيله اعمال ما، بهشت تكميل مى گردد.[13]چرا كه قيامت بازتابى است از اعمال انسان در دنيا، و در آنجا بايد عدالت الهى اجرا شود.[14]
درها و کلیدهای بهشت، يعنى آن وسائلی كه انسان را به[15] بهشت مى رساند، روزه، جهاد، توبه،خوف ورجاء، صدقه[16] و در مجموع به امور و اعمال و كارهاى مفيد و مخلصانه اى اطلاق می گردد كه سبب ورود به بهشت مى شود.[17]
دروازه ای در بهشت مخصوص روزه داران
رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايند:«إنَّ لِلْجَنَّةِ باباً يُدْعى الرَّيَّانُ لايَدْخُلُ مِنْهُ إلَّا الصَّائِمُونَ ؛ بهشت درى بنام «ريّان» (سيراب شده)دارد كه تنها روزه داران از آن وارد مى شوند».[18]،[19]
مرحوم صدوق در«معانى الاخبار» در شرح اين حديث مى نويسد انتخاب اين نام براى اين در بهشت به خاطر آن است كه بيشترين زحمت روزه دار از ناحيه عطش است، هنگامى كه روزه داران از اين در وارد مى شوند چنان سيراب مى گردند كه بعد از آن هرگز تشنه نخواهند شد.[20]
به عبارت دیگر «ريّان» درب پر آب و سيراب در مقابل عطش دنيا است و به این ترتیب خداوند درب سيراب شده از مغفرت و عفوش را به او مى دهد.[21]
ماه رمضان؛ ماه بسته شدن درهای جهنم
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در خطبه شعبانيّه، در مورد درهای جهنّم مى فرمايد«وَأَبْوَابَ النِّيرَانِ فِى هَذا الشَّهْرِ مُغْلَقَةٌ؛ درهاى جهنّم در ماه رمضان بسته است.»[22]
تأمل در این فراز نورانی نشان می دهد حتّى اين روزه هاى نيم بند ما در كاهش جرم و جنايت مؤثّر است و حقيقتاً درهاى جهنّم را مى بندد، و شياطين و هواى نفس را در غل و زنجير مى كند.[23]
گناهان، شهوات، هواى نفس، وسوسه هاى شيطان، از جمله درهاى جهنّم است كه در سايه روزه و مبارزه با هواى نفس، اسير و زندانى می شوند.[24]
تلاوت و قرائت؛ مقدمهای برای تدبر و عمل به قرآن
تلاوت قرآن فضيلتى بزرگ است؛ به ويژه در ماه مبارك رمضان ، لیکن اين فضيلت زمانى حاصل مى شود كه تلاوت قرآن همراه با تفكّر و انديشه باشد.[25] به اين علت بهترين بحث ها و گفتگوها در اين ماه پربركت، بحث تفسير قرآن است.[26]
متأسّفانه برخى مسلمانان از اسلام برداشتى ذهنى و غير عملى دارند؛ برداشت آنها از قرآن اين است كه الفاظش مقدّس و در ماه رمضان نازل شده و هر چه بيشتر بخوانند ثوابش بيشتر است. در يك كلمه، صرف قرائت قرآن موضوعيّت پیدا می کند،[27] لیکن به اين نكته توجه نمی شود كه ، قرآن نسخه حكيم است و نسخه حكيم را هرچند زياد بخوانيم، بيمارى ما مداوا و درمان نمى شود، زيرا عمل لازم است. خواندن هم لازم است، امّا خواندن مقدّمه عمل است.[28]
سخن آخر:( مفهوم شناسی سکینه)
واژۀ «سكينه» در فراز پایانی دعا به معنى آرامش و اطمينان خاطرى است كه هر گونه شك و ترديد و وحشت را از انسان زائل مى كند.[29]
اين آرامش ممكن است جنبه عقيدتى داشته باشد، و تزلزل اعتقاد را بر طرف سازد، يا جنبه عملى، به گونه اى كه ثبات قدم و مقاومت و شكيبايى به انسان بخشد.[30]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
[1] كليات مفاتيح نوين ؛ ص816.
[2] سيراب شدن
[3] ميزان الحكمة، باب 562، ح 2753.
[4] والاترين بندگان، ص 126.
[5] ميزان الحكمة، باب 562، ح 2754.
[6] والاترين بندگان ؛ ص124.
[7] كافى؛ ج 5؛ ح 2.
[8] والاترين بندگان، ص: 126.
[9] ميزان الحكمة، باب 562، حديث 2757.
[10] والاترين بندگان، ص: 126.
[11] همان؛ ص 127.
[12] گفتار معصومين(ع) ؛ ج 2 ؛ ص119.
[13] والاترين بندگان ؛ ص124.
[14] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 5 ؛ ص444.
[15] گفتار معصومين(ع) ؛ ج 2 ؛ ص119.
[16] همان؛ ص 120.
[17] پيام قرآن ؛ ج 6 ؛ ص235.
[18] بحارالانوار؛ ج 96؛ ص 252.
[19] گفتار معصومين(ع) ؛ ج 2 ؛ ص119.
[20] بحار الانوار؛ ج 96؛ ص 252.
[21] گفتار معصومين(ع)؛ ج 2؛ ص 120.
[22] والاترين بندگان ؛ ص127.
[23] همان؛ ص128.
[24] همان.
[25] مثالهاى زيباى قرآن ؛ ج 1 ؛ ص12.
[26] والاترين بندگان ؛ ص12.
[27] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص435.
[28] همان؛ ص 436.
[29] تفسير نمونه ؛ ج 22 ؛ ص27.
[30] همان.