اسرار شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام از منظر معظم له

اسرار شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام از منظر معظم له


شهادت علی اصغر علیه السلام؛ اتمام حجت امام حسين عليه السلام با دشمن/ شهادت حضرت علی اصغرعلیه السلام؛ سند مظلومیت سیدالشهدا علیه السلام/ نقش شهادت مظلومانۀ حضرت علی اصغرعلیه السلام در بقای دین و رسوایی بنی امیه/ چرا خون علی اصغر(ع) به زمین بر نگشت؟‌

اسرار شهادت امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت در روز  عاشورا همه شنيدنى است[1] زیرا خون شهيد و شهادت او يك حادثه است و حادثه نياز به تحليل دارد، لذا  بايد با تجزيه و تحليل، حادثه را موشكافى كرده، و اسرار آن را را بيرون كشید.[2]

در این میان اسرار شهادت كودك شيرخوار از همه شنيدنى تر و عبرت خيزتر است![3]لذا باید دریافت در شهادت علی اصغر علیه السلام چه اسرارى نهفته است و چه موجى در آينده در اعصار و قرون متمادى و چه الگويى براى آزادگان ايجاد مى كند.[4]

شهادت علی اصغر علیه السلام؛ اتمام حجت امام حسين عليه السلام با دشمن

هنگامى كه امام عليه السلام شهادت خاندان وفرزندانش را ديد و از آنان كسى جز امام و زنان و كودكان و فرزند بيمارش امام سجّاد عليه السلام نماند، ندا داد:«هَلْ مِنْ ذابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ؟ هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخافُ اللَّهَ فينا؟ هَلْ مِنْ مُغيثٍ يَرْجُوا اللَّهَ فِي إِغاثَتِنا؟ هَلْ مِنْ مُعينٍ يَرْجُوا ما عِنْدَاللَّهِ فِي إِعانَتِنا؟؛ آيا كسى هست كه از حرم رسول خدا دفاع كند؟ آيا خداپرستى در ميان شما پيدا مى شود كه از خدا بترسد و ستم بر ما روا ندارد؟ آيا فريادرسى هست كه براى خدا به فرياد ما برسد؟ آيا يارى كننده اى هست كه با اميد به عنايت خداوند به يارى ما برخيزد؟».[5]

با طنين افكن شدن نداى استغاثه امام عليه السلام، صداى گريه و ناله از بانوان حرم برخاست. امام عليه السلام به خيمه ها نزديك شد و فرمود:«ناوِلُوني عَلِيّاً ابْني الطِّفْلَ حَتّى  اوَدِّعَهُ ؛ فرزند خردسالم «على» را به من بدهيد تا با او وداع كنم».[6]

فرزندش را نزد وى آوردند. امام عليه السلام در حالى كه طفلش را مى بوسيد، خطاب به او فرمود:«وَيْلٌ لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ إِذا كانَ خَصْمُهُمْ جَدَّكَ ؛ بدا به حال اين گروه ستمگر آنگاه كه جدّت رسول خدا صلى الله عليه و آله با آنان به مخاصمه برخيزد؟». هنوز طفل  در آغوش امام آرام نگرفته بود كه  حرملة بن كاهل اسدى ، او را هدف قرار داد و تيرى به سوى وى پرتاب كرد و گلوى او را دريد، خون سرازير شد.[7]

شهادت حضرت على اصغر عليه السلام، در حقیقت اتمام حجّت با آن قوم بى رحم بوده است،[8]زیرا افراد توخالى و خود بزرگ بين فراوانند و گاه خود را از خداوند طلبكار مى دانند، بايد محك تجربه آيد به ميان، بايد اتمام حجّت  شود تا بر سر جاى خود بنشينند، گاه مصلحت در اين است كه از پرده برون افتد راز، تا آشكار شود در حلقه رندان چه خبرهاست؟![9]

امام عليه السلام در هر گام به اتمام حجّت  مى پرداخت تا هيچ كس فردا، ادّعاى بى اطّلاعى نكند[10]،آن حضرت در پاسخ به فردی كه امام را از حرکت به سوی کربلا منع کرد فرمود:«إذا أقَمْتُ في مَكاني فَبِما يُمْتَحَنُ هذَا الْخَلْقُ الْمَتْعُوسُ؟ وَبِماذا يُخْتَبَرُونَ؟؛ اگر در مكان خود اقامت كنم، پس اين خلق بخت برگشته به چه چيز امتحان شود و به چه چيز آزموده گردد؟».[11]،[12]

اضافه بر اين، قرآن مجيد مى گويد: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَلَمَّا يَعْلَمْ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَلَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَا رَسُولِهِ وَلَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛[13]آیا گمان کردید که (به حال خود) رها می‌شوید در حالی که هنوز کسانی که از شما جهاد کردند، و غیر از خدا و رسولش و مؤمنان را محرم اسرار خویش انتخاب ننمودند، (از دیگران) مشخصّ نشده‌اند؟! (باید آزمون شوید؛ و صفوف از هم جدا گردد؛) و خداوند به آنچه عمل می‌کنید، آگاه است!»[14]

از این رو امام عليه السلام و برنامه او مانند پدرش على عليه السلام روشنگرى و بيدارسازى بود، و از طرق مختلف اين هدف الهى را دنبال مى كرد، تا نسبت به آنها كه اندك اميدى به هدايتشان هست، اتمام حجّت  شود.[15]

گاه از طريق تشويق و بشارت، گاه از طريق عواطف انسانى، گاه به وسيله اعتقادات دينى و مذهبى، و گاه از طريق انذار و تهديد به عذاب هاى الهى، اين هدف را پى گيرى مى كرد. ولى افسوس آن گروه ستمگر و خيره سر، كمترين لياقت هدايت را نداشتند و در گرداب دنياپرستى آن چنان غوطه ور بودند، كه به گمانِ آب، در پى سراب مى دويدند![16]

آن حضرت حجّت  را بر آنها كه عمرى را با اسلام اموى سپرى كردند و اميرمؤمنانى! مثل معاويه را ديدند و اكنون نيز يزيد فاسد و شراب خوار بر آنان حکومت می کرد، تمام كرد.[17]تا مبادا فردا بعضى ادّعا كنند لشكريان يزيد امام عليه السلام را به خوبى نشناخته بودند و به گمان اين كه يك فرد خارجى است خون آن حضرت را ريختند.امام عليه السلام تمام اين بهانه ها را از آنان گرفت و سند رسوايى آنها را در تاريخ اسلام و بشريّت ثبت كرد![18]

و به راستی شهادت مظلومانۀ حضرت علی اصغر علیه السلام  رساترين و گوياترين اتمام حجّت  امام عليه السلام در روز عاشورا بود كه همه گفتنى ها را گفت، تا در تاريخ ثبت گردد و به گوش همگان برسد.[19]

شهادت حضرت علی اصغرعلیه السلام؛ سند مظلومیت سیدالشهدا علیه السلام

به يقين قربانگاه عاشورا يك صحنه غم انگيز و گريه خيز است؛[20]عظمت مصيبت و مظلوميّت امام حسین علیه السلام به گونه اى است كه گريه و سوگوارى همواره قرين نام آن حضرت بوده و هست؛ همان گونه كه آزادگى و شجاعت و دفاع از دين و ارزش هاى اسلامى با نام حسين عليه السلام عجين شده است.[21]

به گفته موسيوماربين آلمانى «مصائبى كه حسين عليه السلام در راه احياى دين جدّش برخود وارد ساخت، بر شهيدان پيش از او برترى اش داد و بر هيچ يك از گذشتگان چنين مصائبى وارد نشده است ... در تاريخ دنيا، هجوم اين گونه مصائب مخصوص حسين عليه السلام است».[22]،[23]

البته مظلوميّت امام حسين عليه السلام و يارانش در يك بُعد نبوده است؛ بلكه ابعاد گوناگونى از مظلوميّت در حادثه كربلا ديده مى شود، در این میان كشتن كودك شيرخوار از جمله وقایع دردناک روز عاشورا است که اين حادثه را از حوادث مشابه ديگر جدا مى سازد.[24] لذا امام عليه السلام، شيعيان و پيروان مكتبش را در لحظات بحرانى و طوفانى  فراموش نکرد، و پيام مظلوميّت  خود را به وسيله شهادت طفل شش ماهه خود به آنها  رساند.[25]

بی شک آنجا كه نتوان با شمشير و نيزه به جنگ با دشمنان برخاست، مى توان با قطره هاى اشك، سيلى بنيان كن به راه انداخت و بساط ظالم را برچيد.[26]شورها و اشك ها، عواطف را بر مى انگيزد، آتش نفرت از[27]ستمگران را بر مى افروزد و سينه ها را مالامال از عشق به فداكارى مى كند و در نهايت به شورش و قيام مى انجامد همانگونه كه شد. [28]

اهمیت این مسأله وقتی آشکار می شود که بدانیم هر سربازى سلاحى دارد، يكى تير و نيزه و شمشير؛ و ديگرى هم گلوى نازك و چندين قطره خون پاك هم جون خون حضرت علی اصغر علیه السلام كه گوياترين دليل مظلوميت  است.[29]

لذا سنگينى شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام همه اهل اسلام را متأثّر ساخت، و حتّى برعرشيان و ساكنان آسمان و زمين نيز سنگين آمد؛[30]از این جهت امام حسين عليه السلام و يارانش، جايگاهى در تاريخ جهان پيدا كردندكه اسوه و قدوه ملّت هاى مظلوم  گردند.[31]

اینگونه است که پس از قرن ها، ميليون ها علاقمند به آن حضرت، هر سال در ايّام محرّم با هدف رساندن پیام مظلومیت امام حسین علیه السلام، همایش شیرخوارگان حسینی را برگزار می کنند، و به عزادارى براى آن حضرت و يارانش به ویژه طفل شیرخوار امام حسین علیه اسلام مى پردازند.[32]

نقش شهادت مظلومانۀ حضرت علی اصغرعلیه السلام در بقای دین و رسوایی بنی امیه

به يقين، اگر امام حسين عليه السلام به طور پنهانى كشته مى شد و يا همچون برادرش امام حسن عليه السلام مسموم مى گرديد و يا كارش به تبعيد و زندانى شدن مى انجاميد، نمى توانست اين همه آثار مثبت براى جامعه اسلامى و پى آمدهاى منفى براى حاكميّت جور در برداشته باشد. ولى نحوه شهادت امام عليه السلام و يارانش به ویژه نحوه شهادت حضرت علی اصغرعلیه السلام، کوچک ترین سرباز کربلا كه به طور آشكار و در برابر چشمان هزاران نفر و در قلب دنياى اسلام آن روز در اوج مظلوميّت اتّفاق افتاد، جاى هر گونه انكار و يا توجيهى را از حادثه آفرينان فاجعه كربلا گرفت؛[33]زیرا دشمنان ستمگر قساوت و جنايت را به بالاترين حدّ خود رساندند كه حتّى بر كودك شيرخوارِ زاده زهرا در آغوش پدر نيز رحم نكردند![34]

لذا انتشار اخبار كربلا تأثير عجيبى در ميان مسلمانان گذاشت، از يك سو، اوج مظلوميّت  امام حسين عليه السلام و يارانش و نهايت قساوتى كه در شهادت آنان و اسارت خاندان پاكش آشكار شده بود، سبب نفرت مسلمانان از دستگاه خلافت اموى شد.[35]

در این بین  به جرأت مى توان گفت كه قدرت تأثيرگذارى شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام در افكار عمومى مسلمانان، بلكه آزادمردان جهان در طول تاريخ بی همتا است.[36]

همگان مى دانند پیوند «مظلوميت » و «حقانیت» بزرگ ترين نقش را در اين مسأله بازى کرد، روى اين حساب هر اندازه بنى اميّه بر ظلم و ستم و استبداد و خودكامگى و خونريزى بى گناهان، براى محكم كردن پايه هاى حكومت لرزان خود،  افزود، قلوب مسلمانان بيشتر متوجه خاندان پيغمبر صلى الله عليه و آله  شد، در حقيقت آنها با اين اعمال خود به خاندان پيغمبر صلى الله عليه و آله و پيشرفت اهداف آنها كمك قابل توجهى مى كردند![37]

چرا كه خلافت يزيد  با نيرنگ و تهديد و تطميع معاويه انجام پذيرفته بود، نه از روى اقبال عمومى مردم؛[38]لذا كشتن طفل شیرخوار امام حسین علیه السلام نه تنها كمكى به تثبيت حكومت فرزندان ابوسفيان نكرد، بلكه در سقوط آنان تسريع نمود و سرنگونى آنان را شتاب فزاينده اى بخشيد.[39]

این واقعۀ دردناک موجب گردید كمتر نهضتى را همانند نهضت حسينى بتوان يافت كه از همان روز شكست، فاتح وپيروز باشد و از همان روز مغلوب شدن غالب گردد و از همان ساعت كه دشمن، كار مخالف خود را تمام شده مى ديد، كار خودش به پايان رسيده باشد.[40]

این دستاورد مهم از آن جهت است که شهادت طفل شش ماهه امام حسین علیه السلام فرا زمانى و فرامكانى است و نفوذ مظلومیت حضرت سیدالشهدا علیه السلام در طول زمان، عرض و گستره جغرافيايى زمين، عمق و نفوذ ژرف در جان آزادگان جهان بنیان نهاده شد . [41]

با این تفاسیر طبيعى است شهادت مظلومانۀ حضرت علی اصغر به نوبۀ خود روز به روز «تشيّع» را گسترش  داد و بر وسعت دامنه آن  افزود. و محبوبيت فوق العاده اهل بیت علیهم السلام را در اعماق دل ها نافذتر  ساخت.[42] حتی اعتراضات فردى و گروهى مردم و قيام هاى خونين پس از عاشورا نیز بی تأثیر  از قدرت تأثيرگذارى شهادت مظلومانۀ حضرت علی اصغر علیه السلام نبود.[43]

سخن آخر:(چرا خون علی اصغر(ع) به زمین بر نگشت؟)

پس از آنکه حرملة بن كاهل اسدى ،حضرت علی اصغر علیه السلام را  هدف قرار داد و تيرى به سوى وى پرتاب كرد و گلوى او را دريد، خون  سرازير شد، امام عليه السلام دست ها را زير گلوى آن طفل گرفت تا از خون پر شد؛ آنگاه خون ها را به سوى آسمان  پاشيد و گفت:«اللَّهُمَّ إِنْ حَبَسْتَ عَنَّا النَّصْرَ فَاجْعَلْ ذلِكَ لِما هُوَ خَيْرٌ لَنا؛ بار الها! اگر در اين دنيا ما (در ظاهر) بر اين قوم پيروز نشديم، بهتر از آن را روزى ما فرما».[44]

امام باقر عليه السلام فرمود: «فَلَمْ يَسْقُطْ مِنْ ذلِكَ الدَّمِ قَطْرَةٌ إِلَى الْأَرْضِ ؛ از خون گلوى على اصغر كه امام آنها را به آسمان پاشيد، قطره اى به زمين برنگشت!».[45]

بی شک خون گلوی علی اصغر علیه السلام، خون علی اکبر علیه السلام و خون قـلب حسین علیه السلام که حضرت به جانب آسمان افشاند و به سوی زمین بـازنگشت و مـلائکه آسـمان آنها را در ظروف بهشتی، به عنوان هدیه به سوی جنت بردند؛ چنان که در زیارت ایشان آمده است: « اشْهَدُ انَّ دَمَكَ  سَكَنَ  فِى الْخُلْدِ، وَاقْشَعَرَّتْ لَهُ اظِلَّةُ الْعَرْشِ؛گواهى مى دهم كه خون تو در بهشت جاى گرفت،و به واسطه آن سايه افكنان عرش به لرزه در آمد»[46]

درحقیقت رفتن این خون های پاک به سوی آسمان، از باب کلمات طیب و عملی صالح هستند که بالا می روند و به فرد عزت مـی بخشند[47]. خون پاک امام حسین علیه السلام و فرزندانش که به آسمان پاشیده شد و به زمین بازنگشت، ریشه در  پيام جهانى و انسانى«هيهات منّا الذّلة» داردكه هميشه بعنوان تابلوئى روشن در مسير هر قوم و ملتى متجلّى است.[48]

بدین ترتیب امام حسین عليه السلام نیز كفى از خون خود را به آسمان مى پاشد، تا در آسمان در نزد ملكوتيان براى يوم المعاد ذخيره شود، و كفى ديگر را به صورت مبارك مى كشد تا در زمين براى جسم مقدّسش ذخيره گردد، چون شهيدى همچون امام عليه السلام با همان هيئت وارد عرصه محشر مى شود و با نور وجود خويش آن فضا را نورانى مى كند.[49]

اين خون پاك ومقدّس در جوى تاريخ بشر، و در رگ هاى انسان هاى آزاده و با ايمان نيز جريان دارد، و با آن، خطوط عدالت و آزادگى بر پيشانى رهروان اين راه ترسيم مى گردد.اين خون بر بساط ظالمان نيز مى جوشد، تا ظلم را از جهان براندازد![50]

لذا شهادت  توأم با عزّت و سربلندى  بر زندگى ذليلانه ترجيح دارد، و همين نظام ارزشى است كه مسلمانان را در عصر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و حتى بعد از آن در پيكارهاى نابرابر به پيروزی رساند.[51]

به گفته شاعر:

بهر حق در خاك و خون  غلتيده شد                      تا بناى كفر از آن، برچيده شد

خون او تفسير اين اسرار كرد                    ملّت خوابيده را بيدار كرد[52]

اینگونه است که حادثه كربلا در طول تاريخ به يك الگو و سرمشق بزرگ تبديل شد و[53]شيوه مبارزه را براى آزادگان جهان به ويژه مسلمانان مبارز نشان داد، امام و یارانش با خون سرخشان مكتبى را براى آزادگان جهان بنا نهادند، كه مسأله مرگ و شهادت را امرى ساده، بلكه افتخارآميز كرد.[54]

 ما نيز بايد درهمان مسير و در همان طريق وارد شويم و با يزيديان زمان خود به پيكار برخيزيم و اسلامى را كه آن حضرت براى حفظ آن، خون  خود و خون  عزيزان و يارانش را فدا كرد زنده نگه داريم و در وجود خود پياده كنيم، حريمش را پاس داريم و در برابر دشمنانى كه در هر عصر و زمانى وجود دارند بايستيم و دفاع كنيم تا مشمول شفاعت آن بزرگوار شويم.[55]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir

 

 


[1] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص500.

[2] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 2 ؛ ص319.

[3] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص500.

[4] تفسير نمونه ؛ ج 16 ؛ ص113.

[5] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص497.

[6] همان.

[7] همان.

[8] احكام عزادارى ؛ ص136.

[9] اهداف قيام حسينى ؛ ص112.

[10] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص388.

[11] لهوف؛ ص 67، بحارالانوار؛ ج 44؛ ص 331.

[12] اهداف قيام حسينى ؛ ص112.

[13] سوره توبه؛ آيه 16.

[14] اهداف قيام حسينى ؛ ص112.

[15] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص425.

[16] همان.

[17] همان؛ ص611.

[18] همان ؛ ص427.

[19] همان ؛ ص419.

[20] احكام عزادارى ؛ ص71.

[21] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص56.

[22] ر.ک: درسى كه حسين به انسان ها آموخت؛ ص 287.

[23] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص34.

[24] همان ؛ ص33.

[25] همان ؛ ص505.

[26] همان ؛ ص650.

[27] همان.

[28] همان؛ ص 651.

[29] همان ؛ ص500.

[30] همان ؛ ص56.

[31] همان؛ ص352.

[32] همان؛ص35.

[33] همان ؛ ص665.

[34] همان ؛ ص500.

[35] همان ؛ ص665.

[36] همان؛ص34.

[37] آيين ما (اصل الشيعة) ؛ ص125.

[38] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص665.

[39] همان؛ص35.

[40] همان؛ص34.

[41] همان.

[42] آيين ما (اصل الشيعة) ؛ ص125.

[43] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص35.

[44] همان ؛ ص497.

[45] همان ؛ ص498.

[46] كليات مفاتيح نوين ؛ ص372.

[47] «مَنْ کانَ یُریدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمیعاً إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُه »؛ (سورۀ فاطر؛آیۀ10).

[48] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 2 ؛ ص319.

[49] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص525.

[50] همان؛ ص 526.

[51] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 2 ؛ ص575.

[52] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص655.

[53] همان.

[54] همان؛ ص 656.

[55] اهداف قيام حسينى ؛ ص119.

captcha