مسأله 1891ـ هرگاه به واسطه پيش آمدى زراعت در زمين ممکن نشود، مثلاً قناتها خراب شود و آب قطع گردد، در صورتى که مقدارى از زراعت به دست آمده حتّى مثل قصيل (علف) که مى توان آن را به حيوانات داد آن مقدار مطابق قرارداد مال هر دوى آنهاست و در بقيّه، مزارعه باطل است.
مسأله 1887ـ «مزارعه» آن است که صاحب زمين، زمين خود را در اختيار زارع بگذارد تا زراعت کند و سهم معيّنى از حاصل را به مالک دهد. قرارداد مزارعه ممکن است با صيغه لفظى باشد، مثلاً بگويد: «من اين زمين را در برابر يک سوم حاصل آن براى مدّت دو سال در اختيار تو مى گذارم و زارع بگويد: قبول کردم»، يا بدون آن که صيغه اى بخواند زمين را براى زراعت در اختيار او بگذارد و او تحويل بگيرد (البتّه گفتگوهاى لازم درباره مدّت و مقدار حصّه و مانند آن بايد قبلاً شده باشد).
مسأله 1866ـ هرگاه زمين را براى زراعت گندم يا جو اجاره دهد و مال الاجاره را گندم يا جو همان زمين قرار دهد اجاره صحيح نيست، همچنين در مقابل محصولات ديگر زمين.
شخصی زمینی درمدت شصت سال کشت می کرده و هیچ گونه اطلاعی از موقوفه بودن زمین رانداشت، الآن سند دال برموقوفه بودن زمین کشف شده است : الف : وظیفه زارع نسبت به پرداخت موقوفه سنوات گذشته چیست؟ ب : اگر پرداخت تمام موقوفه سنوات گذشته عسر و حرج داشته باشد وظیفه زارع چیست؟
ج : اگر در سنوات گذشته بعضی سالها زمین کشت نمی شده است وظیفه چیست؟ د : در زمین تعدادی درختان گردو گشت شده است نحوه محاسبه موقوفه و درختان که خشک شده و از چوب آن استفاده شده تکلیف چیست؟