شرح دعای روز بيست و هفتم ماه مبارک رمضان از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

شرح دعای روز بيست و هفتم ماه مبارک رمضان از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی


فضیلت شب قدر / تأملی در مفهوم «عسر» و «یسر» / دین آسان گیر و احکام آسان / اندکی صبر، سحر نزدیک است / درین مه عذر ما بپذیر ای عشق / عذرخواهی دیگران را بپذیریم / راه ریزش گناهان چیست؟‌

دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان: «اللّهُمَّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ الْقَدْرِ، وَصَیِّرْ امُوری فیهِ مِنَ الْعُسْرِ الَی الْیُسْرِ، وَاقْبَلْ مَعاذیری، وَحُطَّ عَنِّی الذَّنْبَ وَالْوِزْرَ، یا رَؤُفاً بِعِبادِهِ الصَّالِحینَ؛ خدایا در این ماه درک فضیلت شب قدر را روزیم کن، و کارهایم را از سختی به آسانی مبدّل گردان و عذرم را بپذیر و گناه و جرمم را بریز ای مهربان بر بندگان شایسته.[1]

فضیلت شب قدر

ماه رمضان ماهی است که شب قدر در آن واقع شده، شبی که مقدّرات یکسال انسان ها بر حسب شایستگی ها و لیاقت هایشان تعیین می گردد و عبادت آن برتر از عبادت هزار ماه است؛[2] اینگونه است که در فراز آغازین دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان می خوانیم: «اللّهُمَّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ الْقَدْرِ؛ خدایا در این ماه درک فضیلت شب قدر را روزیم کن.»[3]

قرآن در شب قدر، بر قلب پاک پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم نازل شد.[4] شب پربرکتی که مقدرات جهان بشریت با نزول قرآن رنگ تازه ای به خود گرفت.[5]

«شب قدر بهتر از هزار ماه است؛ لیلة القدر خیر من الف شهر[6]».[7] بهتر بودن این شب از هزار ماه به خاطر ارزش عبادت و احیای آن شب است، و روایات فضیلت لیلة القدر و فضیلت عبادت آن، که در کتب شیعه و اهل سنت فراوان است این معنی را کاملا تأیید می کند.[8]

شب‌ قدر جلوه‌ روشن از مهربانی و رأفت بی انتهای خدای متعال است، زیرا حضرت حق همیشه برای بخشیدن بندگان خویش از هر بهانه ای استفاده می‌کند.[9] لذا در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده است: هر کس شب قدر را احیا دارد، گناهان او آمرزیده شود، هرچند زیاد باشد.[10]،[11]

فرشتگان در این شب مخصوص، با رحمت الهی فرود می آیند؛[12] فرشتگانی که در شب قدر نازل می شوند و مأمور ابلاغ مقدّرات الهی در طول یک سال هستند، مقدّراتی که بر حسب شایستگی ها و لیاقت ها و اعمال هر کس تعیین می شود؛ نه بدون حساب و شکل اجباری، «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فیها بِاذْنِ رَبِّهِم مَنْ کُلِّ امْر؛ فرشتگان و «روح» در آن شب به اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر کاری نازل می‌شوند ».[13]

هم چنین شب قدر، شبی برای تعیین مقدرات و سرنوشت انسان‌ها برای یک سال است و البته این مقدرات بر اساس لیاقت‌ها و شایستگی‌های آن‌ها، تعیین می‌شود.[14] یعنی برای هر فردی چیزهایی را مقدر می‌کنند که لایق آن است، به تعبیر دیگر زمینه‌هایش از ناحیه خود او فراهم شده، و این نه تنها منافاتی با اختیار انسان ندارد که تأکیدی بر آن است.[15]

تأملی در مفهوم «عسر» و «یسر»

در فراز دوم از این دعای نورانی آمده است: «وَصَیِّرْ امُوری فیهِ مِنَ الْعُسْرِ الَی الْیُسْرِ؛ و کارهایم را از سختی به آسانی مبدّل گردان.»[16]

در تشریح این فراز از دعا در وهلۀ نخست باید معنانی این واژگان مورد توجه قرار گیرد؛ در تفسیر «یُسْر» که نقطه مقابل «عُسْر» است، مفسران بزرگ، احتمالات زیادی داده اند که نقطه مقابل این احتمالات، در مورد «عُسْر» نیز صادق است. نخست این که منظور از آن زمینه های توفیق و آسان شدن راه اطاعت خداست؛ در برابر واژه «عُسْر» که درباره سلب توفیق و پیچیدگی راه طاعت است، بعضی آن را به معنی راه آسان زندگی و[17] بعضی، راه بهشت و پاداشهای بزرگ الهی و بعضی دیگر به معنی امدادهای غیبی و مانند آن شمرده اند؛ ولی «عسر» و همچنین «یسر» مفهوم وسیع و گسترده ای دارد که تمام اموری را که مربوط به دنیا و آخرت است، شامل می شود.[18]

دین آسان گیر و احکام آسان

خداوند در قرآن کریم[19] پس از بیان وجوب روزه ماه رمضان و استثناء این حکم نسبت به مسافران و مریضان، می فرماید: «یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ؛ خداوند راحتی شما را می خواهد، نه زحمت شما را!»[20]

این جمله ممکن است به این نکته نیز اشاره باشد که فرمان های الهی مانند فرمان حاکمان ستمگر نیست، بلکه در مواردی که انجام آن مشقت شدید داشته باشد وظیفه آسانتری قائل می شود، لذا حکم روزه را با تمام اهمیتی که دارد از بیماران و مسافران و افراد ناتوان برداشته است.[21] اشاره به اینکه روزه داشتن گرچه ظاهر یک نوع سختگیری و محدودیت است اما سرانجامش راحتی و آسایش انسان می باشد، هم از نظر معنوی و هم از لحاظ مادی.[22]

از سوی دیگر منظور از اراده الهی در این آیه، اراده تشریعی[23] است؛ یعنی، احکام خداوند در مورد روزه ماه رمضان آسان است و مشکل نمی باشد؛ بلکه تمام احکام اسلام، احکام سختی نیست[24]؛ و خدا نمی خواهد بندگانش به زحمت بیفتند، مسلماً این فراز قرآنی علاوه بر آنکه ناظر به مساله روزه و فوائد آن و حکم مسافر و بیمار است، لیکن با توجه به کلی بودن، می توان به یک یک قاعده عمومی نسبت به تمام احکام اسلامی دست یافت که همان، قاعده معروف «لا حرج» است.[25]

این قاعده می گوید: اساس قوانین اسلام بر سختگیری نیست، و اگر در جایی حکمی تولید مشقت شدید کند، موقتا برداشته می شود، چنان که فقها فرموده اند«هر گاه وضو گرفتن یا ایستادن به هنگام نماز و مانند اینها انسان را شدیدا به زحمت بیندازد، مبدل به تیمم و نماز نشسته می شود».[26]

از این رو خداوند هم تکلیف ما لایطاق را نفی می کند، و هم تکالیف شاق و موجب عسر و حرج را؛ و از آنجا که الف و لام در «الیسر» و «العسر» برای جنس است، در اینگونه مقامات دلالت بر عموم دارد.[27]

لذا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند:«بُعِثْتُ إِلَیْکُمْ بِالْحَنَفِیَةِ السَّمْحَةِ السَّهْلَةِ[28]؛من با یک دین و شریعت آسان و راحت به سوی شما مبعوث شدم».[29]

اندکی صبر، سحر نزدیک است

این حقیقت به کرار تجربه شده که پایان شب های سیاه سپید است و عاقبت گرفتاری ها راحتی و استراحت است. به همین دلیل انسان هرگز نباید به هنگام هجوم مشکلات و درد و رنج ها مأیوس گردد و دست به کارهای نامعقول بزند و یا زبان به ناشکری بگشاید و بی تابی کند، بلکه پیوسته امیدوار باشد که به دنبال این شدت ها و تنگی حلقه های بلا گشایش حاصل می شود، طوفان بلا فرو می نشیند و ابرهای نومیدی کنار می رود و آفتاب شفاف امید آشکار می گردد.[30]

قرآن مجید نیز به همین حقیقت، خطاب به پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم اشاره کرده می فرماید: «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً* إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً[31]؛ زیرا با سختی آسانی است (باز هم) با سختی آسانی است».[32]

این نکته نیز قابل توجّه است که عُسر با الف و لام یسر به صورت نکره ذکر شده که در این گونه موارد برای بیان عظمت است یعنی با سختی ها آسانی های مهمّی است.[33]

لذا از یک سو پیام امید به همراه خود دارد و از سوی دیگر جلوی بی تابی ها و جزع را می گیرد و از سوی سوم به رهروان راه حق نوید می دهد که اگر صبر و استقامت پیشه کنند و با مشکلات به مبارزه برخیزند سرانجام امدادهای الهی و فرج بعد از شدت به سراغ آنان خواهد آمد.[34]

این تعبیر بسیار دقیق است که هرگز انسان نباید به استقبال مصائب رود، و یا در مقابل آنها خاموش بنشیند و مبارزه با عوامل مصیبت نکند، ولی با این حال نباید فراموش کرد که بخش مهمّی از مصائب ناخواسته که ما قدرت مبارزه با آن را نداریم می تواند تبدیل به عوامل سازنده ای در زندگی ما گردد.[35]

این نکته را نیز می توان از این آیۀ شریفه استفاده کرد که برطرف شدن مشکلات گاه نیاز به زمان دارد که اگر انسان پیش از رسیدن وقت آن زیاد دست و پا بزند مشکلی بر مشکلات خود می افزاید.[36]

درین مه عذر ما بپذیر ای عشق[37]

در فراز سوم دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان می خوانیم: «وَاقْبَلْ مَعاذیری؛ عذرم را بپذیر».[38]

بی شک هیچ کس توان شکر نعمت های خدا را ندارد، چرا که توفیق شکر گذاری قلبی، لسانی و عملی همه از نعمت های خدا است و این توفیق و ابراز هنگامی که در مسیر شکرگزاری به کار گرفته می شود نعمت دیگری است که خود نیازمند شکر دیگری است. به همین دلیل همان گونه که در روایات اسلامی اشاره شده برترین شکر آدمی اظهار عجز و ناتوانی از شکر خدا در برابر نعمت های او است و عذر تقصیر به پیشگاه حق بردن، ورنه سزاوار خداوندی خدا را کسی نمی تواند بجای آورد.[39] اینگونه است که خداوند در قرآن کریم[40]؛ وعده داده است هر کس از مؤمنان از تقصیر خویش، عذر به درگاه خدا آورد، و از ذات پاکش مدد و رحمت طلب کند، دعایش مستجاب و اندوهش بر طرف خواهد شد.[41]

لذا در روایتی از تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام نقل شده است: «هنگامی که آدم علیه السلام مرتکب خطا شد و از پیشگاه خداوند متعال پوزش طلبید، عرض کرد: پروردگارا توبه مرا بپذیر و عذر مرا قبول کن، من به آثار سوء گناه و خواری آن با تمام وجودم پی بردم. [42]

با تأمل در این فراز روایی می توان اینگونه نتیجه گرفت که نباید با انجام طاعات و عبادات به ویژه در ماه مباه مبارک رمضان، خود را انسان کاملی بدانیم و به اصطلاح طلبکار تصور کنیم، بلکه همواره باید خود را مقصر شمرده، و عذر به درگاه خدا آوریم؛«ورنه سزاوار خداوندیش کس نتواند که به جا آورد».[43]

عذرخواهی دیگران را بپذیریم

امام سجّاد علیه السلام در این زمینه فرمودند: هر کس که از تو طلب خیری کند انجام بده و مضایقه نکن، پس اگر اهلش باشد به مقصود رسیده ای و اگر اهلش نباشد تو اهل بوده ای و اگر کسی از طرف راست تو دشنامی دهد و سپس در طرف چپ تو قرار گرفته و عذر خواهی کند، عذرش را بپذیر.[44]،[45]

حال چگونه برخی حاضر نیستند گناهی را ببخشند و عذری را بپذیرند، در حالی که انتظار دارند خداوند گناهان بسیارشان را ببخشاید، لذا اینگونه افراد هم حدّاقل یک گناه مردم را ببخشایند و عذری را بپذیرند.[46]

به تعبیر مولی علی علیه السلام، کسی که عذر و عفو قبول نمی کند، شرّ است. لذا آن حضرت فرمایند: «شرّ النّاس مَن لا یَقبل العُذر و لا یُقیل الذنب؛ بدترین مردم کسی است که عذر نمی پذیرد و گذشت از گناه دیگری نمی کند».[47]،[48]

به هر حال پوزش هنگام اشتباه و پذیرش آن از پوزش خواه، کلید خوشبختی، نفوذ در افکار و در دل مردم و از جمله عوامل پیشرفت در زندگی است.[49]

راه ریزش گناهان چیست؟

در فراز دیگر از دعا می خوانیم: «وَحُطَّ عَنِّی الذَّنْبَ ؛و گناه و جرمم را بریز».[50]

کلمه «حطّه» از مادّه «حَطّ» که در واقع شعار بنی اسرائیل به هنگام ورود به بیت المقدس بود، صورت اختصاری از جمله: «مَسْئَلَتُنَا حِطَّة؛ تقاضای ما ریزش گناهان ما و یا ریزش باران عفو و رحمتت بر ما است» می باشد. زیرا «حِطَّه» در اصل، به معنای نزول چیزی از طرف بالا است.[51]،[52]

لذا «حطه» از نظر لغت به معنی ریزش و پایین آوردن است، و در اینجا معنی آن این است که: «خدایا از تو تقاضای ریزش گناهان خود را داریم»[53]

خداوند به همگان دستور داد که برای توبه از گناهانشان این جمله را از صمیم قلب بر زبان جاری سازند، و به آنها وعده داد که در صورت عمل به این دستور از خطاهای آنها صرفنظر خواهد شد.[54]

لذا برای توبه از گناهان ضمن خضوع در پیشگاه خداوند، این جمله را که دلیل بر توبه و تقاضای عفو است باید از صمیم دل بر زبان جاری ساخت زیرا خداوند وعده داد که در صورت عمل به این دستور گناهانشان را خواهد بخشید، و حتی به افراد پاک و نیکوکارشان علاوه بر بخشش گناهان اجر دیگری خواهد داد: «وَ قُولُوا حِطَّةٌ[55]؛ و بگویید: «خداوندا گناهان ما را بریز».[56]

سخن آخر

در فراز پایانی دعا ملحق شدن به صالحین را از خدا تقاضا می کنیم:[57] «یا رَؤُفاً بِعِبادِهِ الصَّالِحینَ؛ ای مهربان بر بندگان شایسته».[58] از آنجا صالح بودن حد معینی ندارد لذا از خدا تقاضا می کنیم روز به روز به مراتب بالاتر و والاتر از عمل رسیده و پیوسته در این راه گام بر داشته و به پیش برویم.[59]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
 makarem.ir


[1] کلیات مفاتیح نوین، ص 817.

[2] همان.

[3] همان.

[4] تفسیر نمونه، ج 21، ص 147.

[5] همان.

[6] سورۀ قدر؛آیۀ3.

[7] برگزیده تفسیر نمونه، ج 5، ص 548.

[8] همان ص: 549.

[9] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، 1385/04/07.

[10] اقبال، ص 186.

[11] کلیات مفاتیح نوین، ص 785.

[12] پاسخ به پرسشهای مذهبی، ص 500.

[13]  سوره قدر، آیه 4.

[14] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، 1385/04/07.

[15] همان.

[16] کلیات مفاتیح نوین، ص 817.

[17] اخلاق در قرآن، ج 2، ص 367.

[18] همان.

[19] «... فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَرِیضاً أَوْ عَلی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ ...؛ پس آن کس که در ماه رمضان در حضر باشد روزه بدارد، و آن کس که بیمار یا در سفر باشد روزهای دیگری را بجای آن روزه بگیرد، خداوند راحتی شما را می خواهد نه زحمت..»، سورۀ بقره، آیۀ 185؛ ( تفسیر نمونه، ج 1، ص 622).

[20] آیات ولایت در قرآن، ص 157.

[21] تفسیر نمونه، ج 1، ص 627.

[22] همان.

[23] به معنای فرمان و دستورات الهی و به تعبیر دیگر همان واجبات و محرّمات.

[24] آیات ولایت در قرآن، ص 157.

[25] تفسیر نمونه؛ ج 1، ص 637.

[26] همان، ص 636.

[27] پیام قرآن، ج 4، ص 161.

[28] بحار الانوار، ج 65، ص 346.

[29] آیات ولایت در قرآن، ص 157.

[30] پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج 14، ص 807.

[31] سورۀ انشراح؛ آیۀ 5-6.

[32] پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج 14، ص 807.

[33] پیام قرآن، ج 4، ص 564.

[34] پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج 14، ص 809.

[35] پیام قرآن، ج 4، ص 565.

[36] پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج 14، ص 809.

[37] دیوان مولوی، غزل 2672.

[38] کلیات مفاتیح نوین، ص 817.

[39] اخلاق در قرآن، ج 3، ص 80.

[40] «فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ»؛ سورۀ انبیاء، آیۀ 88.

[41] برگزیده تفسیر نمونه، ج 3، ص 186.

[42] پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج 1، ص 209.

[43] برگزیده تفسیر نمونه، ج 5، ص 320.

[44] بحار الأنوار، ج 75، ص 141.

[45] مشکات هدایت، ص 204.

[46] انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقی، ص 244.

[47] غرر الحکم.

[48] اخلاق اسلامی در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج 2، ص 417.

[49] انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقی، ص 245.

[50] کلیات مفاتیح نوین، ص 817.

[51] سورۀ اعراف، آیۀ 161 / تفسیر نمونه، ج 6، ص 490.

[52] لغات در تفسیر نمونه، ص 189.

[53] تفسیر نمونه، ج 1، ص 268.

[54] همان، ص 268.

[55] سورۀ بقره، آیۀ 58.

[56] تفسیر نمونه، ج 1، ص 268.

[57] همان، ج 16، ص 217.

[58] کلیات مفاتیح نوین، ص 817.

[59] برگزیده تفسیر نمونه، ج 3، ص 377.

captcha