شرح دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

شرح دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی


از برکات سحرهای ماه رمضان عقب نمانیم! / ارزش سحر خیزی و شب زنده داری / سوگند به سحرگاهان / تشعشع انوار الهی در سحر / عوامل نورانیت دل / ارتقای روزه داری اعضا و جوارح انسان در گرو بهره گیری از برکات سحرهای ماه رمضان‌

دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان: «اللّهُمَّ نَبِّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ اسْحارِهِ، وَنَوِّرْ فیهِ قَلْبی بِضِیآءِ انْوارِهِ، وَخُذْ بِکلِّ اعْضآئی الَی اتِّباعِ اثارِهِ، بِنُورِک یا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعارِفین؛ خدایا در این ماه مرا به برکت سحرهای آن آگاه کن، و دلم را با روشنایی انوار آن نورانی گردان، و تمام اعضا و جوارحم را به پیروی از آثار آن سوق ده به نورانیت ای روشنایی بخش دلهای عارفان».[1]

از برکات سحرهای ماه رمضان عقب نمانیم!

در فراز آغازین دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان می خوانیم: «اللّهُمَّ نَبِّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ اسْحارِهِ؛ خدایا در این ماه مرا به برکت سحرهای آن آگاه کن».[2]

«أَسْحار» جمع «سحر» (بر وزن بشر)، در اصل به معنای «پوشیده و پنهان بودن» است؛ و چون در ساعات آخر شب، پوشیدگی خاصی بر همه چیز حاکم است، «سحر» نامیده شده است.[3]،[4]

بی تردید در این ایام و لیالی پربرکت ماه مبارک رمضان باید از سحرهای آن ماه بزرگ بهره بیشتری بگیریم، لذا به هنگام سحر، نماز شب ولو مختصر و بدون انجام همه مستحبّات بجا آوریم و سر بر سجده بگذاریم و از نفاق و تمام رذایل اخلاقی و گناهان به خداوند پناه ببریم.[5]

و یا اهتمام به تلاوت و تأمل در دعاهای بسیار پرمعنا و پرمحتوایی که در سحرگاهان ماه رمضان خوانده می شود ضروری است، دعاهایی که از مضامین و محتوای بسیار بلندی برخوردار است و اگر کسی اندکی آمادگی روحی داشته باشد به یقین در عمق وجودش نورانیت خاصّی وارد می شود و در دل و جانش انقلابی ایجاد می کند.[6]

به عنوان نمونه دعای ابو حمزه ثمالی علاوه بر آن که یک دوره درس خداشناسی را در بر دارد، راه و رسم بندگی و طریق انابه و توبه و بازگشت به پروردگار را به ما می آموزد.[7]

ابوحمزه ثمالی می گوید: امام زین العابدین علیه السلام در طول شب های ماه رمضان بیشتر شب را به نماز می ایستاد و چون هنگام سحر فرا می رسید، این دعا را می خواند:[8] الهی لا تُؤَدِّبْنی بِعُقُوبَتِک، وَلا تَمْکرْ بی فی حیلَتِک...؛ای معبود من، مرا با مجازاتت ادب مکن، و مرا به تدبیر خویش دچار نکن...».[9]

شایسته است در این شب ها و روزهای پربرکت رمضان- مخصوصاً در هنگام سحر- دست به دعا برداریم و تقوا و فرقان را از خدا طلب کنیم (اللهمّ آمین!).[10]

ارزش سحر خیزی و شب زنده داری

غوغای زندگی روزانه از جهات مختلف، توجه انسان را به خود جلب می کند، و فکر آدمی را به وادیهای گوناگون می کشاند بطوری که جمعیت خاطر و حضور قلب کامل، در آن بسیار مشکل است اما در دل شب و به هنگام سحر و فرونشستن غوغای زندگی مادی، و آرامش روح و جسم انسان در پرتو مقداری خواب، حالت توجه و نشاط خاصی به انسان دست می دهد که بی نظیر است.[11]

به همین دلیل دوستان خدا همیشه از عبادتهای آخر شب، برای تصفیه روح و حیات قلب و تقویت اراده و تکمیل اخلاص، نیرو می گرفته اند،[12] لذا سحرخیزی رمز پیروزی بسیاری از مردان موفّق جهان است.[13]

بدیهی است بسیاری از کسانی که به مقامات عالیه رسیده اند در پرتو نماز شب و مناجات سحر بوده است و در اهمّیت و فضیلت آن همین بس که قرآن مجید خطاب به پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم می فرماید: «وَمِنَ اللَّیلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَک عَسی انْ یبْعَثَک رَبُّک مَقاماً مَحْمُوداً؛ پاسی از شب را از خواب برخیز و قرآن (و نماز) بخوان این یک وظیفه اضافی (واجب) بر توست تا پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برساند».[14] این تعبیر نشان می دهد که پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم نیز مقامات عالیه خود را از پرتو نماز شب و قرآن و مناجات سحر کسب می کرد.[15]

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود![16]

آری «پرهیزکاران پیوسته در سحرگاهان استغفار می کردند؛ وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یسْتَغْفِرُونَ ».[17] در آخر شب که چشم غافلان در خواب است، و محیط از هر نظر آرام، قال و غوغای زندگی مادی فرو نشسته، و عواملی که فکر انسان را به خود مشغول دارد خاموش است برمی خیزند، و به درگاه خدا می روند، در پیشگاه معبود به راز و نیاز می پردازند، نماز می خوانند، و مخصوصا از گناهان خود استغفار می کنند.[18]

سوگند به سحرگاهان

برکات شب وسحر،مخصوصاً برکات معنوی آن در آخر شب به نحوی است. که خیرات و برکات فراوانی دارد، لذا عبادات، راز و نیاز و مناجات به هنگام سحر انجام می شود.[19]

اینگونه است که خداوند در قرآن به سحرگاهان سوگند می خورد: «وَاللَّیلِ إِذَا عَسْعَسَ[20]؛ قسم به شب هنگامی که نور و روشنایی آن کم می شود».[21]

تاریکی شب یکسان نیست، هر چه خورشید در افق پنهان تر شود شب تاریکتر می گردد، تا اینکه به هنگام سحر به اوج تاریکی می رسد، و با طلوع سپیده صبح دوباره کم کم روشن می شود.[22] لذا خداوند به بخشی از شب که همان سحرگاهان و اوج تاریکی شب است، سوگند یاد کرده است.[23]

سوگند به سحرگاهان، بازگو کننده اهمّیت و برکات زیادی است که قرآن برای سحر قائل است، لذا این سوگند در قرآن آمده تا انسان ها بیشتر در آنها بیندیشند و نشانه های خدا را در جای جای اسحار ببینند؛ زیرا سوگند همیشه دلیل اهمیت و ارزش و مایه توجّه و دقت است.[24]

تشعشع انوار الهی در سحر

در فراز دوم این دعا آمده است:«وَنَوِّرْفیهِ قَلْبی بِضِیآءِ انْوارِهِ؛ و دلم را با روشنایی انوار آن نورانی گردان»[25].

ماه مبارک رمضان، ماه تقوا و نور است، انسان مسلمان با روزه داری برای خدا، به تقوای بیشتری دست می یابد به گونه ای که نهال تقوا در وجود او ریشه می دواند؛«لَعَلَّکمْ تَتَّقُون[26]».[27] که در نهایت داشتن تقوا به تعبیر قرآن کریم[28] به نورانیت قلب و دل می انجامد.[29]

حال انسان برای اینکه همیشه بتواند خدا را عبادت کند باید در گوشه خلوتی بنشیند، نه به این معنا که از مردم فاصله بگیرد، بلکه در شبانه روز ساعتی بیابد که تنها خودش باشد و خدای خودش. بهترین وقت آخر شب و هنگام سحر است که دیگران در خوابند. عبادت باتوجّه و حضور قلب در نیمه شب به انسان نیرو و صفای دل می دهد.[30]

آری اثر قیام در تاریکی شب و سحر نورانیت قلب و سیمای انسانها را موجب می شود.[31] بنابراین فرد گنهکاری که در شبهای قدر ماه مبارک رمضان به احیا و شب زنده داری و سحرخیزی و راز و نیاز و توبه می پردازد، و جرقّه توبه قلب ظلمت زده اش را روشن می کند، و در سایه این نور و روشنایی از اعمال گذشته دست می شوید، و به سمت خداوند حرکت می کند و نورانیت قلب او را شامل می شود.[32]

عوامل نورانیت دل

دعا و مناجات، روح را صفا، جان را پاکی و دل را نورانیت می بخشد؛[33] در این میان «اعتکاف» صفا و نورانیت آن بی نظیر است.[34]

هم چنان که ترک گناه از جمله عوامل مؤثر در حضور قلب و خشوع و صفا و نورانیت عبادت است زیرا گناه قلب را از کشش حضور باز می دارد، خصوصاً خوردن غذای حرام که باعث تاریکی قلب می گردد؛[35] در حالی که لقمه حلال تا چهل روز نورانیت در قلب ایجاد می کند.[36]

باید دانست ذکر،( به یاد خدا بودن) نور قلبها است، به تعبیر حضرت علی علیه السلام؛ «ثمرُ الذکر استنارة القلوب؛فائده و میوه ذکر نورانیت قلبها است».[37]،[38]

از سوی دیگرتفکر نورانیت زاست؛ امیرمؤمنان علی علیه السلام در یکی از وصایای خویش به فرزندش امام حسین علیه السلام فرمودند:«ای بُنَی الْفِکرَةُ تُورِثُ نُوراً وَ الْغَفْلَةُ ظُلْمَةً؛ ای فرزندم! تفکر، نورانیت می بخشد و «غفلت» ظلمت و تاریکی».[39]،[40]

از این رو برای زدودن زنگارهایی که بر اثر غفلت و گناه بر قلب انسان می نشیند و صفا و نورانیت را از آن می گیرد، بهترین وسیله، تلاوت قرآن و اندیشیدن در آن است و «تنها وسیله برای رسیدن به این هدف، قرآن است.[41]

ارتقای روزه داری اعضا و جوارح انسان؛ در گرو بهره گیری از برکات سحرهای ماه رمضان

در فراز سوم از این دعای نورانی می خوانیم:«وَخُذْ بِکلِّ اعْضآئی الَی اتِّباعِ اثارِهِ؛ و تمام اعضا و جوارحم را به پیروی از آثار آن سوق ده».[42]

موجوداتی که در راهی معین و به سوی هدفی مشخّص در حرکت اند، تمام اعضا و جوارح وجودی آنان در این هدف مشترک با همدیگر همکاری و هماهنگی دارند.[43] لذا دعا و راز و نیاز در اسحار ماه مبارک رمضان نباید تنها از زبان انسان صادر شود بلکه باید از تمام وجود او برخیزد و زبان در این قسمت، نماینده تمام ذرّات هستی و اعضا و جوارح باشد، قلب و روح از طریق دعا پیوند نزدیک با خدا پیدا کند، و همانند قطره ای که به اقیانوس بی پایان می پیوندد اتّصال معنوی با آن مبدأ بزرگ قدرت بیابد.[44]

اینگونه است که آثار ایمان قوی در اعضا و جوارح انسان نمایان می شود، لذا نور ایمان باید چشم را از محرّمات حفظ کند، به گوش اجازه شنیدن امور غیر مجاز ندهد، پا را از رفتن به مجالس گناه باز دارد، و خلاصه در تمام اعضا اثر کند.[45]

حضرت زهرا علیها السلام در این زمینه می فرمایند: «ما یصْنَعُ الصائِمُ بِصِیامِهِ إِذا لَمْ یصُنْ لِسانَهُ وَسَمْعَهُ وَبَصَرَهُ وَجَوارِحَهُ ؛ اگر روزه دار زبان و گوش و چشم و اعضا و جوارح خود را نگه ندارد، روزه به چه کارش می آید؟».[46]،[47]

آری دوری از مبطلات روزه؛ به نحوی که اعضا و جوارح او هم از گناه دوری کند، بعلاوه، دل او هم روزه باشد و توجّه به خدا داشته باشد،[48] نشأت گرفته از سحرهای ماه رمضان است،که انسان را در مسیر سیر و سلوک و قرب الی اللَّه به پیش می برد.[49]

سخن آخر

بر مبنای روایت «المؤمن ینظر بنور اللَّه؛ انسان با ایمان با نور خدا می بیند»؛[50] به درگاه الهی عرضه می داریم؛«بِنُورِک یا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعارِفین؛ به نورانیت ای روشنایی بخش دلهای عارفان».[51]

در حقیقت این نور خدا همان نوری است که آسمانها و زمین را روشن ساخته و از کانون قلب مؤمنان سر بر آورده و تمام وجود و هستی آنها را روشن و نورانی می کند.[52]

خداوندا! به ما توفیق سحرخیزی و راز و نیاز با خود در طول عمر مرحمت فرما.[53]

پروردگارا! قلب ما را به عشقت مطمئن، و به محبتت نورانی، و به لطفت امیدوار ساز.[54]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir

 

[1] کلیات مفاتیح نوین، ص 815.

[2] همان.

[3] سورۀ ذاریات، آیه 18 (تفسیر نمونه، ج 22، ص 332).

[4] لغات در تفسیر نمونه، ص 44.

[5] مثالهای زیبای قرآن، ج 1، ص 43.

[6] کلیات مفاتیح نوین، ص 716.

[7] همان.

[8] مصباح المتهجّد، ص 582/ اقبال، ص 67/ بحارالانوار، ج 95، ص 82.

[9] کلیات مفاتیح نوین، ص 716.

[10] مثالهای زیبای قرآن، ج 1، ص 195.

[11] برگزیده تفسیر نمونه، ج 2، ص 661.

[12] همان.

[13] اسلام در یک نگاه، ص 76.

[14] سوره اسراء، آیه 79.

[15] کلیات مفاتیح نوین، ص 938.

[16] همان.

[17] تفسیر نمونه، ج 22، ص 322.

[18] همان.

[19] سوگندهای پر بار قرآن، ص 275.

[20] سورۀ تکویر؛ آیۀ 17.

[21] سوگندهای پر بار قرآن، ص 289.

[22] همان.

[23] همان.

[24] پیام قرآن، ج 2، ص 214.

[25] کلیات مفاتیح نوین، ص 815.

[26] «یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمْ الْصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! روزه بر شما مقرّر گردید، همانگونه که بر کسانی که پیش از شما بودند مقرّر شده بود، باشد که پرهیزگار شوید»/(سورۀ بقره؛ آیۀ 183)

[27] مثالهای زیبای قرآن، ج 1، ص 195.

[28] «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یجْعَلْ لَکمْ فُرقَانًا؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، برای شما (نورانیت درون و) وسیله تشخیص حق از باطل قرار می دهد»/(سوره انفال؛ آیه 29).

[29] انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقی، ص 511.

[30] همان، ص 153.

[31] اخلاق اسلامی در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج 1، ص 432.

[32] سوگندهای پر بار قرآن، ص 168.

[33] کلیات مفاتیح نوین، ص 61.

[34] استفتاءات جدید، ج 3، ص 105.

[35] اخلاق اسلامی در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج 2، ص 180.

[36] همان، ص 204.

[37] غررالحکم.

[38] اخلاق اسلامی در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج 2، ص 430.

[39] بحار الانوار، ج 74، ص 237.

[40] اخلاق در قرآن، ج 2، ص 347.

[41] پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج 6، ص 593.

[42] کلیات مفاتیح نوین، ص 815.

[43] آفریدگار جهان، ص 51.

[44] پیدایش مذاهب، ص 96.

[45] سوگندهای پر بار قرآن، ص 541.

[46] دعائم الاسلام، ج 1، ص 268.

[47] گفتار معصومین علیهم السلام، ج 2، ص 127.

[48] همان.

[49] سوگندهای پر بار قرآن، ص 392.

[50] تفسیر نمونه، ج 7، ص 142.

[51] کلیات مفاتیح نوین، ص 815.

[52] تفسیر نمونه، ج 14، ص 479.

[53] تفسیر نمونه، ج 22، ص 469.

[54] همان.

captcha