مسأله 489ـ نزديکى کردن با زن در حال «نفاس» حرام است و اگر شوهر با او نزديکى کند، احتياط مستحب آن است مطابق دستورى که در حائض گفته شد کفّاره دهد، طلاق او نيز در اين حال باطل است.
مسأله 449ـ هنگامى که زن از خون حيض پاک شود، طلاق او صحيح است و همسرش نيز مى تواند با او نزديکى کند، هر چند هنوز غسل نکرده باشد ولى احتياط مستحب آن است که پيش از غسل از نزديکى خود دارى کند، ولى کارهاى ديگرى که در وقت حيض بر او حرام بوده، مانند توقّف در مسجد و مسّ خطّ قرآن، تا غسل نکند بر او حلال نمى شود، بنابر احتياط واجب.
اگر کسی که میخواهد زنش را طلاق بدهد از زنش بخواهد که به او تعهد محضری بدهد که تا پنج سال ازدواج نکند آیا این از نظر اسلام و شرع و قانون درست و قابل اجراست؟
آیا زوجه مطلقه شرعاً می تواند مطالبه مبلغی را بنماید که در زمان بقای زوجیت بابت فک رهن ملکی پرداخت نموده که متعلق به زوج بوده و پس از فک رهن از سوی زوجه ، زوج بدون دریافت وجهی کلاً ملک مزبور را به زوجه بابت مهریه منتقل نموده است و زوجه با قبول آن خود را در دادگاه مطلقه نموده است؟
با توجه به بند 10 شرط ضمن عقد سند نکاح : در صورتیکه پس از گذشت 5 سال زوجه از شوهر خود به جهت عقیم بودن و یا عوارض جسمی دیگر زوج صاحب فرزند نشود سوالات زیر مطرح می گردد؟
با توجه به پیشرفت علم پزشکی اگر پزشک قانونی اعلام کند که زوجین از طریق روش مصنوعی از جمله ivf می توانند باردار شوند آیا زوجه می تواند از این شرط برای مطلقه نمودن خود استفاده کند؟
با توجه به بند 10 شرط ضمن عقد سند نکاح : در صورتیکه پس از گذشت 5 سال زوجه از شوهر خود به جهت عقیم بودن و یا عوارض جسمی دیگر زوج صاحب فرزند نشود سوالات زیر مطرح می گردد؟
اگر تاریخ عقد سال 1386 باشد و زوجه فقط دوسال تمکین نموده باشد و با توجه به صدور حکم الزام به تمکین ، زوجه به زندگی مشترک باز نگردیده باشد آیا می تواند از این بند جهت طلاق استفاده کند ؟
زنی در نکاح خود شرط کرده که اگر شوهرش تا شش ماه، بدون علت شرعی نفقه او را ندهد از طرف شوهرش وکیل باشد که طلاق خود را جاری کند. و از روز سوم ازدواج می رود اروپا بدون اینکه به شوهر خود تمکینی داشته باشد، و معلوم است که در شریعت نفقه زن وقتی بر شوهر واجب است که زن تمکین داشته باشد. حال این زن رفته بعد از یک سال پیش یک روحانی نا شناس طبق شرطی که در ضمن عقد کرده بدون اینکه به شوهرش تمکین داشته باشد، طلاق خود را جاری کرده. آیا از جهت شرعی طبق توضیحی که داده شد، این طلاق درست است یا نه؟
زن و مردی در زندگی دچار اختلاف میشوند و خانم از آقا میخواهد به جهت اثبات محبت، وکالت محضری به او بدهد تا به زندگی برگردد اما پس از آنکه مرد بر خلاف میل باطنی وکالت طلاق را میدهد زن بلافاصله از آن استفاده میکند و طلاق رجعی میگیرد و مرد را از جاری شدن صیغه طلاق آگاه نمیکند و در محضر بصورت کتبی ادعا میکند در زمان عده مرد رجعت نکرده است و طلاق را رسمی میکند.
با توجه به اینکه:
اولا مرد به هیچ وجه راضی به طلاق نبوده است ثانیا وکالت طلاق با شرط اخلاقی عدم استفاده داده شده و ثالثا مرد اصلا از جاری شدن طلاق و مدت عده برای رجعت خبر نداشته است و در عین حال در همین مدت عده بارها به زن برای ادامه ی زندگی مراجعه نموده است آیا این طلاق از نظر شرعی صحیح میباشد و زن میتواند ازدواج مجدد بکند؟
زوجه ای که در حال طلاق دادن است و در موقع عقد شرط نصف دارایی بوده ؛ آیا دیه ای که به زوج داده اند جزء دارایی زوج به حساب می آید ونصف آن به زوجه تعلق میگیرد؟
در عقد ازدواج مادر داماد 2 دانگ از منزل مسكوني خود را به عنوان بخشی از مهریه به عروس خود داده و سند به نام زوجه صادر مي گردد پس از مدتي زوجه مهريه و كليه حق و حقوق خود را به زوج بذل نموده و طلاق خلع جاري مي شود حال دو دانگ منزل مذكور بايد به زوج برگردد يا مادر او؟
مهریه یک باب خانه بوده که به اسم زوجه شده به اضافه پنجاه میلیون و شرط شده است تا زوج زوجه را طلاق ندهد زوجه مطالبه نکند چنین شرطی صحیح است و اگر بدون طلاق جدایی حاصل شود مثلا اگر مرد بمیرد زوجه سهمی از مهریه دارد؟
بعد از طلاق اگر فرزندان (دختر)، خودشان بخواهند که نزد مادر بمانند و با او زندگی کنند و تصمیم بگیرند تا دیگر نزد پدر برای همیشه برنگردند، در این صورت نفقه به فرزندان تعلق میگیرد یا نه ؟
مهریه زنی یک میلیون تومان به شرط انتقال یک باب خانه معین توسط زوج ظرف یک سال، ضمن عقد نکاح تعیین می شود.
1-چنانچه زوج قبل از انجام شرط فعل مذکور، زوجه خود را طلاق شرعی دهد، آیا به جهت منتفی شدن عقد اصلی، شرط فعل مذکور نیز زایل می شود و دیگر زوجه حقی نسبت به خانه مذکور ندارد یا دارد؟
2-اگر زوج قبل از طلاق و قبل از انتقال خانه مذکور به زوجه، آن را به شخص ثالثی بفروشد. آیا معامله دوم صحیح است یا زوجه به استناد شرط ضمن عقد نکاح، می تواند ادعا کند معامله یاد شده سبب تضییع حق وی شده؛ بنابراین نافذ نیست و آن را ردّ بنماید؟
3-در صورتی که زوج بعد از عقد نکاح و قبل از عمل به شرط یاد شده، از دنیا برود و عقد نکاح به سبب مرگ منفسخ شود، آیا زوجه می تواند علیه ورثه نسبت به انتقال خانه مذکور اقامه دعوا کند، یا به جهت این که شرط فعل تنها ایجاد تکلیف علیه مشروط علیه می کند و حکم وضعی بر آن بار نمی شود تا قابل انتقال به ترکه باشد، دیگر پس از وفات زوج، تکلیف مذکور منتفی می شود و زوجه حقی به خانه ندارد؟
4-در صورتی که مهر مذکور به صورت شرط فعل ضمن عقد نکاح تعیین نمی شد بلکه به عنوان یک قرارداد معین و مستقل تعیین می شد، آیا تأثیری در پاسخ پرسشهای سابق الذکر داشت یا خیر؟
1-آیا زوجه می تواند نکاح را مشروط به عدم طلاق خود کند؟
2-بافرض مشروعیت شرط عدم طلاق،درصورت تخلف زوج از شرط ،آیا طلاق نافذ است یا طلاق باطل است؟
3-چه راهکارههایی از لحاظ فقهی میتوان برای پایبندی زوج به این شرط در نظرگرفت؟