اقتدا به امام جمعه ای که عادل نمی داند به نیابت از دیگری

اگر کسی امام‌جمعه شهرش را عادل نداند می‌تواند دو رکعت نماز جمعه را پشت سرش به نیابت از پدرش بخواند؟ می‌شود در این زمینه به مجتهد دیگر رجوع کنم؟

پرداخت خمس به مجتهد دیگر

آیا می‌توان خمس را به مجتهد دیگری غیر از مرجع تقلید پرداخت کرد؟

لزوم اجازه مجتهد در پرداخت سهمین خمس به اشخاص

آیا مقلد می‌تواند سهم امام یا سادات را بدون اجازه مرجع تقلید به نیازمند بدهد؟

لزوم اجازه مجتهد جهت صرف سهم امام در امور عام المنفعة

استفاده از سهم امام علیه‌السلام برای امور عام‌المنفعه مانند ساخت مسجد، مدرسه و مانند آنچه حکمی دارد؟

حکم عدول در مسئله کفاره عمدی فروبردن سر در آب به مجتهد دیگر

اگر شخصی برای فرار از روزه به فردی که مقلد معظم له است بگوید: با فروبردن سر در آب روزه را باطل کند و بعد از اتمام ماه رمضان، برای جبران کفاره آن به آیت‌الله سیستانی عدول نماید، این کار جایز است؟

تغییر احکام صریح قرآن توسط مجتهد

آیا می‌توان در مورد مسائلی که در متن صریح قرآن آمده نظر داد؟ و آیا یک مجتهد می‌تواند با توجه به اجتهاد خود نظر دهد که این آیه به فرض در زمان کنونی با زمان پیامبر (ص) فرق می‌کند و نظر جدیدی بدهد؟ مثلاً در مورد مقدار دیه زن و مرد که در متن صریح قرآن آمده است با توجه به شرایط کنونی مقدار آن را تغییر داد؟

محدوده حجیت قول یا فتوا مجتهد

آیا باید به تمام دستورات مرجع تقلید بدون چون‌وچرا عمل کرد، مثلاً اگر مرجع تقلید هم مانند امام معصوم که به شخصی فرمودند که برود داخل تنور پر از آتش، چنین دستوری دهد آیا عمل به آن صحیح است؟ این مثال فقط برای روشن‌تر شدن موضوع بیان‌شده است؟

رجوع به مجتهد دیگر در احتیاطات واجب

آیا در احتیاطات واجب می‌توان به هر مجتهدى مراجعه کرد؟

فراموش کردن مرجعی که در احتیاط واجب به فتوای ایشان رجوع کرده

اگر مقلد، در چندین مسئله که حکمشان احتیاط واجب است، در هرکدام به فتوای مرجع تقلیدی دیگر رجوع کند، آیا لازم است که هنگام اجرای آن احکام، یادش باشد به کدام مرجع رجوع کرده یا همین‌که فتوای رجوع شده به آن در ذهنش باشد کافی است؟ مثلاً راجع به وجوب شرکت در نماز جمعه، لازم است همیشه بداند که به مقام معظم رهبری رجوع کرده یا اگر این را فراموش کند، ولی حکم در ذهنش باشد کافی است؟

تخصصی شدن مرجعیت در زمینه‌های مختلف

با توجّه به پیشنهاد برخى از شخصیت‌ها، در زمینه تخصّصى شدن مرجعیت تقلید، نظر خود را دراین‌باره بفرمایید. تخصّصى شدن مراجع تقلید در زمینه‌های مختلف علمى چه حکمى دارد؟

رجوع در چند مسئله به مرجع تقلید دیگر

بعضى از فقها در مسئله سودهاى بانکى و نیز چند مسئله دیگر که محل ابتلاى من است، با مرجع این‌جانب اختلاف‌نظر دارند، آیا در این چند مسئله می‌توانم به مرجع دیگرى رجوع کنم؟

تقلید از دو یا چند مرجع تقلید

آیا یک فرد می‌تواند از دو یا چند مجتهد تقلید کند؟

شرایط تبعیت از چند مرجع

تبعيض در تقليد در چه مواردى و تحت چه شرايطى درست مى‌باشد؟

احتمال تساوی مجتهدین

اگر مكلّف تنها احتمال تساوى مجتهدين را بدهد، آيا در اين صورت تبعيض در تقليد جايز مى‌باشد؟

تبعیت از چند مجتهدی که یقین یا اطمینان به تساوی در اعلمیتشان دارد

در صورت يقين يا اطمينان به تساوى چند نفر از مجتهدين در اعلمیت، آيا تبعيض در تقليد جايز است؟

منظور از ارتباط خاص بین احکام

در مورد مسئله 19 رساله توضيح المسائل (تقليد از دو مجتهد مساوى) در قسمتى از جواب يك استفتا فرموده‌ايد: «احكامى كه ارتباط خاصی با يكديگر دارند از مجتهد واحد تقليد كنيد» منظور از ارتباط خاص، چيست؟ آيا منظور تقسيم‌بندى‌هاى کلی مثل طهارت، نماز و روزه و مانند آن است؟

تقلید از دو مرجع در عمل به احتیاط

آیا کسى که می‌خواهد عمل به احتیاط بنماید می‌تواند مثلاً احتیاطات بیع را از فلان مرجع و احتیاطات صلاة را از مرجع دیگر اخذ کند؟

بازگشتن به تقلید از مرجع تقلید فوت‌شده بعد از عدول به زنده

شخصى پس از فوت مرجع تقلیدش از مجتهدى تقلید نموده، ولى قبل از عمل به فتواى آن مجتهد مجدداً از مرجع قبلى که فوت نموده تقلید کرده است، آیا عدول با توصیف فوق‌الذکر جایز می‌باشد؟ با در نظر گرفتن این‌که در بعضى از مسائل ازجمله در مسائل تقلید، مقلّد همین مجتهد زنده می‌باشد.

عدول به حیّ حتی در مواردی که خلاف نظر میت است

آیا آنچه مشمول مسئله بقاء بر میت نیست و اگر خلاف نظر میت هم باشد باید از حیّ تقلید شود فقط اصل مسئله بقاء است یا مسائلی که نتیجتاً در بقاء یا عدم بقاء تأثیر دارد هم همین‌طور است؟ مثلاً حیِّ و میت در جواز رجوع به فالاعلم در احتیاطات اعلم اختلاف دارند و میت قائل به جواز و اعلم است و حیّ قائل له عدم جواز و فالاعلم است؟