زن مسیحی که برای نجات از شر شوهر ظالم خود با مرد مسلمانی رابطه برقرار میکند که اورا نجات دهد و بعدا با او ازدواج موقت نموده وزندگی کنند و در این مدت با هم ارتباط جنسی هم داشتند و مرد مسلمان زن را نجات داده و برای خویش صیغه نموده وحالا مدتی 13سال است با هم زندگی می کنند. آیا این ازدواج از شرع چه صورت دارد؟
خانمی با مردی ازدواج کرده، بعدازازدواج شوهرش می گوید که درویش است ازفرقه قادریه، موهایش رابلند میکند گاهی اوقات تیغ بازی میکنندیالامپ مهتابی میخورن،وظیفه ی او چیست؟
آیا ازدواج با زنان اهل کتاب نیاز به اذن همسر اول مسلمان دارد حتی اگر در ضمن عقد شرط نشده باشد؟ (مراجع دیگر اذن را شرط دانسته اند و حتی برخی با رضایت و اجازه زن نیز جایز نمی دانند).
پدربزرگ مادری من قبلا دو زن داشته که زن دوم را طلاق داده است با این حساب زن دوم وی،مادربزرگ نا تنی من است، مادربزرگ ناتنی یک دختر دم بخت دارد، آیا من می توانم با آن دختر ازدواج کنم؟
عقد من و شوهرم به دلیل دلایل ذکر شده در عقد نامه عقد باطل بوده دادگاه این را تایید کرده در این مدت من با کس دیگری نزدیکی داشتم آیا میتونم با این آقا ازدواج کنم؟ چون شنیدم که نمیشود آیا شامل من میشود که عقدم باطل بوده و چند موارد دیگر که در عقدنامه عقد را باطل کردن؟
با دختري غير ايراني و با مذهب بودايي در خارج از كشور آشنا شدم (بنده مقيم ايران نيستم)، آن دختر چندين ماه پس از آشنايي با من مسلمان شد، پس از آن متوجه شدم كه ازدواج كرده است اما از نظر عاطفي و زناشويي از همسرش جدا شده است و تنها با هم در يك خانه زندگي مي كنند، همسر او مسلمان نشد و پس از گذشت دو دوره عادت ماهانه طبق حكمي كه شنيده بودم (باطل شدن ازدواج زني كه مسلمان شده و همسرش كافر مي باشد) با او ازدواج موقت كردم و رابطه جنسي برقرار كردم و پس از چند ماه او به طور رسمي از همسر قبلي اش جدا شد. ايا دچار گناه شده ام؟ حكم ازدواج من با او به صورت دائم و يا موقت چيست؟
زنی که در عده است و می داند ازدواج در عده حرام است با شخصی عقد می کند و عقد را وکیل می خواند آیا حرمت ابد حاصل شده است ( با توجه به اینکه از نظر زن ازدواج باطل بوده و زنا محسوب می شود).
اگر کسی صیغه باشد و حیض اوّل را نگه دارد و در حیض دوم 7 روزه پاک شود و روز 8 عقد کند و روز 9 لک ببیند آیا عقدش باطل است در حالی که روز 7 مطمئن بوده که پاک شده اگر روز 8 نزدیکی داشتن تکلیف چیست ؟
خانمی هستم 51 ساله که یک ماه پیش از شوهرم طلاق گرفتم چون چهار ماه عادت نشده بودم گفتند یائسه شدی وعده نداری بلافاصله صیغه شدم و حالا که یک ماه از صیغه شدنم می گذرد عادت ماهانه شدم می خواستم بدانم عقد من چه حکمی دارد ؟
بنده با خانمی که 5 سال از همسر سابق خود جدا زندگی میکرد و نهایتاً از طریق دادگاه بصورت طلاق خلعی جدا شد، بعد از 40 روز از طلاق خانم ، با ایشان رابطه جنسی داشتم، برای اینکه گناه نباشد از روی رساله صیغه محرمیت را خواندیم و یک شاخه گل بعنوان مهر خانم تعیین کردیم، بعد یک سال ازدواج دائم کردیم، اکنون خانم بنده اصرار به طلاق دارد (بدلیل حرام بودن) حاج آقا خانواده من وقتی دلیل اصرار خانم من را میپرسد، من شدیداً خجالت میکشم موضوع را بیان کنم حال تکلیف چیست؟
در عقد موقت مردی بودم و باقیمانده مدت را به من بخشید و چند روز بعد از آن عادت ماهیانه شدم و در زمان عادت مجددا به مدت سه ساعت به عقد وی درآمدم ولی نزدیکی نداشتیم و الان عادت دومم نیز تمام شده است می توانم باشخص دیگری ازدواج کنم؟
زن متاهلی در دوران عقد و عده همسر اولش با مردی زنا کرده و سپس بعد از عده طلاق همسر اول با زانی عقد موقت کرده(که بنابر بر فتوای معظم له حرام ابدی میباشند) و هنوز عقد موقت به پایان نرسیده با مرد سوم دیگری عقد موقت کرده... آیا با توجه به اینکه به زانی حرام ابدی بوده و عقد جاری نشده است عقد موقتی که با مرد سوم کرده است صحیح میباشد و رابطه شان حلال میباشد و میتوانند به زندگی ادامه دهند؟
یک زن45 ساله صیغه بود 10 روز بعد از بذل مدت از سوی شوهرش عقد دائم یک مرد دیگر می شود و چون اصلأ رحم نداشته و عادت نمیشده است و فکرمیکرده لازم نیست عده نگه دارد حالا تکلیف چیست؟
مردی زنش را طلاق داده و زن ده روز بعد از طلاق با مرد دیگری عقد موقت و نزدیکی کرده است و الان پشیمان است و قصد رجوع دارند ولی مرد باقیمانده عقد موقت را نمی بخشد در فرض این که طلاق رجعی و یا خلع بوده و عقد دوم وطی به شبهه بوده حکم رجوع چگونه است؟
با توجه به اینکه خواهر و مادر مفعول لواط بر فاعل حرام هستند اگر مرد 50 ساله ای چنین ازدواجی کرده باشد ونوه هم دارد و حال احکام را یادگرفته تکلیفش چیست؟
ازدواج موقت با کسی که قبلا فاحشه بوده . ولی هنگام ازدواج موقت قول میدهد که عده را رعایت کند چه حکمی دارد ؟ اگر شک کنی که واقعا رعایت میکند چه حکمی دارد ؟
پدربزرگم زن برادرش وقتی بچه اش به دنیا می آید میمیرد، پدربزرگم هم پسرش را می آورد و به مامان بزرگم میگوید به او شیر بدهد مامان بزرگم هم به او شیرمیدهد بزرگش میکند بعد پدربزرگم یک زن دیگر میگیرد، بعد از چند سال پدربزرگم میمیرد بعد همان پسر برادرش که مامان بزرگم به او شیرداد زن دوم بابا بزرگم را میگیرد خواستم بدانم اشکال داره یا نه؟
من چند سالیست بدلائلی تحت نظر روانپزشک بوده و با تجویز ایشان داروهای خاص آرامبخش اعصاب و روان مصرف مینمایم ، والدینم برای تزویجم اقدام و پدر دختر از پدرم اینگونه سوال نمود که : آیا شما شهادت به صحت و سلامت حال آقازاده تان میدهید؟ ولی پدرم پاسخی ندادند؛ البته فردای آنروز با پدر دختر تماس گرفته و کفتند چون سوال نمودید باطلاع میرسانم که ایشان بدلائلی مثل تنهائی و ... قرصهای آرامبخش مصرف میکند ولی خانواده دختر از این اطلاع پدرم متوجه بیماریم نشدند و تزویج صورت گرفت تا آنکه بیماریم برایشان محرز و ثابت و ناراحتیهائی پیش آمد و باعث شد همسرم دختر شیرخواره و وسائل زندگیش را برداشته و برود،حال میگویند با استفتائاتی که (در خصوص سوال ازصحت و سلامت حال من پرسیدند و مخفی نمودن بیماریم قبل از عقد) انجام شده در امر نکاح تدلیس صورت گرفته و ایشان نکاح را فسخ و طی اظهارنامه ای به بنده اعلام نمودند؛ اکنون از آن محضر شریف تقاضامندم بفرمائید با توحه به مطالب فوق آیا شهادت خواستن از صحت و سلامت حال بنده و عدم پاسخ بآن تدلیس است ؟
