دغدغه های اقتصادی آیت الله العظمی مکارم شیرازی در بحبوحه ی پیروزی انقلاب اسلامی

دغدغه های اقتصادی آیت الله العظمی مکارم شیرازی در بحبوحه ی پیروزی انقلاب اسلامی


راه شکستن تحریم اقتصادی دشمن / جلوگیری از خروج ارز با رونق تولید / نقش گرانی در تهدید امنیت ملی / فشار اقتصادی، حربۀ آمریکا برای افزایش نارضایتی های عمومی/ تصمیم گیری های عجولانه دولت، سرچشمه نارضایتی مردمی / تاکید بر رهایی از صادرات تک محصولی نفت / خصولتی ها بلای جان اقتصاد خصوصی / مونتاژ بلای جان صنعت خودرو / آیا فروپاشی اقتصادی به فروپاشی سیاسی می انجامد؟ / جمهوری اسلامی کی سقوط می کند!؟‌

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نظام نوپای جمهوری اسلامی، مسائل گوناگونی را در مسیر حرکتش تجربه کرد؛ در این بین برخی روحانیون، نویسندگان و سیاسیون با گرایش های مختلف، با انتشار مقالات و اطلاعیه هایی در مطبوعات ضمن اعلام مواضع خود، راه حل هایی نیز عرضه می کردند.[1]

یکی از این افراد حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی بود که استمرار انتشار (تقریباً هر ده روز یک مقاله)، منسجم بودن ساختار مقالات، به روز بودن موضوع مقالات با توجه به مسائل جاری کشور، بیان مشکلات جامعه به ویژه در حوزه های اقتصادی به همراه راه حل آنها، قابل فهم بودن مقالات برای عامه مردم و از همه مهمتر، پیش بینی ها و پیشنهادهایی که محقق شدند، آن را از دیگر مقالات و نگاشته ها متمایز کرده است.[2]

در این نگاشته، اندیشه ها و دغدغه های معظم له در موضوعات اقتصادی هم چون راه شکستن محاصره اقتصادی، اشتغال، تولید و چشم انداز مسائل اقتصادی و مشکلات و نارسایی های موجود و راه حل آنها مطرح شده است.

از نکات قابل توجه که [انتشار اندیشه های اقتصادی معظم له] را در قالب یک نگاشته ضرورری می سازد، کاربردی بودن آنها در زمان حاضر در زمینه های اقتصادی است به طوری که اگر در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی به این توصیه ها عمل می شد چه بسا برخی از مشکلات کنونی کشور مرتفع می گردید.[3]

راه شکستن تحریم اقتصادی دشمن

باید واقع بین باشیم و بدانیم فعل و انفعالاتی که در شورای امنیت به چشم می خورد و با نقل و انتقالات نظامی آمریکا، (هر چند در ارادۀ ملت ما تأثیری ندارد) مسأله وارد مرحله تازه و جدی تر شده است و ممکن است مسئله محاصره اقتصادی ایران در آینده سخت تر شود، ما بدون اینکه کمترین وحشتی به خود راه دهیم باید این حادثه سخت را به عنوان یک «فرصت طلایی برای رسیدن به خودکفایی» مخصوصاً در زمینه های اقتصادی قرار دهیم، و آن را پلی بسازیم و برای نیل به استقلال کامل در تمام زمینه ها؛ یعنی بیشتر تولید کنیم، سخت تر بکوشیم، سریع تر عمل نماییم، مخلصانه تر کار کنیم، کمتر مصرف کنیم، زیادتر صرفه جویی داشته باشیم، تا در این مبارزه گرفتار نشویم و به خواست خدا پیروز و سربلند از میدان به درآییم.[4]

در این میان نوسازی اقتصادی ضروری است؛ چرا که ما را از اسارت اقتصادی بیگانگان نجات داده و حربه محاصره اقتصادی دشمن را کند و بی اثر ساخته و ما را به حد خود کفایی می رساند که بدون آن انقلابمان متزلزل خواهد بود.[5]

به راستی وقتی ما یک دنیا زمین قابل احیاء و کشت داریم، یک دنیا نیروی انسانی و جوان باهوش و فعال و یک عالم منابع گران قیمت زیر زمینی که یک گوشه از آن به همه این حرف ها می ارزد چرا تلاش نکنیم؟[6]

به راستی چرا این روزهای حساس را صرف تصمیم گیری برای شکستن زنجیرهای اسارت اقتصادی دشمن و طرح یک جامعه خودکفا، نکنیم؟[7]

ولی با تأسف بسیار، مسیر بسیاری از کارهای ما در جهت ضد این هدف هاست، یعنی افراد ناآگاه تحت تأثیرات تحریکات ضد انقلاب به شدت تلاش می کنند سطح تولید را پایین آورند، و با نهایت تأسف تا حد زیادی در این کار موفق بوده اند.[8]

اگر وضع به همین صورت ادامه یابد در آینده گرفتار انواع کمبود ها خواهیم شد. ممکن است بعضی به من ایراد کنند که این گونه سخنان مایه دلسردی است ولی من این را خیانت می دانم که حقایق تلخ را از ملت خودمان مکتوم داریم.[9]

جلوگیری از خروج ارز با رونق تولید

رژیم منفور شاهنشاهی سال ها ملت ما را به گندم خارجی، تخم مرغ و هر گونه مواد غذایی خارجی عادت داده بود و با بیرون فرستادن ارزهای مملکت، مقادیر زیادی از آن را تهیه می کرد و در اختیار مردم می گذاشت، اکنون که ملت قهرمان ما با رهبری امام، پایان این نظام را اعلام داشته، باید بنشینیم و طرحی بریزیم که تولید داخلی، جانشین تولید خارجی بشود.[10]

نقش گرانی در تهدید امنیت ملی

بی شک گرانی سرسام آور که دود آن بیش از همه در چشم خلق مستضعف ما می رود بیش از آن که یک مسألۀ اقتصادی برای ملت مبارز ما باشد یک « مسئله حاد سیاسی» است.[11] وقتی قیمت اجناس بالا می رود، سطح تولید پایین می آید، در نتیجه ناراحتی بیشتر می شود و حربۀ ضد انقلاب بُرنده تر می گردد.[12] وقتی کارگاه ها و کارخانه ها بخوابد بیکار فراوان می شود، و هر فرد بیکار یک کانون خطرناک نارضایی خواهد بود.[13]

آیا این کارها برای انقلاب خطرناک نیست؟ آیا آینده نگران کننده ای را در برابر ما ترسیم نمی کند؟ آیا دود این کارها در چشم ما می رود یا آمریکای جهان خوار و ابرقدرت های استعمار گر؟[14] آیا این حوادث ویرانگر بر اثر ندانم کاری های بعضی افراد ناآگاه بوجود آمده یا نقشه های تخریبی حساب شده دشمن آگاه؟ پاسخ این سوال با خود شماست.[15]

اما بدانیم تا دیر نشده باید بپاخیزیم و انقلاب را از چنگال امواج هرج و مرج برهانیم؛[16]چرا که اگر ما نتوانیم این تورم خطرناک را مهار کنیم در آینده دور یا نزدیک خطراتی انقلاب ما را تهدید خواهد کرد.[17]

فشار اقتصادی، حربۀ آمریکا برای افزایش نارضایتی های عمومی

آن روز که ما گرفتار انواع کمبودها در مواد غذایی و تولیدات صنعتی شویم به فکر این کار افتادن (پاکسازی عناصر وابسته و ضدانقلاب) بسیار دیر است. من این وضع را یک مسئله ساده نمی بینم بیشتر به یک توطئه حساب شده شبیه است که از طرف دشمن زخم خورده تنظیم شده تا در این مرحله حساس که شیطان بزرگ طرح سخت ترین محاصره اقتصادی را برای ما ریخته، ما را سخت در فشار بگذارد و گرفتار انوع کمبودها کند و خیل عظیمی از ناراضیان را فراهم سازد و پایه های یک جنگ داخلی را بگذارد و در خارج نیز تبلیغ کند که ایران قادر به اداره امور اقتصادی کشور که شاهرگ حیاتی است، نیست.[18]

تصمیم گیری های عجولانه دولت، سرچشمه نارضایتی مردمی

یکی از عوامل مهم نارضایی، مسئله «تصمیم گیری های عجولانه» مخصوصاً در زمینه های اقتصادی و اداری است.[19]

به عنوان نمونه سیاست دولت در مبارزه با «گرانی آزار دهنده» که دودش بیش از همه توی چشم مستضعفین، توده های انقلابی و محروم می رود به هیچ وجه روشن نیست.[20] و یا پاکسازی عجولانه ادارات و موسسات، نابسامانی های عجیبی بوجود آورده و همه جا مردم را به دو گروه «طاغوتی و یاقوتی» تقسیم کرده اند.[21] و یا تصمیم هایی عجولانه دولت درباره زمین و مسکن که متأسفانه دردهای مستضعفین را که دوا نمی کند، گاهی دردی بر دردهای آنها می افزاید.[22]

با این تفاسیر چه مانعی دارد دولت برای دریافت راه حل ها در این زمینه ها، یک کانون فعالی به وجود بیاورد و گروهی دائماً از طرق مختلف با صاحب نظران، مردم کوچه و بازار در تماس باشند، و تمام پیشنهادها را برای مبارز با گرانی، و مبارزه با همه نابسامانی ها جمع آوری کند.[23]

تاکید بر رهایی از صادرات تک محصولی نفت

نظام فاسد آریا مهری طی پنجاه سال کوشید تمام پیوندهای جامعه را به شکل مناسب خود درآورد، کوشید طرز تفکر مردم را مسخ کند، عقل جامعه را بدزدد، روح ملت را به آن شکل که می خواست تغییر دهد و وابسته و متکی به غیر که در خور یک کشور استعماری مصرف کننده بود درآورد.[24]

در چنین وضعیتی، کاملاً طبیعی است که یک ملت وابسته، تحت اراده و فرمان کسی باشد که به او وابستگی دارد، او قیمت خرید نفت و میزان تولیدش را تعیین می کند.[25] از آن می ترسم که به صورت یک جامعه «تک محصولی» مصرفی درآییم که صادرات ما فقط «نفت» باشد و واردات ما همه چیز و این سرنوشت چه وحشتناک است؟ [26]بنابراین برای تکمیل آزادی، راهی جز نفی وابستگی ها و کسب استقلال نیست.[27]

خصولتی ‌ها بلای جان اقتصاد خصوصی

شما(دولت) به تولید کنندگان اطمینان بدهید که هیچ خطری صنایع تولیدی را تهدید نمی کند، ولی کارهای بی رویه بعضی چنان در افکار مردم سوء اثر گذارده که مردم حتی در اینکه اصل مالکیت خصوصی در آینده محفوظ خواهد ماند، به شک و تردید افتاده اند با این حال شما(دولت) چگونه می توانید انتظار داشته باشید که چرخ های اقتصادی کشور به حرکت درآیند و سرمایه ها در بازار، در مزارع و در کارخانه ها وارد گردش شود؟[28]

متأسفانه گروهی با تأثر از بعضی افکار مارکسیستی، طرفدار حذف بخش خصوصی بطور کلی هستند و بر شعار «ابزار کار به مالکیت هیچ کس در نمی آید» و مانند آن تکیه می کنند، شعارهایی که مستضعفین را مستضعف تر و کارگران و کشاورزان را محروم تر می سازد و نتیجه اش تحلیل رفتن بنیه اقتصادی جامعه و تشکیل سرمایه دار قلدر دولتی است.[29]

مونتاژ بلای جان صنعت خودرو

گروهی از سیاستمداران غرب برای رفتن شاه نوحه سرایی می کنند که او می خواست ایران را به صورت یک کشور مترقی صنعتی و مدرن درآورد اما مردم نگذاشتند، و یا او عجله کرد.(یعنی ملت ایران لیاقت آن را نداشتند)![30]

به این گروه باید گفت صنایع مدرن آری، ولی آیا مستقل[هستند]؟ مسلماً نه. فی المثل آیا کارخانجات ایران ناسیونال یعنی بزرگ ترین واحد اتومبیل سازی ما که هم اکنون اطلاع داریم بیست هزار دستگاه اتومبیل ساخته و آماده دارد ولی همگان ناقض است. یکی فرمان ندارد و دیگر گیربکس و سومی برای تسمه پروانه لنگ است، چرا که همه این اسباب و ادوات در بندرعباس به خاطر اعتصاب گمرک در کشتی باقی مانده و اینها در حال انتظار![31]

آیا چنین صنعتی مایه افتخار و مباهات است؟ شاه کشور را به سوی چنین صنایع مدرنی پیش می برد، ولی ما کشوری می خواهیم با صنایع مستقل نه وابسته.[32]

آیا فروپاشی اقتصادی به فروپاشی سیاسی می انجامد؟

ملت شریف ما سال گذشته مرتباً از افزایش سریع و وحشتناک نرخ ها فریاد زد، این افزایش تند و طاقت فرسا مخصوصاً قشر مستضعف را زیر فشار شدیدی قرار داد، همان قشری که خون داده، شهید داده، محرومیت و زجر کشیده و اکنون باید نفس راحتی بکشد.[33]

درست است که دشمن شماره یک ما به گفتۀ امام، آمریکا است اما این دشمن همانند شیطان است که تا در وجود ما زمینه مساعدی برای پذیرش وسوسه های او نباشد کاری از اوساخته نیست![34]

آیا ملتی که زیر فشار شدید گرانی روز افزون و وضع نابسامانی اقتصادی قرار گرفته کم کم در برابر وسوسه های این شیطان آسیب پذیر نمی شود؟[35]

چرا نمی خواهیم به واقعیت ها گوش فرا دهیم؟ دولت تا کی می خواهد با شعار و حرف به جنگ چیزی برود که جز با ارقام و آمار و برنامه ریزی و کار مداوم و بسیج همگانی از پای در نمی آید؟[36]

سخن آخر: (جمهوری اسلامی کی سقوط می ‌کند؟)

ما چگونه می توانیم امیدوار به بقای انقلاب ملتمان باشیم و نظام ننگین شاهنشاهی را برای همیشه در گورستان تاریخ دفن کنیم، در حالی که روابط و پیوند های اقتصادی ما همان پیوندهای طاغوتی گذشته است؟![37] وابستگی اقتصادی به بیگانه ها همان است که در سابق بود؟![38]

استثمار و فاصله طبقاتی و فقر و فلاکت توده ها در همان شکل و پایه ای باشد که در عصر طاغوت دیده می شد.[39]

و یا اسراف کاری که در تمام زمینه ها جزئی از فرهنگ طاغوت بود؛ خیمه هایی را که در تخت جمشید هر کدام را شاید با مبلغی معادل بیست و پنج میلیون تومان برای دو سه روز سرپا کردند و مخارج سرسام آوری را که به جشن های آلودۀ هنر و استقبال ها و بدرقه های پرخرج و ساختن قصر های پرتجمل اختصاص داده بودند.[40] آیا این اسراف کاری در نظام اسلامی در تمام زمینه ها برچیده شده است و معیار در مصرف همان معیار نیاز و ضرورت است. [41]

البته هیچ کس انتظار ندارد همه کارها یک شبه اصلاح شود، اما مردم دیگر هیچ عذری را پذیرا نخواهند بود، همه انتظار دارند که از این به بعد، روح تازه، و خون تازه ای در تمام عروق کشور به جریان بیفتد، اکنون مردم انتظار زیادی دارند از جمله انتظاراتشان حرکت چرخ های اقتصادی است.[42]

مسئله مهم اینجاست که اگر ما در مرحله بازسازی اقتصادی گرفتار شکست شویم، اگر نتوانیم زندگی بهتری به مردم عرضه کنیم، اگر نتوانیم کشور را به مرحله خودکفایی از نظر کشاورزی و صنعتی برسانیم، اگر نتوانیم با بیکای و فقر به طور موثری مبارزه کنیم، اگر نتوانیم این گرانی روز افزون و بالا رفتن نرخ ها را مهار کنیم، آن روز است که انقلاب به خطر خواهد افتاد.[43]

ممکن است امروز بعضی از گوش ها بدهکار شنیدن این حرف ها نباشد اما مثلی است معروف «دوست می گوید گفتم، و دشمن می گوید می خواستم بگویم» آن روز که به مرحله فلج اقتصادی برسیم بیدار شدن فایده ندارد.[44]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir

منبع: «پس از پیروزی» مجموعه مقالات، یادداشت ها، مصاحبه ها و اطلاعیه های اسفند 1357 تا شهریور 1359

 

[1] پس از پیروزی، ص11.

[2] همان.

[3] همان.

[4] همان، ص288؛ (روزنامه اطلاعات، ش16056، 2/11/1358، ص9).

[5] همان، ص345؛ (روزنامه اطلاعات، ش16132، 14/2/1359، ص4).

[6] همان، ص317؛ (روزنامه اطلاعات، ش16102، 28/12/1358، ص4).

[7] همان.

[8] همان، ص289؛ (روزنامه اطلاعات، ش16056، 2/11/1358، ص9).

[9] همان.

[10] همان، ص302؛ (روزنامه اطلاعات، ش16083، 6/12/1358، ص4).

[11] همان،ص303.

[12] همان، ص285؛ (روزنامه اطلاعات، ش16035، 4/10/1358، ص4).

[13] همان، ص217؛ (روزنامه اطلاعات، ش15954، 25/6/1358، ص4).

[14] همان، ص285؛ (روزنامه اطلاعات، ش16035، 4/10/1358، ص4).

[15] همان.

[16] همان.

[17]همان، ص303؛ (روزنامه اطلاعات، ش16083، 6/12/1358، ص4).

[18] همان، ص 286و285؛ (روزنامه اطلاعات، ش16035، 4/10/1358، ص4).

[19] همان، ص210؛ (روزنامه اطلاعات، ش15949، 18/6/1358، ص9).

[20] همان.

[21] همان،ص211.

[22] همان.

[23] همان.

[24] همان، ص361؛ (روزنامه اطلاعات، ش16156، 12/3/1359، ص8).

[25] همان، ص47؛ (روزنامه کیهان، ش10649، 9/12/1357،ص4).

[26] همان، ص243؛ (روزنامه اطلاعات، ش15994، 14/8/1358، ص8).

[27] همان، ص47؛ (روزنامه کیهان، ش10649، 9/12/1357،ص4).

[28] همان، ص88؛ (روزنامه کیهان، ش10712، 31/2/1358،ص6).

[29] همان، ص266؛ (روزنامه اطلاعات، ش16015، 10/9/1358، ص8).

[30] همان، ص49؛ (روزنامه کیهان، ش10649، 9/12/1357،ص4).

[31] همان.

[32] همان.

[33] همان، ص319؛ (روزنامه اطلاعات، ش16102، 28/12/1358، ص4).

[34] همان.

[35] همان.

[36] همان.

[37] همان، ص360؛ (روزنامه اطلاعات، ش16156، 12/3/1359، ص8).

[38] همان، ص361.

[39] همان.

[40] همان،ص365.

[41] همان، ص366.

[42] همان، ص16.

[43] همان، ص87؛ (روزنامه کیهان، ش10712، 31/2/1358،ص6).

[44] همان، ص291 ؛ (روزنامه اطلاعات، ش16056، 2/11/1358، ص9).

captcha