آموزه شناسی مکتب علمی امام باقر علیه السلام از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدّ ظلّه

آموزه شناسی مکتب علمی امام باقر علیه السلام از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدّ ظلّه


تأملی در مفهوم لقب باقر العلوم علیه السلام / شکوفایی علوم اسلامی؛ میراث عظیم امام باقر علیه السلام / پویایی فقه شیعی مرهون آموزه های علمی امام باقر علیه السلام / مناظرات علمی؛ آموزه ای راهبردی در مکتب علمی امام باقر علیه السلام / مشروح مناظره امام باقر علیه السلام با اسقف مسیحیان در کلام معظم له / عقلانیت شیعی؛ مهمترین ویژگی در مکتب علمی باقر العلوم علیه السلام / کلامی با شاگردان مکتب علمی امام باقر علیه السلام‌

در سالروز شهادت مظلومانۀ حضرت امام محمد باقر علیه السلام که بر اساس روایات مشهور مصادف با هفتم ذی الحجه و در سال 114 هجری قمری واقع شده است.[1] لزوم حصول معرفت و شناخت نسبت به آموزه های آن حضرت، فرصتی مهیا نمود تا با بهره گیری از منویات و اندیشه های والای حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مهمترین ابعاد و آموزه های کلیدی در مکتب علمی باقر العلوم به مخاطبان گرامی ارائه گردد.

بی شک واکاوی سیرۀ علمی امام باقر علیه السلام و تبیین سخنان آن حضرت در ارزش تعقل، لزوم تحصیل و کسب علم و دانش و نیز میراث عظیم به جای مانده از گفتار و سیرۀ علمی و عملی آن حضرت که در قالب احادیث و روایات نورانی در اختیار شیعیان آن امام همام قرار گرفته است، ضرورت تبیین و ترویج آموزه های مکتب علمی امام باقر علیه السلام را بیش از پیش آشکار می سازد، از این رو در این نگاشته راهبردهای علمی و آن امام، با استفاده از آراء ژرف اندیشانۀ مرجع عالی قدر جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدّ ظلّه به پیروان و شیعیان و تشنگان معارف باقر العلوم علیه السلام ارائه می گردد.

تأملی در مفهوم لقب باقر العلوم علیه السلام

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در تبیین چرایی به کار گیری لقب باقر العلوم برای امام باقر علیه السلام فرمودند: «به حق ایشان لقب باقر العلوم علیه السلام را به خود اختصاص داده است، زیرا ایشان شکافنده علوم مختلف هستند و برای تحکیم مبانی اسلام در تمامی علوم، تفسیر، عقاید، فقه و اخلاق در تمام مباحث اسلام احادیث مهمی بیان کرده اند و به قدری احادیث ایشان زیاد است که محمد بن مسلم سی هزار حدیث از امام باقر علیه السلام نقل کرده اند»[2].

شکوفایی علوم اسلامی؛ میراث عظیم امام باقر علیه السلام

مرجع عالی قدر جهان تشیع در تشریح ارزش و عظمت احادیث به جای مانده از امامان معصومین علیهم السلام به ویژه امام باقر علیه السلام فرمودند: متاسفانه بسیاری از احادیث که ذخایر اهل بیت علیهم السلام هستند به دست ما نرسیده است؛ در حالی که برای جمع آوری این احادیث که به ما رسیده نیز زحمات فراوانی کشیده شده است[3]. لیکن بیشترین احادیث شیعه که بالغ بر ده‏ها هزار حدیث می شود از پنجمین و ششمین امام‏، یعنى محمّد بن علىّ الباقر، و جعفر بن محمّد الصّادق علیهما السلام نقل شده، و قسمت مهمّى نیز از هشتمین امام، علىّ بن موسى الرّضا علیه السلام است، و این به خاطر آن‏ است که این سه بزرگوار در شرایطى از زمان و مکان بودند که فشار دشمنان و حکّام بنى امیّه و بنى عبّاس بر آنها کمتر بود، به همین دلیل توانستند احادیث زیادى که از رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلّم به وسیله پدران و اجدادشان به آنها رسیده بود، در تمام ابواب معارف و احکام فقه اسلام از خود به یادگار بگذارند.[4]

معظم له با اشاره به میراث عظیم به جای مانده از آموزه های امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام اینگونه فرمودند: در حال حاضر به هر کتاب فقهی، اصولی، تفسیری، عقایدی و اخلاقی مراجعه می کنیم قال الباقر علیه السلام و قال الصادق علیه السلام آمده است و این دو بزرگوار میراث عظیمی از علوم اسلامی را برای ما به جای گذاشته اند.

پویایی فقه شیعی مرهون آموزه های علمی امام باقر علیه السلام

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی پویایی بی بدیل فقه شیعی را منبعث از آموزه های ارزشمند امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام بر شمردندو فرمودند: اگر امروز فقه ما به قیاس احتیاجی ندارد، به سبب همین احادیث باقی مانده از امام محمد باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام است و باب علم به روی ما مفتوح است؛ در حالی که این علوم به روی دیگران مسدود است و به همین دلیل آنان به سوی دیگر ظنون رفته اند.

بنابراین عامل این شکوفایی علمی را باید در آموزه های امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام جتسجو نمود، زیرا هر یک از کتاب­های سنی و شیعه را که باز می کنیم با بیانات گهربار امام باقر علیه السلام وامام صادق علیه السلام مواجه می شویم، بدین نحو که آن دو امام بزرگوار به سمت تبیین و تعمیق پایه های اصول دین رفتند.

مناظرات علمی؛ آموزه ای راهبردی در مکتب علمی امام باقر علیه السلام

بدیهی است امام باقر علیه السلام در راستای ترویج آموزه های نبوی و بسط و گسترس معارف ناب شیعی از آموزه ای کلیدی به نام مناظرات علمی با بزرگان سایر ادیان توحیدی نیز بهره جست.

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در تشریح مناظرات امام باقر علیه السلام به یکی از مهمترین مناظرات آن حضرت در گفتگو و مناظره با اسقف مسیحیان در شام اشاره نموده و فرمودند: چنانکه در تاریخ نقل شده در سفر اجباری امام باقر علیه السلام به شام پیش از آنکه پیشواى پنجم شهر دمشق را ترک گوید، فرصت بسیار مناسبى پیش آمد که امام براى بیدار کردن افکار مردم و معرفى عظمت و مقام علمى خود به خوبى از آن استفاده نمودند و افکار عمومى شام را منقلب کردند[5].

مشروح مناظره امام باقر علیه السلام با اسقف مسیحیان در کلام معظم له

مرجع عالی قدر جهان تشیع در تبیین یکی از مهمترین مناظرات امام باقر علیه السلام با اسقف مسیحیان در شام اینگونه فرمودند: ماجرا از این قرار بود که هشام دستاویز مهمى براى جسارت بیشتر به پیشگاه امام پنجم علیه السلام در دست نداشت، ناگزیر با مراجعت آن حضرت به مدینه موافقت کرد. هنگامى که امام علیه السلام همراه فرزند گرامى خود از قصر خلافت خارج شدند، در انتهاى میدان مقابل قصر با جمعیت انبوهى روبرو گردیدند که همه نشسته بودند. امام از وضع آنان و علت اجتماعشان جویا شد. گفتند اینها کشیشان و راهبان مسیحى هستند که در مجمع بزرگ سالیانه خود گردآمده اند و طبق برنامه همه ساله منتظر اسقف بزرگ مى باشند تا مشکلات علمى خود را از او بپرسند. امام علیه السلام به میان جمعیت تشریف برده و به طور ناشناس در ان مجمع بزرگ شرکت فرمودند. این خبر فوراً به هشام گزارش داده شد. هشام افرادى را مامور کرد تا در انجمن مزبور شرکت نموده از نزدیک ناظر جریان باشند.

طولى نکشید اسقف بزرگ که فوق العاده پیر و سالخورده بود، وارد شد و با شکوه و احترام فروان، در صدر مجلس قرار گرفت. آن گاه نگاهى به جمعیت انداخت، و چون سیماى امام باقر علیه السلام توجه وى را به خود جلب نمود، رو به امام علیه السلام کرد و پرسید: از ما مسیحیان هستید یا از مسلمانان؟ امام علیه السلام فرمود: از مسلمانان.

اسقف در ادامه پرسید، از دانشمندان آنان هستید یا افراد نادان؟ امام علیه السلام فرمود: از افراد نادان نیستم!.

رهبر دینی مسیحیان در شام عرض کرد اول من سوال کنم یا شما مى پرسید؟ حضرت فرمود: اگر مایلید شما سوال کنید.

اسقف بزرگ بیان نمود؛ به چه دلیل شما مسلمانان ادعا مى کنید که اهل بهشت غذا مى خورند و مى آشامند ولى مدفوعى ندارند؟ آیا براى این موضوع، نمونه و نظیر روشنى در این جهان وجود دارد؟

امام علیه السلام در پاسخ فرمود: بلى، نمونه روشن آن در این جهان جنین است که در رحم مادر تغذیه مى کند ولى مدفوعى ندارد!

اسقف مسیحان با تعجب گفت، پس شما گفتید از دانشمندان نیستید؟!

امام فرمود: من چنین نگفتم، بلکه گفتم از نادانان نیستم!

اسقف مسحیان بار دیگر سوالی را از امام باقر علیه السلام مطرح کرد و گفت: به چه دلیل عقیده دارید که میوه ها و نعمتهاى بهشتى کم نمى شود و هر چه از آنها مصرف شود، باز به حال خود باقى بوده کاهش پیدا نمى کنند؟ آیا نمونه روشنى از پدیده هاى این جهان را مى توان براى این موضوع ذکر کرد؟

حضرت در پاسخ فرمودند: آرى، نمونه روشن آن در عالم محسوسات آتش است. شما اگر از شعله چراغى صدها چراغ روشن کنید، شعله چراغ اول به جاى خود باقى است و از آن به هیچ وجه کاسته نمى شود!...

در این گیر و دار اسقف مسیحیان هر سوال و مشکلى به نظرش مى رسید، همه را پرسید و جواب قانع کننده شنید و چون خود را عاجز یافت، بشدت ناراحت و عصبانى شد و گفت: «مردم! دانشمند والا مقامى را که مراتب اطلاعات و معلومات مذهبى او از من بیشتر است، به اینجا آورده اید تا مرا رسوا کند و مسلمانان بدانند پیشوایان آنان از ما برتر و بهترند؟! به خدا سوگند دیگر با شما سخن نخواهم گفت و اگر تا سال دیگر زنده ماندم، مرا در میان خود نخواهید دید!» این را گفت و از جا برخاست و بیرون رفت!.

این جریان به سرعت در شهر دمشق پیچید و موجى از شادى و هیجان در محیط شام به وجود آورد. هشام، به جاى آن که از پیروزى افتخار آمیز علمى امام باقر علیه السلام بر بیگانگان خوشحال شود، بیش از پیش از نفوذ معنوى امام علیه السلام بیمناک شد و ضمن ظاهر سازى و ارسال هدیه براى آن حضرت پیغام داد که حتماً همان روز دمشق را ترک گویند! هشام همچنین بر اثر خشمى که به علت پیروزى علمى امام علیه السلام به وى دست داده بود، کوشش کرد درخشش علمى و اجتماعى ایشان را با حربه زنگ زده تهمت از بین ببرد و رهبر عالیقدر اسلام را متهم به گرایش به مسیحیت نماید! لذا با کمال ناجوانمردى به برخى از فرمانداران خود (مانند فرماندار شهر مدین) چنین نوشت: «محمد بن على، پسر ابوتراب، همراه فرزندش نزد من آمده بود، وقتى آنان را به مدینه بازگرداندم، نزد کشیشان رفتند و با گرایش به نصرانیت!! به مسیحیان تقرب جستند. ولى من به خاطر خویشاوندى اى که با من دارند، از کیفر آنان چشم پوشیدم! وقتى که این دو نفر به شهر شما رسیدند، به مردم اعلام کنید که من از آنان بیزارم!».

ولى تلاش ­هاى مذبوحانه هشام براى پوشاندن حقیقت به جایى نرسید و مردم شهر مزبور که ابتدا تحت تاثیر تبلیغات هشام قرار گرفته بودند، در اثر احتجاج­ ها و نشانه هاى امامت که از آن حضرت دیده شد، به عظمت و مقام واقعى پیشواى پنجم پى بردند، و بدین ترتیب سفرى که شروع آن با اجبار و تهدید بود، به یکى از سفرهاى ثمربخش و آموزنده تبدیل شد.[6]

عقلانیت شیعی؛ مهمترین ویژگی در مکتب علمی باقر العلوم علیه السلام

بی شک شکوفایی علمی در آموزه های شیعی به ویژه مکتب علمی امام باقر علیه السلام برآمده از مولفۀ عقلانیت و تعقّل و تفکّر است که به نحو ویژه و خاص مورد تأکید امام باقر علیه السلام قرار گرفته است، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در تبیین مقولۀ مهم و کلیدی عقلانیت در حصول علم و دانش به عنوان مهمترین شاخصۀ تشیع به روایتی مهم از امام باقر علیه السلام استناد نموده و فرمودند:

قال الامام الباقر علیه السلام: «یَا مُیَسِّرُ أَلَا اخْبِرُکَ بِشِیعَتِنَا؟ قُلْتُ: بَلى‏ جُعِلْتُ فِداکَ قَالَ: إِنَّهُمْ حُصُونٌ حَصِینَةٌ و صُدُورٌ أمِیْنَةٌ وَ أَحْلَامٌ وَزِیْنَةٌ لَیْسُوا بالمَذِیعِ البَذِرِ وَلَا بِالجُفَاتِ المُرَاعِیْنَ رُهْبَانٌ بِالْلَیلِ اسُدٌ بِالْنَهارِ».[7]

حضرت امام‏ محمّد باقر علیه السلام فرمود: اى میسّر[8]، آیا شیعیانمان را به تو معرّفى کنم؟ عرض کردم: فدایت شوم بفرمایید. حضرت فرمود: آنها دژهاى محکم و سینه هاى امانتدار و صاحبان عقل‏هاى وزین و متین هستند،[9] شایعه‏پراکنى نمى‏کنند و اسرار را فاش نمى‏کنند و آدم‏هاى خشک و خشن و ریاکار هم نیستند، راهبان شب و شب‏زنده‏داران و شیران روزند.

مرجع عالی قدر جهان تشیع در تشریح این روایت مهم از امام باقر علیه السلام اینچنین فرمودند: این حدیث کوتاهى است که هفت صفت براى شیعیان در آن بیان شده و یک دنیا مطلب و مسئولیّت در آن نهفته است.

1. دژهاى محکم‏

شیعیان باید در مقابل تبلیغات دشمن نفوذناپذیر باشند؛ اکنون که وضع فرهنگى دنیا به شکل خطرناکى نسل جوان ما را تهدید مى‏کند، آیا راهى براى این که جوانانمان را تقویت کنیم پیدا کرده ایم؟ اگر نمى توانیم میکروب ها را نابود کنیم باید خود را تقویت کنیم.

2 و 3 و 4. امانتدار، عاقل و رازدار

در زمان ائمّه علیهم السلام یکى از گِله هاى ایشان این بود که بعضى از شیعیان اسرار ما را فاش مى کنند. مراد از اسرار این بود که مقاماتى که ائمّه علیهم السلام داشته اند مانند مقام علم غیب امام، شفاعت در روز قیامت، امانت‏دارى علوم رسول‏ اللَّه صلى الله علیه وآله وسلّم، شاهد و ناظر اعمال شیعیان و معجزات و ... از مسائلى بود که مردم عادّى و مخالفان قادر به درک آن نبودند ولى بعضى از شیعیان ساده لوح و خام، در هر جا که مى نشستند همه چیز را[10] مى گفتند و این کار ایجاد اختلاف، عداوت و دشمنى مى کرد، به همین جهت امام علیه السلام فرمودند شیعیان ما، سینه هاى امانتدارند، افشاکننده بى جهت نیستند، ایجاد اختلاف در میان این و آن نمى کنند.[11]

از این بدتر گروه غلاتى هستند که در زمان ما پیدا شده اند که به بهانه ولایت، کفریّات و تعبیرات زشتى درباره ائمّه علیهم السلام مى گویند که هرگز ائمّه از آن راضى نیستند. باید مراقب این غلات جدید باشیم. این گروه دو عیب دارند: یک عیب این است که خودشان را از بین مى برند؛ خیال مى کنند اگر ما صفات خدا را براى ائمّه علیهم السلام یا حضرت زینب علیها السلام یا شهداى کربلا بگویند، عین ولایت است؛ و عیب بزرگ‏تر این است که زمان ما زمان رسانه هاى جمعى است، اگر خبرى امروز صبح صادر شود، یک ساعت بعد تا گوشه و کنار دنیا می رسد. این کلمات غلوّآمیز و این سخنان نادرست را از این جا به جاهاى دیگر پخش مى کنند و لکّه بزرگى را بر دامان شیعه مى چسبانند و شیعه را کافر معرّفى کرده و بعد هم کشتن شیعیان شروع مى شود. این اشخاص نادان خبر ندارند که با حرف هایشان منشأ کشتار یک عدّه از شیعیان در جاى دیگرى از دنیا مى شوند.

واى از این دوستان نادان و انسان هاى جاهل، واى از آن زمانى که نبض مجالس به دست افراد بى سواد، بى اطّلاع، ناآگاه و نادان بیفتد؛ نباید بگذاریم که ابتکار مجالس به دست این گونه افراد باشد.[12]

5. محبّت‏

شیعیان خشن نیستند، بلکه پرمحبّت و داراى لطافتند. شیعه روح على بن ابى‏طالب علیه السلام و سایر ائمّه هدى علیهم السلام را دارد، که حتّى با دشمنانشان هم محبّت مى کردند.[13]

6 و 7. شب زنده دار و شجاع‏

شیعیان ریاکار نیستند، و دو حالت مختلف را باهم جمع کرده اند، اگر کسى عبادت هاى شبانه آنها را ببیند مى گوید زاهدان روزگارند و در امور زندگى ضعیف اند، امّا روز هنگام مشاهده مى کند که مثل شیر در صحنه اجتماع حاضر مى شوند.

با تأمل و تعمّق در این فراز از گفتار حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی می توان به نقش کلیدی تعقّل و عقلانیت در دیگر صفات و ویژگی های تشیع در شکوفایی آموزه های شیعی و بسط و گسترش آن در جوامع بشری رهنمون گردید؛ لذا معظم له با تأکید بر این مقولۀ مهم، فراگیری معارف اهل بیت علیهم السلام بر مبنای عقلانیت را به عنوان مهترین خصیصۀ شیعیان واقعی مورد نظر قرار می دهد، راهبردی مهم که بر مبنای مکتب علمی امام باقر علیه السلام یعنی راهبرد « أَحْلَامٌ وَزِیْنَةٌ» (صاحبان عقل هاى وزین) استوار شده است از این رو در اندیشۀ معظم له «شیعه» را طبق یک تقسیم به پنج قسم مى توان تقسیم نمود:

1. شیعیان جغرافیایى‏

کسانى که در کشور شیعه نشین متولّد مى شوند، از لحاظ آمارى جزءِ افراد آن کشور محسوب مى شوند.

2. شیعیان ارثى‏

کسانى که پدر و مادرشان شیعه بوده و در دامان پدر و مادر شیعه متولّد شده اند.[14]

3. شیعیان لفظى‏

کسانى که با زبان مى گویند که ما شیعه على بن ابى‏طالب علیه السلام هستیم، امّا در عمل خبرى نیست.[15]

4. شیعیان سطحى‏

شیعیانى که عملشان سطحى است و به عمق تشیّع نرسیده اند، از تشیّع فقط عزادارى و توسّلات و امثال اینها را بلد هستند. از کجا معلوم که شیعه هستند؟ آیا به خاطر آن که در ایّام عاشورا در دستجات سینه زنى و مجالس عزادارى شرکت می کنند و به مسجد جمکران مى روند؟! البتّه قصد ما کم اهمیّت جلوه دادن این امور نیست، ولى این گروه، از تشیّع همین را فهمیده‏ اند، امّا از صفات «رهبان باللیل، اسد بالنهار، احلام وزینة و صدور امینة و ...»، خبرى در آنها نیست.[16]

5. طالبان معارف اهل بیت علیهم السلام؛ شیعیان واقعى

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی با تأکید بر مقولۀ علم آموزی و تحصیل علوم اسلامی ، حصول معارف اهل بیت علیهم السلام را به عنوان مهمترین ویژگی و خصیصه شیعۀ واقعی برشمرده و فرمودند:

شیعۀ واقعی کسانى اند که با معارف الهیّه و کتب اهل بیت علیهم السلام آشنا هستند و برنامه‏هاى آنها صفاتى است که در این روایت آمده بود.[17]

شکوفایی آموزه های شیعی به ویژه مکتب علمی امام باقرعلیه السلام بر مبنای علم محوری و عقلانیت و تفکر به گونه ای است که بزرگان علماى اهل سنّت از شاگرادن و دوستان و اصحاب نزدیک امام‏ باقر و امام صادق علیهما السلام هم چون أبو إسحاق، ابراهیم بن محمّد بن أبو یحیى... دانش فرا گرفته و از وى حدیث شنیده‏اند. بدین نحو که آنان که خود را از تعصّب دور نگه داشته‏اند (مانند شافعى و ابن اصبهانى و برخى دیگر). ابراهیم بن محمّد را توثیق کرده و از دروغ و حدیث‏سازى و نقل احادیث نادرست مبرّا مى‏دانند.[18]،[19]

سخن آخر: کلامی با شاگردان مکتب علمی امام باقر علیه السلام

مرجع عالیقدر جهان تشیع در بیانی نافذ باتأکید بر رسالت ذاتی طلاب علوم دینی در تداوم راهبرد علمی امام باقر و امام صادق علیهما السلام فرمودند: اساس و پایه بعثت و نبوت علم و دانش است، آن هم در محیط تاریک و ظلمانی جاهلیت. خداوند پیامبر را مبعوث کرد تا تعلیم کتاب و حکمت کند و تزکیه نفوس و پاک سازی قلوب را انجام دهد، خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: خداوند زمین و آسمان را آفرید تا انسان علوم و دانش ها از این عالم فرا گیرد و به عظمت خداوند پی ببرد.

طلاب علوم دینی باید خداوند را شاکر باشند زیرا این توفیق نصیبشان شده است که در راه کسب علوم دینی قدم بردارند. شما سرباز امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف و شاگرد امام باقر و امام صادق علیهما السلام هستید. ما همواره بر سر سفره امام باقر و امام صادق علیهما السلام نشسته ایم و هر روز از خرمن علم و دانش آنها بهره می بریم[20]. امیدواریم خداوند سایه شان را بر سر ما مستدام بدارد و بتوانیم ادامه دهنده برنامه هایشان باشیم و در آخرت مشمول شفاعت آنان باشیم.[21]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظلّه)

 

[1] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه، 1389/8/22.

[2] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه، 1389/8/22.

[3] همان.

[4] اعتقاد ما؛ ص 122.

[5] روایت مکتوب آیت الله العظمی مکارم شیرازی ازمناظره امام باقر(علیه السلام) با اسقف مسیحیان در شام، 1392/7/21

[6] روایت مکتوب آیت الله العظمی مکارم شیرازی ازمناظره امام باقر(علیه السلام) با اسقف مسیحیان در شام، 1392/7/21.

[7] بحار الأنوار، ج 65، ص 180.

[8] « میسّر بن عبدالعزیز» از معاریف اصحاب امام باقر علیه السلام بوده که در کتب رجال هم توصیف شده است. امام باقر علیه السلام جمله‏اى درباره او دارد که در حالات میسّر آمده است. حضرت مى‏فرماید: اى میسّر چند بار مرگ تو فرارسیده و خداوند اجل تو را به تأخیر انداخت براى این که صله رحم بجا آوردى و مشکلات آنان را حل کردى.

[9] مشکات هدایت؛ ص 15.

[10] مشکات هدایت؛ ص 16.

[11] همان.

[12] مشکات هدایت؛ ص 17.

[13] همان.

[14] مشکات هدایت؛ ص 18.

[15] مشکات هدایت؛ ص 19.

[16] مشکات هدایت؛ ص 19.

[17] همان.

[18] رجال نجاشى‏، ج 1، ص 85

[19] دائرة المعارف فقه مقارن؛ ج ‏1؛ ص 242.

[20] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار جمعی از طلاب اصفهان ،13/12/1385.

[21] همان.

captcha